*وصیت نامه شهید عباس مجازی امیری*
بسم الله الرحمن الرحیم
«رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و حلل عقده من لسانی یفقهوا قولی»
با درود و سلام به محضر بقیة الله الاعظم حجة ابن الحسن مهدی (عج)
و تمامی مسئولین و خدمتگزار؛ و با درود و سلام بر شهدا، جانبازان مفقودین، اسرا و خانوادههای محترم و معظمشان. با درود و سلام بر شما امت حزب الله و همیشه در صحنه.
چند کلمه صحبتی بنا به وظیفهای که بر گردن هر فرد مسلمان هست برای امتش و برای خانوادهاش بگوید منهم چند کلمهای را عرض میکنم. چون عملیات نزدیک هست. یک شب یا دو شب دیگر مانده به عملیات. عملیاتی که انشاءالله با پیروزی و موفقیت به انجام میرسد. من هم یک چند کلمهای را خواستم عرض کرده باشم و اگر خداوند لیاقت شهادت را به من داده این وصیتنامه بماند تا برای آیندگان درسی باشد.
از آنجایی که انقلاب اسلامی ما به پیروزی، سیل توطئه ابرقدرتها بر علیه انقلاب اسلامی ما شروع شده و درست بعد از دو روز پیروزی انقلاب اسلامی میبینم که این ابرقدرتهای شرق و غرب غافله کردستان را به وجود میآورند. و بعد از غائله کردستان و توطئه کردستان، چون دیدند نتوانستند موفق بشوند دست به توطئههای دیگری زدند. از قبیل حله مستقیم آمریکا در طبس و دست زدن به جنایتهای دیگر، دیدند نتوانستند موفق بشوند مسئله جنگ تحمیلی را پیش کشیدند. و با این عناوین که بتوانند جمهوری اسلامی را از این طریق شکست بدهند و جمهوری اسلامی را از بین ببرند و همان روزهای اولی که جنگ شروع شده بود این صدام عغلقی خواب فتح ایران را میدید؛ و خودش را در سرار فادسیه میدانست؛ اما دیدید که دست غیب الهی بر اسر این دشمنان خدا زد و اینها را چگونه به زباله دان تاریخ انداخت از آنجائیکه خداوند میفرماید؛ (مکرو مکرالله و الله خیر الماکرین)
خداوند مکر مکاران را به خودشان بر میگرداند، وهر چند توطئهها به خودشان بر گردانده شد.
اما منظورم از این مقدمه این است که امروز جنگی که در پیش است جنگ بین اسلام و کفر است ابر قدرتها و دشمنان انقلاب اسلامی ما دیدند در ایران یک قدرتی بوجود آمد که منفع آنها را به خطر انداخته و مانع چپاولگری اینها شده و دیدند که این قدرت و این نیرویی که این همه مقاومت و استقامت میکند؛ و از یک مکتبی است بنام اسلام و این اسلام هست این ابر قدرتها را به زانو در آورده و اینها در این مدت سعیشان بر این است که اسلام و قرآن را از بین ببرند پس جنگ ما جنگ بین اسلام و کفر است و وظیفه مسلمانها و آنهایی که معتقد به اسلام هستند این است که در این جنگ شرکت کنند؛ و در این جنگی که بنا به دستور امام عزیز ما باید تا نابودی کامل ظلم و ستم و رفع فتنه در عالم ادامه پیدا کند؛ انشالله.
اما آنهایی که میگویند صلح کنید و خونریزی نشود؛ به آنها بگویم و بدانند صلح بین اسلام و کفر معنی ندارد. ما اگر نگاه کنیم از آن زمانی که اسلام ظهور کرده و اسلام به روی زمین آمده، پیامبر اسلام با دشمنان خودش جنگید و مشرکین را از بین برد حضرت علی علیهالسلام با دشمنان اسلام جنگید؛ امام حسن علیه السلام (ع) با دشمنان اسلام جنگید؛ امام حسین علیه السلام (ع) با دشمنان اسلام جنگیدند. و همه ائمهی معصومین در طول تاریخ با دشمنان خودشان جنگیدند، پس این جنگ؛ جنگی است بین اسلام و کفر و این جنگ باید تا نابودی کامل حزب بعث عفالقی و اسرائیلی و تمام دشمنان اسلام ادامه پیدا کند.
از آنجائی که ما به عنوان یک مسلمان و به عنوان کسی که خود رابه پیرو اسلام و قرآن میدانم وظیفه شرعی؛ دینی و الهی خودمان دانستیم در این جنگ شرکت کنیم و بر علیه دشمنان اسلام به پیکار بر خیزیم، اگر خداوند در این مقطع و زمان؛ شهادت را نصیب این بنده گنهکار کرد و لیاقت شهادت به ما داد بسی برای ما افتخار و با عزت است. چون خداوند میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیله الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» آنانی که در راه من کشته شده اند به آنها مرده نگوئید؛ بلکه آنها زنده ابدی هستند و در نزد من روزی میخورند، خوشا به سعادت آن عزیزانی که خداوند بفرماید که آنها زنده اند و در نزد من روزی میخورند. چه سعادتی عظیم و بزرگ که در نزد خداوند روزی بخورد و پیامبر اسلام میفرماید: «اشرف الموت قتل الشهاده» شرافتمندانهترین مرگها؛ شهادت است آن مرگ که در آن شرافت هست، عزت هست؛ شرف هست، پیامبر میفرماید شهادت است. پس شهادت برای ما مسلمانها یک افتخار است و برای ما مسلمانها کمال انسانی است و هرکس که شهید میشود کمال انسانی را طی کرده و به آن لقاء حق رسیده و به لقاء الله رسیده و لطف خدا شامل حالش بوده. بر خلاف مکتبهای مادیگراها و ضد خدا است که مرگ را نیست ونابودی میدانند. بلکه اسلام، مرگی که در آن شهادت است و با نام شهادت شروع میشود افتخار است، و زندگی حیاتی است و یک دنیای دیگر را سیر میکنند و این شهدا پس شهادتی که خداوند میفرماید اینها زنده اند و شهادتی که پیامبر میفرماید، این مرگ شرافتمندترین مرگ است. چرا این شهادت نصیب ما نشود اگر لیاقت پیدا کنیم و خداوند رحم به ما کند و این لیلقت را نصیب ما بکند چه بسا افتخار است برای ما ارزنده است.
اما ای پدر و مادرم؛ اگر شهادت در راه خدا نصیب من شده و آن لذت را چشیدم از شما میخواهم صبر و استقامت کنید همچون زینب (س) که در عزای امام حسین علیه السلام صبر کرد و در شهادت امام حسین علیهالسلام شما هم صبر کنید، شما هم صبر کنید. شماها در تربیت من سهم بسزایی داشتید؛ شما پدر و مادرم؛ شما بودید که ما را حسینی بار آوردید؛ ما را عاشق حسین کردید و ما را تعلیم دادید و تربیت کردید تا عاشق حسین شویم. و ممنونم از شما ای پدر و مادرم که مرا حسینی با آوردید؛ و من شرمنده از روی شما هستم و نمیدانم چطور جواب آن همه محبتها و آن همه زحمتهایی که برای من کشیدهاید بدهم.
خدایا! خودت اجر پدران و مادران ما و پدران و مادران همه شهدا را بده؛ خدایا؛ به این پدران و مادران ما و پدران و مادران شهدا صبر بده.
و اما وصیتم با شما برادرهایم شما برادرها که از من مطلع هستید و از وضع انقلاب و اسلام شما میدانید که امروز جنگ ما جنگ بین اسلام وکفر است، اگر من از جمع شما رفتم، شماها اسلحه به زمین افتاده مرا بگیرید و راهم را ادامه بدهید و همچون سرباز امام حسین علیهالسلام حسینوار وارد جنگ بشویم تا همه شما تک تک به شهادت ابدی و شهادتی که خداوند به آن افتخار میکند برسیدوای شما برادرهایم گوش کنید حرف این بنده گنهکار را دنیا ارزشی ندارد. دنیا زود گذر است اما آنچه که برای انسان در این دنیا میماند عملها و آن چیزهایی است که در این دنیا انجام دادی. اگر عمل خوبی انجام دادی خوشا بحالت، ولی اگر عمل بدی انجام دادی، بدا به حالت، دنیا محل انتحان است دنیا باید انسان آزمایش پس بدهد. دنیا انسان باید خودش را به بسازد تا آخرت بهره بگیرد؛ خدایا به همه ماها و این عزیزانیکه ادامه دهندگان راه ما هستند توفیق ادامه راهشان بده انشاالله.
و وصیتی برای شما امت حزبالله و همیشه در صحنه دارم این است که شما امت حزبالله یا در صحنه بودنتان و پیرو امام عزیز بودنتان اثبات کردید و ثابت کردید که یاران واقعی اسلام هستید، شما پیرو واقعی امام عزیزمان باشید، شما پیرو ولایت فقیه باشید و به رهنمودهای امام عزیزمان گوش، و به جان دل بخرید و ادامه راهش را بدهید و پیرو روحانیت مبارز و روحانیتی که در طول تاریخ برای ما سمبل مبارزه و سمبل استقامت و تقوا و پاکی و خط دهنده ما نقلاب اسلامی و اسلام واقعی بوده اند، باشید.
وای همه دوستان و آشنایان! از شما میخواهم که در ادامه راهم کوشا باشید و تا آنجائی که میتواند ادامه راهمان بدهید و نگذارید که خون این عزیزان بروی زمین بریزید و به در برود، اگر شماها هم اسلحه مرا بر ندارید؛ بدانید که خداوند دینش را حفظ میکند اما فقط و فقط برای آزمایش ماها هست و شماهاست، و باید آزمایش که خداوند دارد میکند قبول بشویم، انشالله.
و اما چند سخن از درد و دلهای خودم را بگویم من آن موقعی که بچه بودم شنیدم که حسین علیهالسلام داریم بزرگ هم که شدم شنیدم که حسین علیهالسلام داریم. اما حسین جان مرگ ما نزدیک شده اما شهادت نرسیده. حسین جان؛ من میدانم که گنهکارم؛ میدانم که گناهانم زیاد است زنگار قلب باعث میشود که نتوانم به زیارت شما بیایم، اما حسین جان رحمت بسیار است؛ حسین جان تو شیعیانت را دوست داری، حسین جان؛ تو را به علیاکبرت قسم، زیارت حرمت را نصیب ما کن. اگر ما لیاقت زیارت حرمت را داریم، شهادت در راهت را نصیب ما کن، تا روح ما به سوی حرمت بیاید، حسین جان به ما اجازه بده با این اشک چشم هایمان حرمت را شستشو بدهیم؛ حرم مطهرت را با این اشک چشمهایمان بشوییم. حسین جان، ما عاشق و دیوانه تو هستیم. حسین جان؛ ما در دنیا هیچ چیزی نمیخواهیم جز زیارت تو، حسین جان این سعادت را به ما بده. خدایا !خدایا! تو را به آن کسانی که از همه بیشتر دوستش داری به آن کسانی که مقرب درگاهت هستند یا لیاقت زیارت حسین (ع) و یا لیاقت شهادت بما بده.
الهی آمین الهی آمین الهی آمین یا رب العالمین
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
21/ بهمن ماه / 1364
در آخر این دعا فراموش نشود.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.