نام پدر : ابراهیم
تاریخ تولد :1322/04/20
تاریخ شهادت : 1361/02/12
محل شهادت : خرمشهر

وصیت نامه

.فرزندان مرا با قرآن آشنا و آن ها را باسواد کرده تا در آینده افراد مفیدی برای اسلام و انقلاب باشند.
2. نکته ی دیگر به دوستانم این است که همیشه راه شهیدان را دنبال کرده و پشتیبان ولایت فقیه بوده و از روحانیت مبارز که همیشه پرچمدار این انقلاب بوده و هست، حمایت کنند و نگذارند که ضد انقلابیون و افراد سودجو لطمه ای به انقلاب و اسلام بزنند.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

ناصر مثنائی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/4/1322 -آمل

3- نام و شغل پدر :

ابراهیم، آزاد

4- نام و شغل مادر:

رحیمه، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

پنج فرزند. فرزند چهارم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

ایشان در یک خانواده متدین و با ایمان در سال 22 در آمل متولدشدند ایشان در کنار پدر و مادر خود نسبت به اعمال دینی آشنا شدند و در کنار آنها اعمال دینی مثل نماز و قرآن را انجام می دادند. ایشان پس از طی کردن دوره ابتدایی به علت مشکلات مالی و نبود امکانات تحصیل دیگر ادامه تحصیل ندادند و کارگری و بنایی       می کردند و پس از ازدواج و با شروع جنگ فعالیت های خود را از پشت جبهه شروع کردند و بعد از مدتی به جبهه اعزام شدند و در طی چند مرحله اعزام  به جبهه به شهادت رسیدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان خانزاد آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ـــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

کارگری و بنایی می کردند.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

ایشان بعد از دوره ابتدایی دیگر ادامه تحصیل ندادند.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

ایران کوهی 1351

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

پنج فرزند. ابراهیم، اسماعیل، اکرم، اعظم، مریم

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ایشان بسیار خوش رفتار و مهربان بودند و با همه ی اعضای خانواده خود احترام می گذاشتند و به همسر و فرزند خود بسیار علاقمند بودند. دخترشان اکرم می گوید پدرم با مادربزرگم بسیار مهربان و صمیمی بودند و کسی فکر نمی کرد که نسبت این دو مادرزن و داماد باشد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

بنایی، از سال 47 تا شهادت

.          2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

.          3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:ـــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو پایگاه بسیج بودند و نگهبانی می دادند

.          5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت بابیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــــــ

 

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

4/2/60 یک ماه سپاه آمل لشکر آمل 25 کربلا. خرم آباد لرستان آموزشی

5/3/60 یک ماه و 23 روز سپاه آمل لشکر 25 کربلا

12/8/60 دو ماه و 10 روز سپاه آمل لشکر 25 کربلا

8/1/61 یک ماه و 2 روز سپاه آمل لشکر 25 کربلا. جنوب

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

حدود 6 ماه

4- مسئولیت در جبهه :ـــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

23/2/61، جنوب، خرمشهر، اصابت تیر مشتقیم

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

2/61، امام زاده ابراهیم(ع) آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

همسر شهید:ایشان هر وقت می خواستند به جبهه بروند  اصلاً به من چیزی نمی گفتند و من خبر نداشتم. بار اول به بهانه ی کوه رفتند و من خبر نداشتم و بار دوم نیز چیزی نگفتند و من از طریق پسر همسایه متوجه شدم که ایشان به جبهه رفتند.

فرزند شهید اکرم مثنائی: پدرم برای بار دوم که آمده بودند مرخصی هر زمان مادرم غذا درست می کرد سر سفره می آورد می گفت:« من دلم نمی آید غذای گرم بخورم ما همیشه جبهه کنسرو می خوردیم و الان من  اینجا هستم دلم پیش بچه هاست.»

همسر شهید: ایشان در آن زمان در خانه ما کار می کرد. ایشان فردی متواضع و متدین بودن و خانواده ام با شناختی که از او داشتند قبول کردند. من آن زمان 16 یا 17 سال سن داشتم و ایشان 18 ساله بودند که با   هم ازدواج کردیم.

 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد