نام پدر : نعمت اله
تاریخ تولد :1344/01/01
تاریخ شهادت : 1364/11/24
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید یدالله گوران*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم در نماز جمعه شرکت کنید ؛چراکه موجب ارعاب دشمنان اسلام می شود.حق الناس را رعایت کنید که حق الناس مانع استجابت دعا است.به والدین تان احترام بگذارید و بدانید که احسان به والدین موجب خشنودی خداوند و غفران الهی می شود.نماز را اول وقت و در مسجد بخوانید تا شیطان از وسوسه کردن شما نا امید شود.                                                                                          


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

یدالله گوران اوریمی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/1/1344، روستای فرح آباد شهرستان ساری

3- نام و شغل پدر :

نعمت الله، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سکینه کاملی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هشت فرزند، فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

پدرش می گوید: در انجام واجبات و ترک محرمات کوشا بود. اهل نماز و مسجد بود. پایش را از مسجد قطع نمی کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان دولتی شریف آباد

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی مظفر دادگر در پل سفید و شهید حسن بخشیان روستای  فرح آباد شهرستان ساری

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله در کارهای کشاورزی دشت و صحرا و تهیه علوفه برای دام به خانواده کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

اول راهنمایی، عدم علاقه اش به درس و مشکلات اقتصادی کسب علم را رها کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

از 17/7/63 تا 27/11/64 در منطقه جنوب فاو با مسئولیت تخریب چی در حال خدمت بود که به شهادت رسید.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل (نامزد کرده بود بعد از چند روز به شهادت رسید.)

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با پدر و مادرش بسیار خوب و مهربان بود نهایت احترام را می گذاشت در کارهای کشاورزی حامی آن ها بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در تظاهرات و راهپیمایی هایی که برگزار می شد شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در ایست بازرسی های شبانه حضور داشت.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : تخریب چی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

مورخ 15/6/64 در محور چنگوله از ناحیه ران، پا مجروح شد.

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 27/11/64 در منطقه فاو در عملیات والفجر 8 بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

مورخ 20/12/64 در گلزار شهدای روستای فرح آباد شهرستان ساری به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

پدر شهید می گوید: بسیار مقید به رعایت حق الناس و مدافع حقوق دیگران بود. اگر می دید حق کسی ضایع می شود تا آخرین نفس دفاع می کرد. اوقات فراغت اش را با انجام دادن کار کشاورزی و تهیه علوفه برای دام و کتابخانه محل می گذراند. او سعی می کرد صبح زود بیدار شود سر زمین برود و به کارهایش زودتر برسد تا بتواند زمان بیشتری در کتابخانه باشد. اهل مطالعه بود کتاب های استاد مطهری، بهشتی و دستغیب را مطالعه می کرد. بسیار پر جنب و جوش بود انجام هیچ کاری برای او سخت نبود. نسبت به بی حجابی و بدحجابی بسیار حساس بود و از دیدن افراد بی حجاب رنج می برد. علاقه زیادی ب.ه امام داشت بارها می گفت: من به جای امام بمیرم. حتی تا آن جایی که در جبهه از ناحیه پا مجروح شده بود بعد از عمل هر چه به او اصرار کردیم که دوباره به منطقه نرود می گفت: امکان ندارد اگر هم پایم را قطع می کردند باز هم باید بروم انتقام خون دوستانم را بگیرم . خلاصه این که رفت و مجدداً خمپاره 6 خورد به خواهرش گفت: از این موضوع به پدر چیزی نگوئید ناراحتی می کند. بعد از این که آمده بود اصرار داشت که ازدواج کند. هر چه به او می گفتیم 20 روز دیگر از خدمتت مانده است بگذار خدمتت تمام شود قبول نکرد. می گفت: گلوله از من می ترسد هیچ وقت مرا نمی کشد. بدین خاطر که من ازدواج نکردم پاک نیستم گلوله مرا نمی کشد، ما را متقاعد کرد برای او زن نامزد کردیم دو روزی پیش زنش بود و رفت به منطقه که بعد از چند روز شهید شد. اصلاً دنیا و زرق و برق دنیوی برای او هیچ ارزشی نداشت.

دوست شهید- تقی گوران می گوید: من با برادر شهید بهمن در روستای نبی آباد سکونت داشتیم تعدادی نهال نارنگی، لیمو و پرتقال آوردم که در باغ بکارم چون دس.ت تنها بودم با موتور از روستای نبی آباد به منزل پدرم آمدم تا ک.سی را برای کمک ببرم این نهال ها را بکاریم دیدم یدالله در خانه است و اصرار کرد من به شما کمک می کنم من و او با هم با موتور رفتیم. در مسیر راه می گفت: این روستا ما هیچ وقت آباد نمی شود مگر این که شهیدی از محل برخیزد. من به تو می گویم یادت باشد من اولین شهید این محل هستم طی این حرف ها به منزل رسیدیم و شروع به کاشتن درخت کردیم. یکی مانده بود درخت ها تمام شود گفت: این درخت را من خودم خاکش را می ریزم با دست خودم می کارم از من به عنوان یادگاری نگه داشته باش همین هم شد آن درخت برکتی است برای ما و یادگار روزی که آن عزیز این را کاشت.