نام پدر : فیض الله
تاریخ تولد :1339/02/06
تاریخ شهادت : 1365/03/01
محل شهادت : فاو

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

یدالله اکرانژاد

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

روز ششم سال 1339 در روستای اکراسر شهرستان رامسرمتولد شد.

3- نام و شغل پدر :

فیض الله، کشاورز

4- نام و شغل مادر:

کلثوم، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

سه برادر، دو خواهر. فرزند سوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

عبدالله - برادرشهید: اعضای خانواده را سفارش به اطاعت از خدا می کرد. ایشان اهل مناجات بود همانطور که در سروده هایش هست نشانگر عشق و معرفت ایشان به خداوند است. علاقه خاصی به قرآن داشت و اوقات فراغت هم خیلی وقت ها به مطالعه قرآن می پرداخت. به نماز جمعه و جماعت پای بند بود و شرکت می کرد و یکی از فریضه های وحدت و استحکام مسلمین می دانست. علاقه خاصی به اهل بیت داشت و حتی گاهاً مرثیه        می خواند. در مراسم های مربوط به اهل بیت شرکت می کرد از جمله مراسم های عاشورا و سینه زنی.

نصرالله - برادرشهید: شهید در خانواده مذهبی پرورش یافته بود و با نماز، روزه و قرآن و اهل بیت انس داشت. به حضرت علی ارادت خاصی داشت.

خواهرشهید- بلور: به نماز و روزه خیلی اهمیت می داد و می گفت: «دوستی انتخاب کنید که مورد قبول دین مان باشد.» همیشه در تعطیلات به زیارت امامزاده های محل می رفت.

مرجان- خواهرشهید: در قرائت قرآن صوت زیبایی داشت.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

وقتی وارد سال دوم راهنمایی شد به تنکابن رفت برای تحصیل در خانه ای مستأجری با برادرش.

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

به گفته خانواده: تا ششم قدیم را در مدرسه ابتدایی لیماک از توابع شهرستان رامسر 

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

اول راهنمایی را در کتالم مدرسه ی 6 بهمن و دو سال دیگر را در مدرسه ی شهر تنکابن بود. مدرسه کوروش

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان را در پهلوی سابق بود بعد هنرستان شهید مسلمی تنکابن که در رشته ی ساختمان دیپلم گرفت.

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

در رشته کارهای عمومی ساختمان کاردانی گرفت، دانشکده شهید صدوقی یزد (دانشگاه آزاد اسلامی یزد)

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، در کار کشاورزی به پدر و مادر کمک می کرد (به گفته خواهر و برادرها) خودش هم کار می کرد در زمان تابستان تا پول تحصیل سال بعد را تهیه کند.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــــــ

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

سال 59- 13 ماه در جبهه غرب (گیلانغرب، سرپل ذهاب، اسلام آباد)

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

پدرشهید: شهید از دروان کودکی با استعداد و باهوش بود.

مادرشهید: در دوران کودکی عاقل و آرام بود. وقتی مدرسه می رفت بعد از انجام تکالیف به مادر در کار کشاورزی کمک می کرد و هرگز نمی گفت که من درس دارم یا خسته ام اگر بعضی وقت ها روز وقت نداشت شب ها درس می خواند. به همه، چه پدر و مادر و خواهر و برادر محبت داشت و احترام می گذاشت. کمتر عصبانی می شد و بیشتر خوش رو بود حتی در زمان سختی ها سخت کوش بود.

برادرشهید- عبدالله: شهید انسانی بود که کمتر حرف می زد. همیشه آدم سر به زیری بود. اکثر اوقات لبخند بر لب داشت و هر کسی با او برخورد می کرد لبخند بر لب داشت. همه خانواده به ایشان ارادت داشتند. یک بار که داشتیم صحبت می کردیم به من گفت:« ای عبدالله! آدم بودن مهم است، مهندس شدن خیلی مهم نیست. » وقتی وارد خانه می شدند برای پدر و مادر یک تسکین بود یعنی یک آرامش به خانواده دست می داد. با برادر و خواهر همیشه با آرامش و لبخند دلداری می داد. محبتش به همه ی اعضای خانواده یکسان بود. در مقابل مشکلات زندگی همه را به بردباری دعوت می کرد و به کسانی که در حال درس خواندن بودند یعنی برادران و خواهران را به درس سفارش می کرد. زمانی که در جهاد سازندگی مشغول کار بود سعی می کرد اول دیگران غذا بخورند بعد خودش می خورد. در حجب و حیا رعایت ادب می کرد. یک روز بچه های کلاسش  داشتند از استادی گله می کردند ایشان برگشت گفت:« آقا شما می دانید الآن چه می کنید؟ شما دارید گوشت برادر مرده را می خورید.»

نصرالله- برادرشهید: ایشان دارای اخلاق متعادل بود یعنی در هیچ زمینه ای نه اهل افراط بود نه اهل تفریط. در برخورد با دیگران ادب را رعایت می کرد. در ایام تابستان در کارخانه ی چای سازی تلارسر کار می کرد تا هزینه تحصیلی سال بعد را تأمین کند. از اول ابتدایی تا پایان دوره دانشگاه همیشه از شاگردان ممتاز بود.

خواهرشهید- بلور: وقتی می خواست با پدر و مادر حرف بزند خاضع و آرام بود. احترام زیادی به پدر و مادرم     می گذاشت. در کارهای خانه و کشاورزی به پدر و مادر کمک می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

جهاد سازندگی، مهندس ناظر تنکابن

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

دفتر مهندسی سپاه بود. ناظر طرح های ساختمانی در یزد. 2 سال.

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

به گفته خواهرشهید: کتابهای شهید مطهری را می خواند.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

نصرالله- برادرشهید: در زمان انقلاب در دبیرستان تنکابن با مطالعه کتابهای مذهبی و انقلابی و توضیع آن بین مردم سعی در بیداری آنان داشت. با تمام وجود انقلاب را درک می کرد. در راهپیمایی شرکت می کرد.

عبدالله - برادرشهید: در زمان انقلاب سن زیادی نداشت و دانش آموز بود ولی در اکثر راهپیمایی ها شرکت می کرد. مردم را دعوت می کردند حتی در خانه ای که در تنکابن مستأجر بودند صاحب خانه را به طرفداری از انقلاب وا می داشت. در شهر، در مراسم هایی که برای بیداری مردم و به طرفداری از انقلاب برپا می شد شرکت  می کرد.

برزگر - دوست شهید: مقالات امام را می خواندیم، چون دستگاه چاپ نداشتیم دست نوشت می کردیم و پخش  می کردیم.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شب ها در پایگاه بسیج نگهبانی می داد. بعد از سربازی به طوری غیر رسمی در جهاد تنکابن خدمت می کرد و در پروژه های عمران جهاد کمک می کرد. به عنوان ناظر طرح در محل برای رزمندگان غذا و چیزهای دیگر جمع آوری می کردند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

سال 59، 13 ماه برای سربازی غرب بود. محل اعزام از کرمانشاه. اعزام کننده حوزه وظیفه.

سال 62 از دانشگاه یزد به جنوب رفت برای مهندس ناظر.

پدرشهید: هم زمان که در دانشگاه یزد تحصیل می کرد با دفتر مهندسی سپاه یزد همکاری می کرد.

سال 65 از همان جا به جبهه اعزام شد، قرارگاه مهندس صراط المستقیم تیپ مهندس کوثر. در آبادان در پروژه سد خاکی روی رودخانه ی بهمنشیر و هورالعظیم برای احداث جاده بود.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

1/3/65 در حال بازگشت به قرارگاه مورد هدف توپ قرار گرفتند در فاو.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

12/3/65 تشییع شد در گلزار شهدای گالش محله دفن شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

نصرالله- برادرشهید: یک ماهی که در ساختن سد بهمنشیر بود مرتب نامه می نوشت یکی از نامه هایش این بود که من با ایمان قلبی قدم در این راه گذاشته ام و هیچ ترسی ندارم و استوار به راه خود ادامه می دهم و شهادت در این راه سعادتی است. جبهه شور و صفای دیگری دارد و انسان ساز است. کار من در مقابل کارهای رزمنده ها چیزی نیست، شبیه قطره ای در برابر دریا.

شهید به گفته برادرش کتاب شعر هم داشت.

 


وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد