*وصیت نامه شهید سید حسین گلریز*
بسمه تعالی
وصیت اینجانب سید حسین گلریز، متولد تاریخ 1338، شماره شناسنامه 118، صادره از بابل، محل تولد بابل، نام پدر سید مهدی.
از آنجایی که وصی هر شخصی باید از مؤمنترین افراد تعیین شود، بندهی حقیر عباس جلالی، یعنی برادر خانمم و بعد از او یعنی در عدم حضور او، برادرش علیرضا جلالی را وصی خود قرار میدهم و با التماس و معذرت میخواهم که آنها با رضایت کامل این بار مسئولیت طبق مسئولیت شرعی پذیرفته و بدان عمل نمایند.
1- تا آنجایی که میتوانند سعی کنند که نماز و روزه مرا به وسیله حقوقم یا جای دیگر تهیه کرده و پرداخت نمایند. مدت حداقل چهار سال و حداکثر آن را خودتان میدانید.
2- چهار گوسفند نذر کردهام که به گردنم می باشد. در ضمن چون دو تا از این چهار گوسفند را در کودکی یعنی بلوغ نذر کردهام شما از حاج آقای روحانی سوال کنید که واجب است بدهید یا خیر.
3- مقداری پول به قرضالحسنه بدهکارم، آن را پرداخت نمایید.
4- اگر میتوانید به هر مقداری که در توان هست به فقرا پول بدهید، تا اگر به کسی پول خورده بدهکار بودم تلافی شود.
5- اگر نمیتوانید پول نماز و روزه گوسفند و غیره را همه با هم حساب کنید از حاج آقا روحانی سوال کنید که شما را راهنمایی کند.
6- کتابهایی را که متعلق به بنده میباشد میتوانید استفاده کنید. منتها آنها را دوباره برگردانید تا وقتی که فرزندم بزرگ شود. زیرا میخواهم وقتی که بزرگ شد، به وسیله کتابهایم خط فکری مرا دریابد. که آن خط فکر روحانیت و در اصل اسلام ولایت فقیه است.
7- دخترم اگر به خواست خدا بزرگ شد، او را به کسی بدهید که عاشق امام و ولایت و روحانیت است، زیرا همچنین کسی صد در صد متّقی و عاشق و مؤمن به خداست.
8- اگر دخترم بعد ار تحقیق خیلی خیلی زیاد به عقد یک شخص در آمد و بعد از ازدواج شوهرش منحرف از خط اسلام در آمد یا منافق بود، خودِ دخترم باید از او کناره بگیرد.
9- شوهر دخترم باید از روحانیت، یا اگر نشد از هر قشری باشد متّقی باشد.
10- به دخترم بگویید که مانند زینب باید برایم زینبی کند. زیرا یکی از دلایل نامگذاری او به این اسم و نشانی همین بوده است.
11- تمام وسایل خانواده و حقوقم متعلق به خانم عزیزم و فرزندم، ولی یه مقداری که سپاه تعیین کرده به حقوقم افزوده بود، متعلق به پدرم میباشد.
12- همه و همه موظفند که از زن و فرزندم مانند خودم نگهداری و حمایت کنند.
20- فرزندم متعلق به مادرش بوده و او موظف است که کاملاً در تربیت و سلامت و مسیر اسلامیاش دقت کرده و از روحانیت و مؤمنین و مؤمنات در تربیتش کمک بگیرد. و از چهار سالگی دخترم را با مقتعه و چادر بپوشانید.