نام پدر : قاسم
تاریخ تولد :1342/09/11
تاریخ شهادت : 1365/10/06
محل شهادت : ام الرصاص

خاطرات

غلامرضا گرجی پور ـ عموی شهید: شهید بزرگوار همانطور که در کارها خیلی صبور و خوش اخلاق و بامتانت بود در کلاس هم با دوستان و همکلاسی ها برخورد عاقلانه داشت و از دعوا و نزاع و فتنه ها دوری می کرد. ایشان مخالف کسانی بود که در رفاقت و دوستی با حرف های بیهوده با هم گلاویز می شدند و خودش سعی می کرد به عنوان واسطه میان آنها صلح و دوستی را محکم تر کند.

 

پدر شهید: من و فرزندم عباس علی در جبهه دهلران با هم همرزم بودیم. یک روز من بیرون چادر روی تپه ای تنها نشسته بودم که دیدم دو نفر با موتور به سرعت به طرف من می آیند. ایستادم تا ببینم چه کسی به سمت من می آید. از بس چهره آنها را خاک گرفته بود قابل شناسایی نبودند. راننده موتور را شناختم. پسرم شهید عباس علی بود. اما ترک او را نشناختم. چون چهره او شدیدا از گرد و غبار پوشیده بود که وقتی کنار من ترمز زد دیدم شهید نورعلی نقدی می باشد. گفتم: چرا چهره تان اینقدر گرد و خاکی است؟ پسرم گفت: از بس هواپیماهای عراقی بمباران می کردند اینطوری شدیم و در مسیر برگشت به سختی از دست آنها نجات پیدا کردیم. بعد شهید عباس علی گفت: ما یک هواپیما را هم با موشکمان زدیم که با شنیدن این حرف پسرم بسیار خوشحال شدم و از خدای بزرگ به خاطر دادن چنین فرزندی تشکر کردم.