نام پدر : سید حسن
تاریخ تولد :1346/01/07
تاریخ شهادت : 1363/12/21
محل شهادت : جزیره مجنون

وصیت نامه

*وصیتنامه شهید سیدرضی گلریز*

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انالله و انا الیه راجعون (قرآن کریم)

حال که بدنهای ما برای مردن آفریده شده است چه خوب است که این مردن در راه خدا باشد.

با درود فراوان بر مهدی موعود و با سلام بر نائب بر حق ایشان رهبر کبیر انقلاب و امید به اینکه هر چه زودتر رزمندگان پرتوان جمهوری اسلامی به پیروزی نهائی برسند.

(آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا به آرزوی خود یعنی شهادت برسم)

هرکس قبل از مرگ یک وصیتی می کند من هم طبق این وظیفه شرعی وصیتم را می نویسم ای ملت شهیدپرور ایران این را به عنوان وصیت بلکه به عنوان یک برادر کوچک به شما می گویم که مثل مردم کوفه نباشید و امام عزیز را تنها نگذارید و حرفهای امام عزیزمان گوش فرا دهید.

و سخنم به برادرها و جوانان عزیز این است که نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد به شهادت رسید ای جوانان مبادا در غفلت باشید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین فی سبیل الله کشته شد.

ای مادران! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری بکنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب حضرت زینب را بدهید همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه های نبرد حق علیه باطل بفرستید و حتی جسد او را تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم.

برادران! استغفار را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و حضورتان را در جبهه ها نبرد ثابت نگه دارید در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خط سرخ خمینی نیستند و بر ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دما شهدا (خون) آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند سلام و درود مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگوئید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلامی را ترک نخواهم کرد و با خدا پیمان می بندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین زمان همراه باشم و سنگر را خالی نکنم تا هنگامیکه همه مبانی اسلام در زیر پرچم اسلامی امام زمان به اجرا درآید.

پدر و مادرم! مرا ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم و مرا حلال کنید پدر و مادر گرامی و عزیز در مرگ خونین من گریه مکنید گریه را برای سیدالشهدا بکنید که هنگام کشته شدن یار و یاوری نداشت و اگر موقعی می خواهید برای من گریه کنید نه برای اینکه از بین شما رفته ام بلکه برای عفو گناهانم گریه کنید واز خدا بخواهید جز شهدای کربلا محشورم کند.

پیام من به برادرهایم و سایر برادرها این است که جلوی هوای نفس خویش را بگیرند و درنماز جمعه و جماعات شرکت فعالانه داشته باشند از پدر و مادرم می خواهم اگر شهادت نصیبم گشت مرا در پیش سایر شهدای محلمان دفنم کنند و از برادرانم می خواهم که حضورتان را در جبهه ها ثابت نگه دارید و نگذارید اسلحه من در دشت سوزان خوزستان در کربلای ایران ذوب شود.

خواهرم زینب! گونه باش و قامت را بلند گیر ندای الله اکبر و خمینی رهبر را که سرود و فریاد تمامی شهیدان راه خداست را به مردم برسان که همانا فریادشان پیروی کردن از خدا و قرآن و خمینی است. خواهران عزیز تنها سلاح کوبنده شما از برادران بسیج نوجوانان و سایر بسیج می خواهم در جلسات اسلامی فعالانه شرکت نمایند.

 

والسلام علی من التبع الهدی.

تاریخ 11/3/1363