*وصيتنامه شهيد (مفقوالاثر) صمد كريم*
بسم رب الشهدا و الصديقين
اي خوشا با فرق خونين در لقاي يار رفتن سرجدا، پيكرجدا، در محفل دلدار رفتن
با سلام و درود بر حضرت بقيه ا... و شهداي بخون خفته، امام و امت حزب ا... وصيت نامه ام را كه به صورت نوشته است آغاز مي كنم:
هنگامي كه براي نوشتن وصيت نامه قلم بر كاغذ مي گذاشتم به اين فكر افتادم كه خدايا من در مقابل بزرگي و جلال و مقامت كه ذره اي هم به حساب نمي آيد و در مقابل اين همه نعمتهاي بي حد و حسابت كه بطور رايگان و بي دريغانه در اختيار بندگانت گذاشتي چه بنويسم. پس گفتم وصيت نامه ام را براي كه بنويسم؟
به اين فكر افتادم كه به رهبرم بنويسم، باز در مقابل آن همه كرامت و صفاي امام كه من و امثال مرا از گرداب ضلالت و فحشاء نجات دارد. قلمم عاجز شد و به خود گفتم كه براي امت بنويسم، ولي ناگاه فرياد تكبير مداوم ملت در راهپيمائيها و تشييع جناه شهدا و مراسم مذهبي به گوشم رسيد. چهره هاي به خون رنگين شده فرزندان شهيدان اين امت مرا به وحشت انداخت و قلم در دستم بي حركت ايستاد. در پيش خود فكر كردم اي خالق و اي پيامبر، يا رسول ا... چه كنم. به اين نتيجه رسيدم كه وصيتي ننويسم زيرا اين همه ايثار و مقاومت اين ملت به رهبري آن امام براي نجات دين پاك و مبين اسلام و[ ]در مقابل سختيها و ناملايمات ناشي از دريوزگي ابرجنايتكاران شرق و غرب به كمك نوكران چشم و گوش بسته داخلي و خارجي من روسياه براي اسلام عزيز و جهانيان و نجات گرسنگان سياه و سفيد و سرخ پوست امريكايي و غيره چه كردم و در حالي كه بيست و پنج بهار از عمرم مي گذرد و اما[]كه خدايا، چگونه در چشمان پر از عشق و محبت و غيرت رسول ا... فرداي قيامت نگاه كنم و بگويم يا محمد منم از امت گنه كارت؟ ناگاه چه كر[] است ما را شرق و غرب و مزدوران حلقه به گوششان (منافقين چپ و راست داخلي) و دولهاي []
به جايگاه واقعي خويش يعني نزد ربم برگردم اينها شايع خواهند كرد كه []چشم بسته بمانند خود كوردلانشان كشته شده است. پس مرا اين حرف گران آمد و بر آن داشت كه انگيزه شهادت را بازگو كنم.
اي مردم! بدون شک ضلالت و فساد و فحشا و كشته شدن اسلام را در دوره رضا شاهي و پسر كنيز را از ياد نبرده ايد و حتما بي غيرتيها، قلدريها، خه شدن بانگ الله اكبر در گلوي مؤذن ها و مسخره كردن اسلام در رسانه هاي گروهي و به مسلخ كشيدن مسلمين به بهانه مسلمان بودن و بعد از پيروزي انقلاب حمله هاي ناجوانمردانه شيطانهاي بزرگ و كوچك و بخصوص مزدوران داخلي، منافقين و خانها و سرمايه داران و تمامي جرثومه هاي كثيف را از ياد نبرده ايم بايد از خويشتن سوال كنيم؟ كه چرا و چه كسي با كدامين پرچم ما را از اين همه مصيبتها نجات داد؟ آيا غير از امام عزيزمان بود؟ با پرچم لااله الاالله كه آغشته به خون ميليونها نفر انسان زن و مرد از سلاله پاك ابراهيم خليل ا... و محمد رسول الله و علي ولي الله و زهراي مرضيه و فرزندان برحق و پاك و اصحاب و ياران آن عزيزان مي باشد. بنگر و ببين اي انسان كه در طول تاريخ پرچم نجات انسانها در دست تواناي كدامين مرد و از كدامين خانه بيرون آمد آيا جز پرچم الله اكبر و در دست تواناي مرداني از تبار ابراهيم و از خانه گلين فاطمه بوده است؟ و آيا پيروزي و شكست طاغوت و راندن كفر از كشور اسلامي از كدام كلبه و با كدام پرچم بود. بله همان پرچم نجات بخش اسلام و همان كلبه كوچك فاطمه و كعبه راستين مسلمين و پهلوي غرق بخون بانوي مسلمين حضرت فاطمه (ع) بوده است كه روح ا... عزيز با خشم اولياء ا... از آن خانه خروج كرد و بتها را شكست و مي شكند و كدامين امت بود كه او را با مال و جان ياري داده و ياري مي دهند.
همين مردم محروم و فقير ايران عزيزمان بود كه هميشه به خاندان باعصمت مولايمان علي (ع) وفادار بوده و هستند. پس اين همه خودگذشتگي و عظمت و شرافت كه اين شهداي ميليوني تاريخ بشريت بخرج دادند من كه بنده اي گنه كار هستم چرا در رده پرافتخار شهادت براي اسلام عزيز قرار نگيرم خون من، جسم من، روح من كه امانتي است در دنيا و سرانه ام كه بايد به صاحب اصلي اثر يعني پروردگار عزيز برگردد. چرا از [] دست پاكان رفته اند و برنگردد و اي منافق كوردل و اي بی غیرتی كه ناموس خویش []
به امام راستين ملت خيانت مي كنيم[] به خدا اگر هزاران بار زنده شوم به مانند اول و مصمم تر از هر زمان به امامم خواهم گفت يا روح ا... لبيك. اي امام زمان: شاهد باش كه ما به فرزند زهرا بمانند مردم كوفه و منافقين خيانت نكرده ايم.
يا بقيت ا... شما گواه باشيد[] كه اگر چه گنهكار بوديم ولي به جانشينيت كه فرياد (هل من ناصرا ينصرني[] از حلقوم مبارك برخاست لبيك گفتيم و تا پاي جان در مقابل دشمنانش ايستاديم. من از شما مي خواهم از خدا بخواهيد كه مرا ببخشيد كه نتوانستم درست وظيفه ام را انجام دهم. ولي اميد دارم به اينكه مانند منافقين در شكلهاي مختلف نامردي نكردم و رحمت بي پايان خداوند به امام و اصحابش باد و بخصوص علماي اسلامي و سلام و رحمت بر اصحاب مظلومه شهيد آيت ا... دكتر بهشتي و شهيد محمد منتظري و آن هفتاد و چند تن باد. رحمت خدا بر شهداي كردستان و ساير خطه ايران اسلامي و درود بر استادان شهيدم احمد متوسليان و شهيد قجه اي و شهيد بيگلو و برادر شهيدم ناهيدي باد. دلم مي خواهد از تمامي دوستان ياد كنم ولي كاغذ كم مي آورم و قلم تمام مي شود و درود خدا بر شهداي شهر عزيزم باد كه من اولين شهيد را به نمايندگي از تمام شهدا كه شهيد مظلومي بود و بدون سلاح گرم شهيد شد «برادر منصور مسلمي» ياد مي كنم يادش گرامي باشد.
اي مردم! به فقرا كمك كنيد، بدون منت و توجه ديگران و ناشناس و همچنين به دولت اسلامي . من آرزو دارم كه بانگ الله اكبر را در هر صبح و شب و ظهر بر گلدسته مسجد خرم آباد بشنوم و نماز جماعت و سخنرانيها و وحدت مردم شهر را ببينم. خدا لعنت كند هر آن كس را كه باعث شكست اسلام عزيزمان بشود. خدا نيامرزد آن كسي را كه در اين شهر در پستهاي مختلف به مردم خيانت كنند، خيانت به مردم يعني خيانت به اسلام. گوش به فرامين ولايت فقيه باشيد. به دستور فقيه هر كمونيست، منافق، محتكران، گرانفروش، زناكار و هر مفلس خائن را در خانه اي را به دار بكشيد و بخدا آرزو دارم كه قسط و عدل را در تمام ابعاد در جامعه مان ببينم، من سفارش به پدر و مادر، خانواده، خويشان، بستگان و هموطنان ندارم جز تقوا و ايمان. حفظ دستاوردهاي اسلام.
هر كس در هر لباس بخاطر شهادتم به مقامات دولتي توهين كند بخدا فرداي [] در تمامي شئون زندگي سر خويش را به خدا بسپرد، در كارها فقط به خدا توكل كنيد و كار را براي رضايت خدا انجام بدهيد. نه براي به به و چه چه ديگران.
در پايان از همه حلاليت مي خواهم و اميدوارم كه گناه مرا به گردن مكتبم نگذاشته باشيد زيرا من گنهكار بود نه مكتبم .
اي همشهري! مرا ببخش از اينكه نتوانستم به اسلام بيش از اين خدمت بكنم.
السلام عليك يا اباعبدالله الحسين
به اميد موفقيت و برافراشته بودن پرچم پرافتخار اسلام بر افراز كشورهاي جهان
«عبدالصمد كريم»