*توصیه نامه شهید نادعلی اکبری*

به شما عزیزان توصیه می کنم قرآن بخوانید  تا  با عمل به دستورات آن هم در دنیا و هم در آخرت سعادتمند شوید.از ولایت فقیه تبعیت کنید؛چراکه تداوم راه شهدا در گرو پشتیبانی از ولایت فقیه است.نماز را اول وقت بخوانید که بهترین ساعت های شب و روز برای برآورده شدن حاجات وقت های نماز است.برای کسب روزی حلال تلاش کنید تا خانواده تان در رفاه و آسایش قرار بگیرند.              

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

نادعلی اکبری لالایی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

21/8/1345، روستای لالا، بخش چهاردانگه، شهرستان ساری

3- نام و شغل پدر :

رضاعلی، کارمند شرکت ذوب آهن

4- نام و شغل مادر:

سکینه اکبری، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

سه فرزند، فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

 خواهرش- معصومه- می گوید: او از کودکی علاقه ی وافری به خواندن قرآن و نماز داشت. حتی یادم از 6 سالگی روزه می گرفت نمازش سر وقت بود و بعد از نماز بیشتر مواقع قرآن می خواند. هر هفته جمعه به نماز جمعه که درکیاسر برگزار می شد می رفت ما را هم با خود می برد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی در روستای لالا.

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی شهید مطهری در کیاسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

بله، به خانواده در کارهای منزل و کشاورزی کمک می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

دوم راهنمایی به علت مشکلات خانوادگی از جمله دوری مسافت راه، دوری از خانواده و نبودن وسایل نقلیه ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

فاخره جمالی، 1364

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

نسبت به پدر و مادر و همسرش بسیار خوش خلق بود. بسیار به آن ها وابسته بود. هر جایی که پدرش می رفت مثل جنگل یا هر جای دیگر دوست داشت با او برود در غیر این صورت لج می کرد با مادرش می رفت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو پایگاه محل بود و چند سالی را به عنوان مسئول پایگاه محل در همه زمینه ها فعالیت داشت. در پشت جبهه در جمع آوری کمک های نقدی و غیر نقدی و ارسال آن به سپاه کیاسر به صورت شبانه روزی همکاری می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

به مدت یکسال در جنگل های مازندران در غالب طرح شهید کلاهدوز معروف به طرح جنگل در تعقیب منافقین و درگیری با آن ها فعالیت داشت. ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه : ــــــــــــ

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد : ــــــــــــ

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مورخ 21/5/66 در منطقه عملیاتی ارومیه (پایگاه سرو ارومیه) بر اثر اصابت نارنجک توسط یک منافق به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

مورخ 29/5/66 در گلزار شهدای روستای لالا بخش چهاردانگه شهرستان ساری به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید- حمزه علی- می گوید: خاطره ای که از ایشان در ذهنم است این که ایشان در دوران تحصیلی به علت کم گرفتن نمره از مدرسه فرار کرد و به علت ترس از پدر و مادر به همراه پسرعموی خود شب تا صبح را در کنار یک چوپان در صحرا سپری کرد.

همرزم شهید - علی نوریان- می گوید: روستای ما فقط تا پنجم ابتدایی داشت برای دوره راهنمایی مجبور بودیم مسیری را روزانه به صورت رفت و برگشت حدود 12 کیلومتر طی کنیم. در این مسیر بنده به دوستا که حدود 8 نفر بودیم گفتم: در این راه طولانی می توانیم کتاب درسی هر روز را به صورت پرسش و پاسخ از یکدیگر بپرسیم. در بین این بچه ها فقط نادعلی فکر خوبی داشت و همین کار را کردند توانستند نمره خوبی از نوبت اول امتحان کسب کنند.

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد