نام پدر : اکبر
تاریخ تولد :1331/02/01
تاریخ شهادت : 1360/08/22
محل شهادت : جنگل آمل

وصیت نامه

*وصیتنامه شهید شعبان کاظمی*

 

بسمه تعالی

ان الذین یکفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم

آنان که به آیات خدا کفر می روزند و پیامبران را به ناحق می کشند و آنهائی که مردم را به قسط می خوانند می کشند. آن پیامر آنها را به ندائی دردناک بشارت بده.

انقلاب شکوهمند ایران به رهبری امام خمینی بر ضد استکبار جهانی دنیا را به لرزه در آورده است هر روز نوید دیگری به ما می دهند و[] رعب و وحشت به جهانخواران شرق و غرب آمریکای جهانخوار که با نقشه های شوم و پلید خود تا حال نتوانست به امیال کثیف خود برسد اینبار نوکرهای منطقه چون صدام تکریتی را مانند بزرگ کرده تحریک و وادار روانه بلاد مسلمین ایران کرده تا بتواند نقشه شوم خود را عملی سازد زهی خیال خام، خلاصه ملت ایران در یک صفوف به هم پیوسته در یک خط واحد متشکل و منسجم بر علیه این کافر تکریتی بسیج شدند این حقیر پاسدار شعبان کاظمی هم با خود گفتم بار خدایا تو به ما وعده دادی که مستضعفین را در روی زمین ائمه و وارث زمین قرار بدهی بار معبودا، من در حال حاضر روانه جبهه های جنگ هستم و با خون خود که آن هم در خور لیاقت من نیست برای این ملت شهیدپرور و به رهبری امام کبیرمان خمینی بزرگ ایثار خواهم کرد و اگر در این راه شهید شدم دستهایم را باز بگذارید که عوامل خود فروختگان بدانند که با دست خالی به دیدار شهادت شتافتم. و دهنم را باز بگذارید که معرف این باشد خدایا با ذکر لااله الله در صفوف شهدا پیوستم و به خانواده ام بگوئید که صبر و استقامت در این راه داشته باشند و برای من گریه و ناله نکنند چرا که قرآن فرمود شهید یعنی زنده ناظر و آگاه.

و از برادرم خلیل انتظار دارم که سرپرستی فرزندان را به عهده بگیرد و آنها را در جامعه انسان بار بیاورد تا در نبود من الگوئی باشند برای جامعه اما بعد، وصی من برادرم خلیل و ناظر همسرم و از پدر و مادرم و دوستان می خواهم که هر گونه ناراحتی از من دیدند عفو نمایند، و از فرزندم حامد می خواهم که سرپرستی برادران خود را به عهده بگیرد و راه امام خمینی را که همان راه حسین (ع) است ادامه دهند.

 

(والسلام)

شعبان کاظمی


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد