*وصيتنامه شهيد عباس اكبري*
بسم الله الرحمن الرحيم
آنان كه به دين اسلام گرويدند و از وطن خود هجرت كردند و در راه خدا جهاد كردهاند، اينان اميدوار، منتظر رحمت خدا ميباشند كه خدا بر آنها بخشاينده و مهربان است. (قرآن/ سوره بقره)
شما باكي از اينكه شكست بخوريد نداشته باشيد، براي اينكه لشكر اسلام هيچ وقت شكست ندارد. شهادت شكست نيست. پيروزي هم شكست نيست. شما يا پيروز شويد و يا شهيد، در هر دو جهت پيروزي با شماست. (امام خميني)
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و به نام تمامي شهيدان اسلام و با درود بر رهبر كبير انقلاب، نائب بر حق امام زمان، لبيكگوي صداي هَل مِن ناصر حسين، ابراهيم قرن، موسي زمان، امام روحالله الموسوي الخميني و با سلام گرم به رزمندگان عزيز كه در راه خدا جهاد كردهاند و از جان و مال و زندگي گرمشان گذشتند و در سرزمينهاي گرم و خشك جنوب و كوههاي سرد و بلند غرب حماسه آفريدند و سرانجام به لقاءالله پيوستند. روحشان شاد و يادشان گرامي و راهشان پر رهرو باد.
اول رو به پروردگار كردم و ميگويم كه پروردگارا! من با چشماني باز و با آگاهي بر اينكه چه راهي را ميروم و با ايمان به تو و طرفداري از حق و مبارزه با كفر به اين راه آمدم، نه به خاطر خودنمايي بلكه به خاطر مبارزه با نفس و كامل كردن ايمان خود اين راه را انتخاب كردم. پس پروردگارا تو خود مرا بيامرز و از سر گناهانم درگذر. مرا جزء اولياء خودت قرار بده. تا به حال مرده بودم و اين لحظه آغاز جهاد و شهادت است، اين احساس را در خود ميبينم تازه دارم از مادر متولد ميشوم و زندگي جاويد خود را آغاز ميكنم.
شهادت انسان را به درجه اعلاي ملكوتي ميرساند و چقدر شهادت در راه خدا زيباست و من به طور يقين درك كردم شهادت تصادفي نيست بلكه لياقت و سعادتي است بزرگ كه نصيب همه ماها نميگردد بلكه نصيب آنهايي ميگردد كه از تمام خوشيهاي زندگي خود گذشتند و عاشقانه در راه خدا ميجنگند.
خدايا ميدانم لياقت شهادت در راهت را ندارم ولي اي خداي بزرگ و قادر! از تو عاجزانه ميخواهم كه هرچه زودتر اگر نصيب اين سعادت بزرگ هستم، نصيبم بگردان. برادران و خواهرانم اميدوارم كه اين بنده حقير را از دعاي خودتان فراموش نكنيد. اگر در طي چند سال عمر كه در پيش شما بودم، ميدانم جز بدي و اذيت به شما كاري نكردم ولي از همگي شما عاجزانه حلاليت ميطلبم و اميدوارم كه اين بنده حقير و مسكين خدا را به بزرگي خودتان ببخشيد و از تمامي افراد از طرف اين بنده گنهكار از خدا حلاليت بطلبيد.
آنجايي كه اسلام عزيز كه در اين برهه از زمان احتياج بود برويم و هر جايي كه احتياج به فداكاري بود، فداكاري كنيم. ما مانند مردم كوفه نيستيم كه امام حسين (ع) را تنها بگذاريم. مردم ما از اول هم به نداي هَل مِن ناصر امام عزيزمان پير جماران لبيك گفتند و تا آخرين قطره خونشان نيز همچنان استوار خواهند ماند.
اين بايد براي ما مسلمانهايي كه دم از دين و اسلام ميزنيم، ننگ باشد كه در اين لحظه حساس و سرنوشتساز خانههايمان در زير چادر زنهايي بخوابيم و هميشه به فكر ماديات و شكمپرستي و مالاندوزي باشيم و يا اصلاً حساس به مسائل كشور نباشيم. در حاليكه در يك خانواده تمام افراد خانوادهاش براي اسلام و وطن اسلاميشان به شهادت ميرسند مگر آنها مثل ما نيستند؟ مگر آنها گناهي مرتكب نشدهاند؟ آنها جرمشان اين بود كه به خاطر اسلام فدا شدند و حاضر نشدند كه سرزمين اسلاميشان پر از شرك و فساد و بيگانه گردد و به همين خاطر قرباني جنايتهاي صدام يزيد كافر شدند در حالي كه من اصلاً به اين موضوع اهميتي ندهم. در اينجا من يك جمله به مزدوران و منافقين داخلي دارم كه اي منافقان بدتر از كفار! اگر شما تمام خانههاي ايران را بمبگذاري كنيد و اگر شما همه ملت را بكشيد، حتي اگر يك نفر از ماها نماند، بدانيد كه همان يك نفر قيام خواهد كرد و زير بار ظلم و ستم منافقان نيرنگباز نخواهد رفت. پيامي به تك تك پدر و مادراني دارم كه مانع از آمدن فرزندشان به جبههها ميشوند و ميخواهم بگويم كه اي پدر و مادر، اين فرزندان امانتي هستند از طرف خدا در نزد شما و بايد هر وقت خطري اسلام را تهديد كرد، تمامي فرزندانتان را براي دين خدا و پايداري اسلام عزيز فدا كنيد. موقعي كه جنگ باشد، جان و مال و فرزند به چه درد ميخورد و اين موقع، همان موقع است و اين رهبر همان لبيكگوي امام حسين است پس كمي بيانديشيد و تحت تأثير هوي و هوستان قرار نگيريد. اگر شما امروز مانع از اين كارها بشويد، فردا در پيش حضرت زهرا (س) نميتوانيد جوابگو باشيد.
جملهي ديگري كه براي جوانان عزيز دارم اين است كه اي برادران عزيز! مبادا خداي ناكرده تحت تأثير ماديات زندگي قرار بگيريد و معنويات را فراموش كنيد. به خدا قسم اگر قدر اين انقلاب و اين زمانه را ندانيم، هلاك خواهيم شد. اگر امروز تكليفي را كه شهدا به گردن ما انداختند، انجام ندهيم، فرداي قيامت نميتوانيم جوابگوي شهدا باشيم و هرگز نه ميتوانيم ادامه دهندگان راه شهدا باشيم. پس برادرانم شهدايي كه به خاطر اسلام و حفظ ناموس من و شما حاضر شدند تا درغربت جان خودشان را بدون اينكه كسي بر بالين سرشان باشد، فدا كنند. هر چند كه امام زمان (ع) و امام حسين (ع) و ديگر معصومين بر بالين سرشان بودند و اين سعادتي است بزرگ كه نصيب همگان نخواهد شد و شماها هم سعي كنيد حسينوار زندگي كنيد و وارث خونهاي شهيدان اسلام باشيد و در روز قيامت سرافراز و سربلند باشيد. إنشاءالله
و سخني ديگر ديگر كه براي ديگر افراد محل دارم اين است كه اي پدرانم، مادرانم و خواهرانم كه همگي شما نور چشم رهبر هستيد، اولاً از تك تك شما حلاليت ميطلبم و اميدوارم كه هميشه ادامهدهندگان راه شهدا و سربازان امام زمان باشيد. خداي ناكرده مبادا شيطان شما را وسوسه كند و به خاطر كمبودهاي مادي و داد و فرياد كنيد و هي پشت سر هم اعتراض كنيد. إنشاءالله كه به خواست خدا اينطور نيست. عزيزان من كمبود در مملكت است ولي بايد به كمك همديگر اين كمبودها و ضعفها را برطرف كنيم تا بتوانيم انقلابمان را به تمام جهان صادر كنيم. پس سعي كنيد به خاطر اسلام اين سختيها را تحمل كنيم. إنشاءالله
و تو اي مادر مهربانم! ميدانم كه براي آمدن من ثانيه شماري ميكردي و اي مادرم در زماني كه خدا مرا به مهماني دعوت كرده بود و من عاشقانه به ملاقات خدا شتافتم و اميدوارم كه مرا حلال كني و در نبود من گريه و ناراحتي نكني و در بالاي خانهمان پرچمهاي لاالهالّاالله سوار كن و با استقامت و صبر و پايداري از انقلاب حمايت كن.
و تو اي خواهر مسلمان! تو نيز زينب زمانه باش و در راه خدا مبارزه كن و با مشت محكم بر دهان يزيد و يزيديان بزن.
خدا كساني را كه در راهش جهاد ميكند، اجري عظيم عطا خواهد كرد.
و شما اي برادران حزباللهي! بعد از شهادتم راهم را ادامه دهيد تا روحم را شاد گردانيد و برايم گريه نكنيد كه دشمن آماده اين است كه ضعفي از شما بگيرد و آن را بزرگ كند و دشمن از گريه شما خوشحال شود، گريه نكنيد تا دل آنها را به درد آوريد. همانطور كه آنها با شهيد كردن بزرگان مملكت دل شما را به درد آوردند و در راه خدا جهاد كنيد و از مال و جان خود بگذريد كه اين دنيا زودگذر است و آنچه باقي است، دنياي آخرت است. برادرانم! من دوست ندارم كه در مراسم عزاداري و تشييع جنازهي من افرادي بيطرف و سرمايهدار و مخالف خط امام شركت كنند و همينطور وصيت ميكنم كه بر جنازهام كساني نماز بگذارند كه پيرو خط امام و در غير اين صورت چه بهتر كه جنازهام بينماز به خاك سپرده شود. همچنين به همسرم توصيه ميكنم بدون هيچ ناراحتي و گريه توكل بر خدا كني و همواره در زندگيات صبر را پيشه كني و ادامه دهنده خون من و تمامي شهداي اسلام باشي إنشاءالله.
و در آخر وصيت ميكنم همانطوري كه با لباس سپاه عروسي نمودهام، ميخواهم با همين لباس اگر امكان داشت، مرا دفن كنيد و اگر لياقت آن را داشتهام مرا در مزار بغل آن دو شهيد گرامي و بزرگوار به خاك بسپاريد.
بارالهي من نميخواهم كه در بستر بميرم ياريم كن تا به راهت در دل سنگر بميرم
اميدوارم مرا ببخشيد كه سر شما را به درد آوردم و وقت گراميتان را گرفتم.
سلام مرا به امام عزيز و مهربانم برسانيد و بگوييد كه سرانجام خداوند اين لياقت را به اين بنده گنهكار و حقيرش عطا فرموده است كه در هنگام جهاد در راه خدا خون بيارزشم ريخته گردد.