شهید فرامرز کبیری در سال 1341 در یک خانواده مذهبی شهرستان فریدونکنار چشم به جهان گشود. پس از اینکه ایشان وقتی به سن 7 سالگی رسید دروس ابتدایی و راهنمایی در یکی از مدارس فریدونکنار به اتمام رسانید. برای گذراندن دروس دبیرستان به یکی از هنرستانهای شهرستان بابلسر رهسپار شد. ایشان در ایام تابستان برای تأمین مخارجش از طریق بلال فروشی تأمین میکرد و همچنین در کار کشاورزی به پدر خود نیز کمک میکند. با اینکه وضع مالی پدرش نسبتاً خوب بود ولی از مساعدت پدرش استفاده نمیکرد. ایشان با شروع ایام انقلاب در راهپیماییها و تظاهرات خیابانی سطح شهر شرکت میکرد به طوری که تا شب هشتم محرم سال 57 به علت درگیری شدید با مأموران رژیم طاغوت برای فرار از دست آنها از مسیر رودخانه فرار کند و به خانه برسد. با پیروزی انقلاب اسلامی در صدشان حضور فعال داشت از جمله توزیع نفت به مردم و شرکت در نگهبانی سطح خیابان های شهر. با شروع جنگ تحمیلی عنوان داوطلب بسیجی در دی ماه 59 همراه با اولین گروه اعزامی 15 نفری بسیجیان رهسپار جبهههای جنگ حق علیه باطل شد به طوری که به اصرار خانوادهاش در عروسی برادر شرکت نکرد اما پس از اینکه مدت 45 روز از حضور در جبهه به اتمام رسید به شهرستان مراجعت و بلافاصله مجدداً به جبهه اعزام شد. مجموعاً طی سه مرحله به مناطق جنگی از جمله (اهواز،دزفول،سوسنگرد،بوستان، شلمچه و..) رهسپار شد. برای آخرین بار در عملیات فتحالمبین،حصر آبادان شرکت کرده بود که دچار موج گرفتگی شد. به همین خاطر مجبور بازگشت به منزل شد که مواجه با هفتمین روز درگذشت مادر عزیزش شد و ایشان همیشه احساس دلتنگی میکردم از اینکه موفق نشده بودند در زمان حیات مادرش او را از نزدیک ببینند. سرانجام بنا براصرار خانوادهاش به خدمت مقدس سربازی رفت پیش در مدت ایام خدمت سربازی را در مناطق جنگی سپری کرده از جمله آخرین مراحل گذراندن خدمت مقدس سربازی را به منطقه پنجوین عراق اعزام شده بود که به علت مواجه شدن با مراسم عروسی خواهرش ناچار شد به مرخصی کوتاه مدت برود. سرانجام تقریباً نزدیک به سه ماه به اتمام خدمت سربازی اش مانده بود که در حین سرکشی از پست نگهبانی سربازان در منطقه کوهستانی پنجوین عراق مورد اصابت گلوله خمپاره دشمن به قلبش میگردد که به علت خونریزی شدید و کوهستانی بودن منطقه است و امکان رسیدن به بیمارستان نبود به شهادت رسید