* وصیت نامه شهید سید مهدی کاظمی*
بسم الله الرحمن الرحیم
اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقانِلونَ فِي سَبيله صَفاً كَاَنَّهُم بُنُيانٌ مَرصوص
رَبَّنَا افرغ اِلَینا صَبَروا و یُثَبّت اَقدامظنا وَنَصرُنا عَلَیالقوم الکافرین
به نام هستی بخش جهان و به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدن
خدایا به ما صبر و استقامت عطا بفرما و ما را بر قوم کافر پیروز بگردان. با سلام و درود بر پایان بخش رسولان حضرت محمد (ص) و با سلام و درود بر منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) روحی و ارواح له الفدا و با سلام و درود بر نائب بر حقش حضرت امام.
کلاً انسان فطرتاً موجودی پاک می باشد و اگر شما مشاهده می کنید که انسان اینگونه نا بخرد و خطاکار بار می آید مقصر اصلی محیط و جو حاکم بر محیط می باشد که انسان را اینجوری بار می آورد لذا در زمان گذشته هم جو چنین بود تا انسان را موجودی پست و خوی حیوانی را در آن رشد دهند تا بتوانند با خیال آسوده حکومت کنند بجز عده ای محدود که از عمل حاکم جور با خبر بوده و چون ایمانی راسخ داشتند آن خوی انسانی خود را حفظ کرده و با رژیم هم در ستیز بوده و اکثر آنها در سیاه چال ها بسر می برده اند و در همین اثنا رهبری برخاست با ایمان متکی به خدا، مردی برخاست که از همه نظر کامل و در کلیه فنون مذهبی و سیاسی مجرب بوده قاطع، بردبار و بدون لغزشی در قبال تمام استکبار با روحی سازش ناپذیر برخاست تا اسلام را دوباره روحی تازه بخشد و تا امت را از منجلاب بیرون آورد و آنها را به انسانیت بودن برگرداند و او را برای خدایی شدن سوق داد.
طوفانی برخاست و بنیه این طوفان اسلام بوده و هدف و مقصد این طوفان به سوی الله، و این طوفان همه مردم را در برگرفت و عده ای بنامی مخالفت کردند از طوفان عظیم بوده و آنها را نابود کرده و از ریشه کنده و با خود بجای فرعون ها و نمرود ها برده تا در جوار آنها باشند. خدایا شکرت که این طوفان و در مسیر این طوفان قدم نهادم و در این راهی را که در پیش گرفتم فقط هدفم تو بودی و رضای تو و از تو می خواهم که کمک و یاری ام نمائی و هیچ وقت هم مرا به خودم وامگذاری که اگر لحظه ای بخودم برگردم دیگر تو می دانی که سر از کجا در بیاورم.
خدایا شکرت که توفیق خدمت کردن به دینت را پیدا کرده ام و امیدوارم که این خدمت ناچیزم مورد قبول درگاهت واقع گردد و از تو سپاسگزارم که توفیق شرکت کردن در عملیات را دادی تا بتوانم باری از دوشم و بلکه ملاکی برای روز قیامت پیدا کنم و از تو می خواهم که نیت مرا خالص گردانی بدون هیچ گونه عجب و ریا و هدفم فقط تو باشی.
در آخر از کلیه مردم می خواهم که یار امام باشند و اختلاف های جزیی که دشمن با هر وسیله می خواهد بزرگ کند و به اصطلاح از کاه می خواهد کوه بسازد بگذارند و با هم وحدت و یگانگی داشته باشند که یکی از ارکان پیروزی ما در همین مسئله می باشد و خصوصاً جنگ را در سرلوحه برنامه های خود قرار دهند. و هیچ آن را از یاد نبرید و همیشه به یاد جنگ و رزمندگان باشید و یاور آنها باشید چه با جان هایتان و چه با مال هایتان و به اموالهم و انفسهم که نص صریح قرآن می باشد.
در ضمن از برادران پایگاه شهید دهقان می خواهم که فعالیت خویش را گسترده تر کنند و زیر بار مسئولیت بروند و تا احساس مسئولیت کنند، بخدا ما ارث خون هزاران شهید و شهدای گمنام و مفقود الاثر می باشم و باید در روز قیامت در جلوی آنها جواب پس بدهیم آنها با ما اتمام حجت کرده و بار سنگینی را بر دوش تک تک ما نهاده اند و ماییم که باید حافظ خون آنها باشیم و از خداوند بزرگ می خواهم که اجر و ثواب این خدماتشان را در دفتر اعمال آنها ثبت و ضبط نماید و آرزوی توفیق عبادت و توفیق خدمت کردن در اوامر دینی از خداوند بزرگ مسئلت دارم.
و تو ای پدر و مادر! می دانم که برایم زحمت هایی کشیده اید و مرا یاری کرده اید که به جبهه ها مشغول خدمت باشم و امیدوارم که شما در جلوی امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) شرمنده نباشید و از شما عاجزانه تقاضای طلب عفو و رحمت را دارم و در عزای من گریه نکنید و صبور باشید که خداوند با صابران است و اجر و صبر را به شما عطا خواهد کرد.
از کلیه برادران و یگانه خواهرم می خواهم که مرا ببخشند و همیشه برای رضای خدا کار کنند و خدا را هیچ وقت فراموش نکنند امام را هم تنها نگذارید و جنگ و جبهه را از یاد نبرید و فرزندانتان را به سبک اسلامی تربیت نمایید و همیشه مواظب اعمال آنها باشید تا دشمن روی آنها سرمایه گذاری نکند تا روی آنها کار کند.
تو ای همسرم! از تو تشکر می کنم که همیشه مشوق من بودی در رفتن به جبهه هیچ وقت هم مانع رفتن من به جبهه نمی شدی و اول زندگی شیرین خویش متحمل گرفتاری های زیادی شدی و امیدوارم که در روز قیامت با حضرت زینب (س) محشور شوی و از تو می خواهم که همچون حضرت زینب (س) پیام رسان خون من و فکر و عقیده ام باشی و در اول جنازه ام حرکت کن و سلاحم را بر گیر و به دشمنان نشان بده که اگر سلاحی بر افتاد هیچ روی زمین نمی ماند و در روز تشییع جنازه ام حتماً سخنرانی کنید تا به دشمن بفهمانید که از پیش مقاوم تر و استوارترید و در حرکت تان هیچ گونه لغرشی در قدم هایتان وارد نشود.
و در ضمن از کلیه مردم حزب الله محله مان و از کلیه عزیزان و دوستان و فامیلان و آنهایی که بر گردن من حق دارند عاجزانه تقاضا دارم که به بزرگی خودشان مرا مورد عفو و آمرزش خویش قرار دهند و از این بنده حقیر و معاصی بگذرند.
در پایان مرا در قبرستان محله مان دفن نمایید، کنار شهید رمضان حسین زاده؛ و در حدود 4 ماه روزه بدهکارم، چون در جبهه بوده و غذای آنها را بجا بیاورید، و کتاب هایم را به کتابخانه انجمن اسلامی سوراخ موزو هدیه کنید و چیزی هم دیگر با خود ندارم و امیدوارم که خداوند همگی ما را بیامرزد و همیشه نیت داشتیم که زیاد خود را وابسته به این دنیای فانی نکنیم.
« سرباز حقیر امام زمان سید مهدی کاظمی »
«والسلام علی من التبع الهدی»
مورخه 23/03/64
شهیدان زنده اند الله اکبر
*****************************************************