نام پدر : حسن
تاریخ تولد :1341/04/08
تاریخ شهادت : 1365/02/11
محل شهادت : دریاچه نمک

وصیت نامه

*وصیت نامه شهید علی اکبر کارگر*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

«یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولیا الامر منکم». (نساء/ 59)

«آنانکه ایمان آورده اید فرمان برید خدا را و رسول را و اولیا امر را».

به نام خدا بهترین نام‌ها

ای مردان به پا خیزید تا به پا خاستن خود ایمان و اخلاص خود را نسبت به خدای خود ثابت کنید که امروز همه ما در امتحان بزرگ خداوند هستیم. به پا خیزید و کوچ کنید از این دیار فانی به دنیای باقی و به سوی الله هجرت کنید، هجرت کنید از این دنیا و با قدم گذاشتن بر یکایک خواسته‌های نفسانی به سوی خدا بروید.

امروز زمان و مکان مناسب است برای کوچ کردن است، که اگر امروز کوچ نکنیم فردا دیر است و اگر دیر بجنبیم و حرکت نکنیم از قافله عقب می‌مانیم و اگر از قافله عقب ماندیم خاک بر سر ما که ذلیل هستیم.

راه مستقیمی را بروید که امروز شهدا با خون خود برای تمام جهان آشکار و روشن و مشخص کرده اند، که دیگر چنین سعادتی گیر هیچ ملتی نمی‌آید. از خواسته‌ها و مادیات دنیوی بگذرید که امروز اسلام خواهان یاری هست و هر که خدا را یاری کند خدا او را یاری می‌کند.

امروز امام آمده است و دعوت می‌کند ما را به سفری بزرگ، به مهمانی بزرگ که صاحب‌خانه آن خدا می‌باشد ای عاشقان امام زمان (عج) نوشته سفر بردارید خود را سبکبال کنید راه دراز است باید مهیا شویم از خواب بلند شوید یک دست بر روی چشم‌های‌تان بکشید و ببینید این سعادت چه توشه ای می‌خواهد، این سفری که امام ما را به آن دعوت می‌کند توشه سفر را هم مشخص کرده است که آن تهذیب نفس است، جهاد اکبر است، اخلاق حسنه است، پیروی کردن از الله است.

امروز امام آمده است تا ما را از لجن مادیات بیرون کشد و ما را به روح الله و لقاءالله برساند. ما را به کمال مطلوب و به هدف نهایی‌مان که خدا هست برساند.

راه بزرگ است و پرخطر. شیطان‌ها بر سر این راه مستقیم ایستاده‌اند تا ما را از جاده اصلی منحرف کنند. نفس اماره ما را نمی‌گذارد که در راه خدا گام برداریم نمی‌گذارد که پیروی از امام بکنیم.

ای مومنان و مومنات، همیشه برای جهاد و مبارزه با کفار و منافقین و مشرکین آماده باشید و بدانید که امام‌مان می‌گوید بزرگ‌ترین مسئله امروز مسئله جنگ است و ما همه به فکر جنگ باشیم جبهه را فراموش نکنیم و با شرکت در جبهه‌ها و کمک کردن به جبهه‌ها و پیروی از امام نوکری خود را و خادمیت خود را نسبت به امام زمان (عج) ثابت کنید.همه ما نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی ایران مدیون هستیم و نباید فکر کنیم که دیگر تمام شده است خیر، اسلام بود که شما را آزاد کرد از ظلم و ساد و از شر نفس خودتان و شیطانهای درونی و بیرونی و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام بزرگوار بود که شما را به این حالات رسانده و آزاد و مستقل کرده و همه شما مردم را از گناهان کبیره نجات داده است.

بسنجید جامعه ی ما را نسبت به سابق، بسنجید خانواده‌ها را نسبت به سابق یا فرهنگ الآن را نسبت به فرهنگ قبلی و هزار مسائل دیگر را و قدر بدانید این انقلاب را و این نعمت عظما را کفران نعمت نکنید. هی نشینید و بدگمانی باظن و سوء ظن به انقلاب و یا افرادی که دارند به انقلاب و مملکت اسلام خدمت می‌کنند درست کنید و یا بدگویی و غیبت کنید، مواظب باشید و خودتان را نجات دهید.

این شهدا خون خود را داده اند برای اسلام، برای آبیاری مرزعه اسلام و برای یاری به قرآن، الآن ما چقدر نهال زنده داریم در مملکت جز آن‌هایی که در انقلاب و جنگ معلول شده‌اند و یا زحمی شده‌اند. بروید از این‌ها سوال کنید یا این‌که همه‌شان یک بار تا دم مرگ رفتند و برگشتند بپرسید که شما چرا رفتید معلول شده‌اید و یا زخمی شده‌اید جواب می‌دهند برای یاری به اسلام و قرآن و نجات اسلام و مسلمان‌های جهان مستضعفین جهان و برای نابودی کفر و نفاق و طاغوت و شرک. بروید ببینید که آیا در یکی از آنها انگیزه پول بدست آوردن و یا ثروت و مقام و پست گیر آوردن بوده و رفتند به چنین وضعی افتاده اند یا نه برای خدا رفتند.

چرا این مکر‌ها و شیطنت‌ها را در افکار می‌اندازید، چرا خیانت می‌کنید به این خون‌های داده شده از انقلاب کربلای امام حسین (ع) تا حالا و همچنین شهدای صد اسلام تا بحال شهدا رفتند برای پول رفتند؟ برای مقام و جاه رفتند؟ یا اینها رفته اند تا انقلاب زنده باشد تا قرآن و حکومت الله پابرجا باشد و مرز‌های اسلام در امان باشد.

ای مومنین اگر سعادت می‌خواهید سعادت امروز در این است که پیرو امام خمینی باشید و به فرامین این رهبر بزرگ عمل کنید تا ان‌شاالله آماده باشیم برای آمدن حضرت مهدی (عج) ان‌شاالله.

خدا لعنت کند دشمن خمینی را خدا لعنت کند آن کسانی که پشت سر این رهبر ما و این عزیزان ما بد می‌گویند و خدا آنها را ذلیل کند.

خدا لعنت کند به بدگویان به انقلاب به روحانیت اسلام خدا ذلیل کند آن کسانی را که مخالف روحانیت و مخالف رهبر و دین و اسلامند خدا لعنت کند منافقان را و نابودشان کند. خدا دوست می‌دارد دوست دارندگان خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) و روحانیت اصیل اسلام را. دست از اطاعت و پیروی امام خمینی نکشید.

وصیتی چند به پدر و مادر عزیزم و خواهران و برادران عزیزم و همچنین همسر عزیزم:

پدر و مادر عزیزم؛ من نمی‌دانم که چه بنویسم برای شما چون نمی‌توانم از آن همه خوبیهای شما چیزی بگویم و از آن همه زحمات شما چیزی بگویم مرا ببخشید که قدرت قدردانی را ندارم و این همه قدردانی زحمات شما را واگذار می‌کنم به خداوند بزرگ و متوسل می‌شوم به دعای امام سجاد (ع) در حق شما پدر جانم و مادر عزیزم.

پروردگارا به روان مقدس محمد (ص) که بنده‌ی تو و پیامبر توست و فرزندان پاکدامن و پرهیزگارش رحمت فرست و بهترین برکات و صدقات و رحمت و اسلام را ویزه آنان دار و پدر و مادرم را مرحمت و مغفرت و کرامت مخصوص عطا فرما، ای ارحم الراحیمن.

ای پروردگار مهربان! من که از هر مهربانی مهربانتری. پروردگار من پدر و مادرم در راه تربیت من سعی بسیار بکار برده اند تو سعیشان را مشکور فرمای و به پاداش این مساعی جمله جزای جمیل‌شان عنایت کن و آن‌چنان که مرا از کودکی به بزرگی رسانده اند و نگاهم داشته اند و آسیب حوادث دورم گرفته‌اند حفظ‌شان کن و از آسیب حوادث بدورشان دار.

پروردگار من! بد انسان که در راه آموزش و پرورش من رنج دیده اند و از دست من آزار کشیده‌اند گناهان‌شان را ببخش و این رنج و آزار را به حساب کفاره‌ای گذار که معصیت‌ها و لغزش‌ها بکاهد و به همین پایه بر درجات‌شان در بهشت برین بیفزاید.

ای تو پروردگار مهربان، متعال من که گناهان گناهکاران را به ثواب عوض می‌کنی، گناهان پدر و مادر مرا به پاداش زحمتی که برده‌اند بیش از چندین برابر به ثواب عوض کن. پروردگار من، گواه باش که پدر و مادرم در تکالیف خویش نسبت به من اهمال و تعلل نورزیده اند. گواه باش ای پروردگار من که من پدر و مادر را به تقصیر و تعلل تهمت نمی‌زنم و از سرپرستی و رعایتشان بیزاری نمی‌جویم. هر چه که کردند نیکو کردند زیرا حق این دو موجود گرامی آنقدر بر گردن من سنگین است و آنقدر بر من منت دارند و آنقدر درباره من احسان و محبت بکار برده اند که من در برابرشان شرمسارم. من کوچکتر از آن باشم که به قصاص کردارشان برخیزم یا به مجازات و مکافات‌شان بپردازم.

چگونه توانم چنین بود ای پرودگار من که این دو انسان مهربان عمر عزیزشان را در راه تربیت من به سر رسانیده‌اند و به رعایت و عنایت من رنج‌ها برده‌اند برخود دشوار گرفته‌اند تا بر من آسان بگذرد و خویشتن را به رنج انداخته‌اند تا من به آسایش در افتم.

آه ... ای پروردگار من: این محال است که پدر و مادر من بتوانند پاداش زحمتهای خود را از من دریافت بدارند و محال است که من بتوانم در برابر زحمتها و مصائبشان پاداش و مزدی ادا کنم و آن‌چنان که حقشان اقتضاء کند به خدمتشان برخیزم. فضل تو بزرگ و مرحلمت تو بسیار باشد و هیچ مهربانی از تو مهربان‌تر نیست ای خداوند بزرگ ... (از دعای صحیفه سجادیه)

پدر و مادر عزیزم زحمتی که برای برقرار ازدواج من کشیده اید بی‌نهایت تشکر می‌کنم از خداوند برای شما دو موجود الهی عاقبت بخیری می‌طلبم.

اما ای خواهران عزیزم حجابتان را حفظ کنید، مسائل اسلام را رعایت کنید، در انجام تکالیف الهی کوشا باشید خودتان را همیشه آماده نگه داشته باشید برای انجام مسئولیت بزرگ. خداوند شما را صبر و شکیبایی و حلم بردباری و آگاهی و نور بصیرت و عاقبت بخیری عنایت فرماید و همچنین به پسر عمه عزیزم (شوهر خواهرم). برادر عزیزم پشت سر رهبر حرکت کن تا آخر راه ان شاءا... همچنان پیروز خواهی بود خداوند و به تو عاقبت بخیری دهد و ان شاءالله در آن دنیا همدیگر را ملاقات کنیم و در صف صالحان باشیم.

و اما وصیتی به همسر عزیزم:

همسر عزیزم ان شاءا... خداوند تو را جزای خیر دهد و عاقبت تو را ختم بخیر گرداند و تو را در آن دنیا بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) محشور گرداند و ان شاءالل خداوند از شما راضی و اعمال شما را قبول درگاه خودش بگرداند شما را من جزء صابران و ثابت قدم در دین شناختم و یک زن با عفت و پاک و با حیا شناختم و برای من یک همسری بوده اید که از خدا می‌خواسته‌ام تو مصداق حاجت من از خداوند هستید و من جز حاجتم در بعضی از اوقات در دعا از خداوند بوده است که همسری به من عطا کند که خودش از او راضی باشد خدا را شکر می‌کنم از همه نعمتهایش همچنین این نعمتش یعنی دادن همسر لایق و شایسته خداوند ان شاءالله از شما راضی و اعمال شما را قبول درگاه خودش بگرداند و با این کارتان یعنی راضی شدن به شرایط ازدواج با من یعنی مانع نشدن به جبهه رفتن در هر اوقات و راضی بودن به این عمل ان شاءا... پیش پیغمبر (ص) و فاطمه زهرا (س) و علی (ع) و بقیه ائمه اطهار خصوصاً امام عصر (عج) رو سفید و سربلند بگرداند.

من خیلی امید دارم که ان شاءالل فرزندی که نصیب ما می ند خداوند یا دختر و یا پسر این میوه ما به درد اسلام بخورد و جزء سربازان قرآن و امام زمان (عج) بشوند این یکی از آرزوها و امید من می‌باشد و ان شاءالله این امید به ثمر خواهد رسید.

همسرم خودت را بیشتر مواظبت کن و همیشه به یاد خدا باش و به ذکر خدا مشغول باش خداوند نگهدار تو و فرزندمان از تمام حوادث دنیوی و اخروی باشد سلام و دعای مرا به فرزندم که الان در راه است برسان و اسم آن را اگر دختر بود (مریم و یا زینب) بگذارید و اگر پسر بود اسمش را (محسن) بگذارید.

خداحافظ شماها باشد.

هر مقدار پول که از من باقی مانده است مال همسرم باشد.

چند جلد کتاب و چند عدد نوار ضبط دارم که اینها را اگر همسرم می‌خواهد می‌تواند بگیرد.

تمام وسائلی که از من باقی مانده است و آنهایی که فقط به شخص من مربوط می‌شود وصی و ناظرم خودشان هر چه صلاح دانسته‌اند انجام دهند که وصی من پدرم هست و ناظر هم مادر عزیزم و هم همسر عزیزم می‌باشند.

پنج ماه نماز قضا دارم و یک ماه روزه قضا.

 

«والسلام»

علی اکبر کارگر


زندگی نامه

شهید علی اکبر کارگر اطاقسرا

فرزند: حسین

شهید «علی اکبر کاگر اطاقسرایی» فرزند «حسین» در 28 تیر ماه سال 41 در «بابل» در یک خانواده متدین و ارزشی به دنیا آمد. پدرش «حسین» آهنگر و مادرش «نیره شعبانیان» خانه دار بود.

علی اکبر پس از تولد به بیماری سختی دچار شد که با توسل خانواده به امام رضا(ع) و نذر و نیاز به درگاه خداوند، شفاء گرفت.

 او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه «نمونه» ی سابق بابل درس خواند و برای دوره راهنمایی به مدرسه «ناصرمقدم» رفت و پس از آن برای ادامه تحصیلات در مقطع متوسطه به دبیرستان «شیخ کبیر» رفت و سال دوم متوسطه را در مدرسه «شهید بهشتی» ثبت نام کرد.

او علاوه بر کتاب های درسی،کتاب های مذهبی، علمی و هنچنین تفسیر قرآن و مفاتیح الجنان را مطالعه می کرد.

وی به نقاشی کردن علاقه خاصی داشت و در اوقات فراغت، علاوه به کمک به پدر در امر جوشکاری، نقاشی نیز می کرد.

شهید کارگر پس از آشنایی با احکام اسلامی، واجباتش را نیز انجام می داد. او بیشتر نمازهایش را به صورت جماعت در مسجد می خواند. و بر اساس گفته های خانواده اش از نماز شب غافل نبود.. او مردی مهربان، اهل صله رحم و دلسوز بود و از افراد دو رو ، فرصت طلب و فریبکار متنفر بود و سعی می کرد از این افراد دوری کند . بسیار کم عصبانی می شد و در برابر سختی و ناملایمات صبور و شکیبا بود.

وی که در مدرسه و با شرکت در جلسات مذهبی با امام خمینی آشنا شد، با اوج گیری مبارزات مردم ایران علیه رژیم منحوس پهلوی، وارد مبارزات سیاسی شد و در پخش اعلامیه ها و شرکت در راهپیمایی ها و تظاهرات نقشی فعال داشت.

شهید علی اکبر پس از پیروزی انقلاب اسلاتمی و تشکیل سپاه به فرمان حضرت امام (ره)، او نیز به عضویت رسمی سپاه درآمد تا به اهداف و آرمان های والایش جامه ی عمل بپوشاند. هنگامی که جنگ تحمیلی بر کشور ما شروع شد  او 18 سال داشت که عزم خود را برای رفتن به جبهه ها جزم کرد و اولین بار از سپاه ساری به جبهه اعزام شد.

پس از آن شهید کارگر اکثر اوقات خود را در جبهه ها سپری می کرد و در عملیات ثامن الائمه به شدت مجروح شد و مدت بسیاری را در بیمارستان های اصفهان و بابل مشغول مداوا بود. او چندین بار در مدت حضورش در جبهه مجروح شد ولی او پس از بهبودی مجدداً به جبهه برمی گشت .

 او در عملیات های فتح المبین ،بیت المقدس، والفجر مقدماتی، والفجر4، والفجر6 و .... شرکت کرد. او در مرخصی هایش، اوقاتش را در پایگاه ها ی بسیج و مساجد مشغول بود و در جهت مشکلات پایگاه ها تلاش می کرد. شهید کارگر در سال 63 با دختر مؤمن و متدینه به نام صغری حسینی مطلق ازدواج کرد و مراسم ازدواجش را بسیار ساده برگزار نمود کرد. ثمره ی ازدواجش یک فرزند دختر می باشد.

 او مطیع امر حضرت امام خمینی بود و هر وقت حضرت امام پیام می داد او سریع خود را به منطقه می رساند. وی جانشین فرمانده گردان امام محمدباقر(ع) بود و هرگز این مسئله را در جایی مطرح نکرد و همیشه خود را یک بسیجی ساده معرفی می کرد.

و سرانجام شهید علی اکبر کارگر اطاقسرا برای آخرین بار در عملیات غرور آفرین والفجر 8 شرکت کرد و در  این عملیات در تاریخ 11/2/65 به فیض شهادت که بزرگ ترین آرزویش بود نائل آمد و پیکر مطهرش در 21/2/65 در دریاچه کشف و به زادگاهش منتقل شد و پس از تشییع در آرامگاه معتمدی آمل به خاک سپرده شد.


وصیت نامه

اسکن وصیتنامه درقسمت تصاویر موجودمی باشد


وصیت نامه

اسکن وصیتنامه درقسمت تصاویر موجودمی باشد