همرزم شهید : شهید شیفته و سینه چاک ولایت و پیرو خط امام بود و همیشه توصیه می کرد که رهبر و ولایت را تنها نگذارید همچنان که شهید با خونش این را ثابت کردند و با سن کم به این درجه رسیدند . در مواجه با بحران ها بسیار صبور بودند و از کوره در نمی رفتند .
همرزم شهید : شهید نمی خندید و همیشه فکر می کرد . احساس می کردم که در مغزش خیلی چیزها از زمان ورود به حوزه اضافه شد طوری شده بود که به دوستان حوزوی خود چسبیده بود تا فکر و عقیده اش عوض نشود که مبادا از حوزه و جنگ انصراف بدهد و چنان مجذوب جبهه و جنگ گردید که جبهه را به حوزه ترجیح داد و حوزه را فراموش کرد و به ما می گفت:« حالا شما درس بخوانید و ما جبهه را نگه می داریم » در محیط جبهه بسیار جدی ، متواضع و وظیفه شناس بود و به خودباوری رسیده بود .
زمانی که به جبهه آمد می گفت:« من شهید می شوم» و باز هم می گفت:« اگر شهید شدم عکس مرا داخل حوزه بزنید» مثل این که به او الهام شده بود که شهید خواهد شد و من به برادرش هم گفته بودم .
برادر شهید : شهیدبسیارراستگو،شجاع ، امانتدار،خوش اخلاق،باایمان،صبور،مهربان وپایبند به اصول مذهبی ودینی ومسائل شرعی ازجمله نمازخواندن اول وقت،گرفتن روزه،تلاوت قرآن،دعاورازونیاز بودند .
درنمازجماعت حضورداشتند و حق و حقوق دیگران رارعایت می کردند .