نام پدر : غلامحسن
تاریخ تولد :1342/06/12
تاریخ شهادت : 1365/04/10
محل شهادت : مهران

وصیت نامه

                                               *توصیه نامه شهید حسین قنبری*

 

توصیه من به شما این است که در همه حال مطیع امر رهبر و حافظ نظام اسلامی باشید. در انجام واجبات و ترک محرمات بکوشید. قرآن بیاموزید و به دیگران هم یاد بدهید واگر توان دارید مبلغ مسائل دینی باشید. نماز جمعه و جماعات را ترک نکنید ودر حفظ حقوق دیگران کوشا باشید. به بزرگترها احترام بگذاریدو در مشکلات به ائمه متوسل شوید. به خواهرانم توصیه میکنم در حفظ حجاب اسلامی ، فاطمه زهرا(س)را الگوی خود قرار دهند.


زندگی نامه

                        *زندگی نامه شهيد حسين (مرتضی) قنبري نياكي*

 

نام پدر: غلام‌حسن

حسین در شهريور 1342 در آمل به دنيا آمد. او هفتمين فرزند «غلام‌حسن و صديقه» بود و چشم و چراغ اين زوج متديّن و فداكار.

غلام‌حسن، آموزگار بود و در تربيت علمي و ديني فرزندان، كوشا. از اين‌رو، حسين را كه اغلب «مرتضي» خطاب مي‌کرد، در سنّ هفت سالگي، روانه دبستان «جلالي» آمل کرد.

حسین خیلی زود از نعمت پدر محروم شد و در زیر سایه مادر پرورش یافت.

او از کودکی به خاطر پیشینه مذهبی خانواده و زیر چتر حمایت پدر بزرگش که یکی از روحانیون بود، خیلی زود با مسائل مذهبی آشنا شد. او به خاطر جو آلوده آن زمان، با آن‌که سن زیادی نداشت، برای داشتن یک خانواده پاک تلاش می‌کرد.

حسين با گذر از دوره راهنمائي در مدرسه «حكيمي» اين شهر، به مقطع متوسطه روي آورد. سپس به مدت سه سال، در دانشگاه «علامه طباطبايي» تهران، در رشته علوم تربيتي مشغول به تحصيل شد.

برادرش «حسن» مي‌گويد:‌ «به امام خميني و روحانيت علاقه داشت. براي همين در حوزه رستمكلا درس خواند و به كِسوت طلبگي در آمد. مي‌گفت: بايد ولايت فقيه را حفظ كنيم؛ اگر ولايت فقيه ضربه بخورد، دين هم ضربه خواهد خورد.»

اوقات فراغت حسين، به فعاليت در انجمن اسلامي و نگهباني در محل مي­گذشت.

او كه جنگ را فرصتي براي حفظ استقلال كشور مي‌دانست، با پوشيدن جامه پاسداري، به جبهه­هاي نبرد عزيمت كرد و در كِسوت بي‌سيم‌چي مشغول به خدمت شد.

در نهايت، او در 10/4/1365، طي عمليات كربلاي 1 در منطقه مهران، به فيض عظيم شهادت نائل آمد و در «امام‌زاده ابراهيم» آمل آرام گرفت.   


وصیت نامه

نام پدر: غلامحسن
 تاريخ تولد: 1342/6/12
 تاريخ شهادت: 1365/4/10
 محل شهادت: مهران
 عمليات: كربلاى 5048696   1
 
 وصيتنامه شهيد حسين قنبرى نياكى
 مادر عزيز! شما را با تمام وجود دوست دارم و دردهايت را احساس مى‏كنم و مى‏فهمم چقدر رنج براى بزرگ شدن ما تحمل نمودى تا آرزوها و آمال خويش را در ما تجسم نمايى. اما مادر عزيز! با اين همه اوصاف كه از ته دل و عمق وجودم بيان مى‏شود بايد بگويم تكليف داريم به عنوان مسلمان راه و رسم مسلمانى را در پيش گيريم و به واقع مسلمان باشيم.
 بارالها! در هنگام مرگ همه ما را مسلمان بميران.
 برادران و خواهرانم! در تمام امور با توكل به خداوند تبارك و تعالى موفق و مؤيد باشيد. برادران و خواهرانم! من در اينجا انسان‏هايى را مى‏بينم كه همه مدرسين عشقند، آن هم عشق به خداوند جل جلاله.
 از شما تقاضا دارم در جهت اسلام و انقلاب جديت داشته باشيد، چراكه ما وارث رنج خوردن‏ها و خون دادن‏ها در راه احياى اسلام هستيم و كوچك‏ترين قصور و كوتاهى در حفظ اين امر، گناهى نابخشودنى است.
 نامزدم! تو در نزد من عزيز و بسيار گرامى هستى وليكن اسلام و انقلاب اسلامى عزيزتر است.
 بارالها! قلبى ده كه رضاى تو در آن باشد و در راه تو و انديشه‏اى ده تا در اختيار قلب سليم باشد.
 بارالها! در هنگام نبرد قلبم را محكم نما تا پاهايم نلرزد و بر حوادث بردبارى داشته باشم.
 مرگ هر آن در انتظار انسان است. چطور اين موجود از آن غفلت مى‏ورزد و خود را به بيراهه مى‏زند و سعى در فرار از آن دارد.
    والسلام        
    حسين قنبرى نياكى