نام پدر : نادعلی
تاریخ تولد :1346/08/09
تاریخ شهادت : 1365/12/17
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

*وصيت­نامه شهيد مصطفي قنبري*

 

بسم الله الرحمن الرحيم

الموت في حياتكم مقهورين اليات في موتكم قاهرين

به درستي كه كساني كه به اين دنيا و ذلت­اش دل بسته­اند مرگ پايان زندگي است اما براي مجاهدين في سبيل الله مرگ پايان نيست كه آغاز است توام با جاودانگي. «قرآن كريم»

به نام خدا به نام او كه همه چيزم از اوست، به نام او كه زندگي­ام در جهت اوست، به نام او كه زنده به اويم، به نام او كه از اويم، به نام او كه به اويم، زنده به اويم، زندگي­ام به خاطر اوست، بودنم از اوست، رفتنم به اوست، يادم اوست، جانم اوست، معشوم اوست، معبودم اوست، مقصودم اوست، مرادم اوست، اميدم اوست. سخن خود را اول با نام تو شروع كردم اي پروردگار جهان! اي تويي كه همه چيز ما مال توست! خدا خدا! اين بار پنج بار هست كه وصيت­نامه خود را شروع مي­كنم. خدايا! من خود اقرار مي­كنم تا حالا لياقت شهيد شدن در راهت را نداشتم. خدا تمام دوستانم و برادرانم در كنار من شهيد شدند ولي من لياقت آن را نداشتم. بار خدايا! اميدوارم كه اين لياقت در راهت را اين دفعه نصيبم بگرداني. و سخن ديگرم به شما امت ايران هست كه پشت شرق و غرب را به لرزه در آوريد از شما مي­خواهم كه قدر اين نعمت الهي (حضرت امام) را بدانيد كه شماها بدون او هيچ چيز نيستيد و از شماها مي­خواهم كه هيچ وقت دست از ولايت فقيه برنداريد و از شما امت عزيز مي­خواهم كه قدر اين بچه­هاي انجمن­ها و پايگاه­ها را بدانيد چون­كه همين بچه­ها هستند كه هم پشت جبهه و هم خود جبهه­ها را نگه مي­دارند. در ضمن صحبت ديگر خود را با آن كساني دارم كه هنوز قبول نكردند خود را با انقلاب اسلامي وفق دهند و با كارهاي­شان در پشت جبهه­ها امت شهيد پرور را ناراحت مي­كنند.

شماها بدانيد فرداي روز قيامت حسابي دارد. شماها بدانيد كه فرداي روز قيامت جواب خون شهدا را بدهيد. شماهايي كه در كارهاي خود بهتر از شرق و غرب به اين امت ضرر مي­رساند اين را بدانيد كه فرداي قيامت چه طور جواب­گوي شهدا و فرزندان كوچولوي شهدا كه هر روز منتظر پدر خودشان هستند كه از جبهه برگردند. در ضمن از بچه­هاي انجمن و پايگاه مي­خواهم كه اتحاد خودشان را حفظ كنند و خداي ناكرده اختلاف سليقه­ها باعث از هم پاشيده شدن اتحادشان نشود.

در ضمن از پدر و مادرم مي­خواهم كه من ميوه­اي بودم كه لحظه چيده شدنم رسيده بود و تقدير بر اين بود كه چيده شوم و از خداي مي­خواهم كه اين خون بي­بها را به لطف و كرم خود قبول كند. در ضمن از دوستان مي­خواهم كه مرا عفو كنند. در ضمن از برادران مي­خواهم كه ادامه دهنده راه من باشند و از خواهران­ام مي­خواهم كه زينب­وار باشند.

 در آخر از برادران و دوستان كوچه خودم مي­خواهم كه همچنان پيرو خط رهبر باشند. نكند با يك يا دو شهيد دادن كوه حالت شادي شما را ازبين برود.

 در آخر از همگي آقايان و سروران التماس دعا دارم. 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد