*وصيت­نامه شهيد يوسف قناعت*

 فرزند حبيب­الله

گمان كرديد كه بهشت داخل شويد بدون امتحاناتي كه پيش از شما بر گذشتگان آمده كه بر آنان رنج و سختي­ها رسيد و همواره پريشان خاطر و هراسان بودند تا آن­گاه كه رسول و گروندگان به او از شدت اندوه از خدا مدد خواسته و عرض كردند بار خدايا كي باشد كه ما را ياري كند (و از اين سختي­ها نجات بخشي) در آن حال بر رسول خطاب شد: هان! بشارت ده كه همانا ياري خدا نزديك خواهد بود. (بقره آيه شريفه 214)

اين دنيا در مسائل و مشكلات و آسايش آن امتحان هست و بايد در اين امتحان الهي موفق باشيم تا به سعادت آخرت برسيم. قصد نوشتن وصيت­نامه را نداشتم چون چيزي ندارم كه وصيت كنم. هر چند وصيت­نامه شهيدان بزرگوار از صدر اسلام تاكنون درس­ها و پندهايي به ما داده­اند اما وظايفي كه براي ما مي­گذارند بس بزرگ اما متأسفانه عده­اي در تمام قشرها توجه به وصيت­نامه اين عزيزان شهيد را ندارند لذا من هم مثل ديگران اگر توفيق شهادت را يافتم، چه خوب و اما اگر فقط توفيق خدمت را داشتم، تا جان دارم مطالب ذيل را بارها و بارها تأكيد و عمل مي­كنم.

خطاب به تمامي مسئولين خدمت­گزار توصيه به تقوا مي­كنم هر چند كوچك­تر از آن­ام كه دعوت به تقوا از كساني­كه از من و امثال من باتقواترند علت اين دعوت همان است كه جوّ سازي­هايي براي برادران ديني­مان مي­نماييم و اختلاف سليقه را به مسائل خطي مي­كشانيم و باعث تضعيف و تقويت دشمنان اسلام مي­شويم به هر حال طبق سخنان حضرت امام امت بايد جلوي نفس سركش خود را گرفته و نگذاريم كه كارهاي شيطاني را در بين خود شيوع دهيم كه رأس همه امور ما جنگ است.

خطاب به همشهريان عزيز كه زحمات زيادي براي شهر و اين جنگ كشيده­اند قدري به زندگي معنوي­تان در اين چند سال بنگريد. اگر فرقي نيافتيد، بدانيد كه خيلي از قافله عقب­ايد و اگر فرقي يافتيد، خوشا به حال و روزگارتان. إن­شاالله خداوند توفيق خدمت به اسلام و مسلمين را به شما عنايت نمايد و همان طوري كه در تمامي جبهه­ها و فعاليت­ها صف­شكن بوديد.

إن­شاالله با وحدت و يكپارچگي كه در سطح شهر و بين خود را ايجاد مي­كند باز هم مي­توانيد در تمام تلاش­هاي خود حرف اول را براي خود حفظ كنيد و با آن­ها برخورد راستين نماييد. انجمن­هاي اسلامي بايد متوجه به خود باشند تا به ديگران و سعي كنيد هر كاري را از خود شروع كنيد و وحدت و يكپارچگي محيط خود را حفظ نماييد و روي كساني كه منحرف مي­باشند برنامه­ريزي نموده و تعاليم قرآن و احكام را به اين­ها بياموزيد و انجمن اسلامي علم و صنعت انتظار وحدت در بين دانشجويان عزيز و حزب­الله را دارم و اين برادران صادق كه زحمات فراواني در جبهه و پشت جبهه مي­كشند در حل مشكلات دانشگاه و مسائل جنگ نهايت سعي و كوشش خود را مي­نمايند و اما خطاب به خانواده­ام كه در انقلاب اسلامي خدمت نموده و حامي مسلمانان مستضعف بوده­اند و به جهاد تبليغي جبهه را بنماييد و پشتيبان مردم بيچاره و بينوا باشيد و به اين­ها خدمت كنيد و به خطاب به برادران­ام و خواهرم كه كار حسيني كنيد و يا حركت زينبي را ادامه دهيد و اين مكتب را تبليغ كنيد و از تمام عزيزان­ام طلب عفو مي­نمايم.

و از همسرم طلب عفو مي­نمايم كه نتوانستم در اين مدت زندگي آسايش شما را فراهم كنم. از دو فرشته بي­گناهم مواظبت كنيد و تربيت اسلامي را به آن­ها اموزش دهيد. سعي نماييد كه در آموزش علم و فنون نهايت سعي را نماييد و اين­ها را به سر جنازه­ام (اگر جنازه­ام آمد) بياوريد و عكس هم بياندازيد. و مجدداً از تمام آشنايان و دوستان و بستگان طلب عفو مي­نمايم.

 براي همه توفيق خدمت به اسلام را از خداوند تعالي خواهانم و از همه هم مي­خواهم كه پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به شما نرسد. 

شهید یوسف قناعت

فرزند: حبیب الله

سردار شهید «یوسف قناعت» در روز چهارم آذر ماه سال 1337 در شهرستان آمل به دنیا آمد و در خانواده‌ای مذهبی رشد و پرورش یافت. دوره ابتدایی را با موفقیت گذراند و در رشته ریاضی به ادامه تحصیل مشغول شد.

پس از اخذ دیپلم در دانشگاه تکنولوِی صنعتی مجتع عالی سمنان پذیرفته شد و دو سال نیز در آنجا به تحصیل ادامه داد. همزمان با انقلاب اسلامی ایران همراه با مردم مسلمان به قیام علیه رژیم پهلوی پرداخت و شاهد پیروزی این حرکت خدایی شد.

پس از انقلاب  تلاش گسترده‌ای را در جهاد سازنگی با حضور مداوم در روستاها برای ارشاد و نمایش فیلم آغاز کرد. وی در سال 1360 به عضویت سپاه درآمد. همزمان با این فعالیت با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منافقین جنگل را با تلاش بی وقفه سرکوب نمود و در انجن اسلامی و پایگاه بسیج 14 معصوم حضوری همه جانبه یافت.

او در برقراری کوهپیمایی‌های هفتگی و در برگزاری مراسم سوگواری سالار شهیدان عاشقانه خدمت می‌کرد و فعالیت‌هایش در تبلیغات سپاه منجر به برگزاری دو نمایشگاه باشکوه و بزرگ هفته دولت در دو سال متوالی شد.

از سوی دیگر حضور مداوم و پیگیر او در جبهه‌های نبرد از او چهره‌ای به یادماندنی ساخته بود. وی علیرغم داشتن همسر و دو فرزند اکثر اوقات شب‌ها دیر به منزل می‌آمد و بعضا با شرمساری از روی عزیزانش شب‌های متوالی به منزل مراجعت نمی‌نمود و به خدماتش در راه انقلاب ادامه می‌داد.

در این میان روح بلند همسر صبور و فداکار و خانواده عاشق انقلابش مددکار بزرگی برای روحیه فداکاری و ایثارگری وی بودند. او در سال 65 با پشتکاری عجیب توانست در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت تهران پذیرفته شود لیکن در آرزوی دیدار یاری بود که همه‌ی این ارزش‌های دنیایی را در نظرش پوچ و بیهوده نمایاند.

وی سرانجام در چهارم مرداد 1367 در عملیات مرصاد شربت شهادت نوشید و این گونه روح ناآرام و بلند او به ابدیت پیوست. دو روز بعد در تاریخ 6 مرداد پیکر پاک و مطهر او در امامزاده ابراهیم(ع) آمل خاکسپاری شد.

او در طی فعالیت 11 ماهه‌اش در جبهه 6 ماه در قسمت مهندسی رزمی لشکر 25 کربلا، مسئولیت جانشین فرماندهی گردان را بر عهده داشت و در باختران به مبارزه با منافقین کوردل پرداخت تا سرانجام به سوی معشوقش پرکشید.

از خصوصیات بارز سردار شهید «یوسف  قناعت»، صداقت او در گفتار و اعمال و حسن نیت و مهربانی و عطوفتش برای تک تک افرادی بود که با او برخورد داشتند. به امام عشق می‌ورزید و خیرخواه مردم بود.