نام پدر : شعبان
تاریخ تولد :1345/04/09
تاریخ شهادت : 1366/12/28
محل شهادت : خرمال

وصیت نامه

1- دوستان و سرورانم! ما در دوره و زمان حساسی قرار گرفتیم و از هر سوی دنیا بر دین و قرآن و ناموسمان مورد هجوم ناجوانمردانه خودشان قرار می دهند و در پی نابودی اهداف مقدس و آرمان اصلی ما هستند و خیلی تلاش و کوشش می کنند که آزادگی و آزاد اندیشی ما را سلب نمایند و امت اسلام را همانند سالهای قبل یک ملت به تمام معنی مصرفی به بار آورند و بسیاری سرمایه گذاری کرده و می کنند، که مانع پیشرفتمان در تکامل انسانی و تکنولوژی صنعت شوند و مغزهای اینگونه کشورهای جهان را برای شهرت و افتخاری خودشان خریداری می کنند. با راه های گوناگون بیشتر و بهتر بتوانند بر همه انسانها چیره شوند و چپاولگری و غارتگریشان را بر سر مردمان مظلوم و محروم جامعه بیشتر بکنند. لذا وظیفه خطیری که امروز بر گردن ما نهاده شده این است که این گونه افکار بر حیله و ستم را به خودشان برگردانیم و به آن ها فرصت نفوذ در جامعه اسلامی ندهیم تا بر ما حکمفرمایی نکنند و بر عهده همه ی انسانهای متعهد است که از این انقلاب اسلامی و آزادگی تفکر و اندیشه تلاش کنند که این آزادی و رهایی آن از بند استعمارگران خون هزارن عزیزان پاکباخته بر زمین ریخته است، لذا موظفیم به حمایت از خون این بزرگواران جامه عمل بپوشانیم و به آنها اجازه دخالت بر امور تصمیم گیری های علمی، دینی، ادبی و هنری و غیره را ندهیم، بلکه آن طوری که معیارهای اسلامی و انسانی ما حکم می کند رفتار کنیم و تصمیم بگیریم.
2- شما جوانان عزیز، امت قهرمان، دوستان گرامیم! این نکته را برایتان یادآور می شوم که امام عزیز این پیر جماران و مرشد و علمدار ما را تنها نگذارید که هر کلام و نگاه شما به درس و روش مبارزه و چگونه زیستن را می آموزد و همیشه ایشان را با دیده دل بنگریم و هر حرفش را بعنوان تبرک به گوش جان بشنویم.
3- مادر مهربانم! در مقابل سختی های اجتماع صابر و چون کوه در برابر بلاها استوار باش که خداوند تبارک و تعالی با صابرین است (ان ا... مع الصابرین)
4- پروردگارا! رزم آوران اسلام این حماسه سازان کربلا و فاتحان بدر و زاهدان شب و شیردلان روز را پیروز و سلامت و در پناه خود قرار بده.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رمضان قلی پور روشن

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

9/4/1345- روستای دارابدین روشن بهنمیر شهرستان بابلسر- در اول ماه رمضان به دنیا آمد نامش را رمضان گذاشتند.

3- نام و شغل پدر :

شعبان- کشاورز

4- نام و شغل مادر:

فاطمه فلاح– خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

نه فرزند- شهید پنجمین فرزند بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

وضعیت اقتصادی خانواده بسیار بد بود و با کار و تلاش والدین سر زمین های کشاورزی مردم به صورت روز مزد امرار معاش می کردند.

از همان سنین کودکی پا به پای والدین در مسجد حضور می یافت و واجبات اش را انجام می داد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان روستای دارابدین روشن بهنمیر بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه ی انقلابی بهنمیر بابلسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان عاشورا بابلسر- رشته ی ریاضی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

دانشگاه تربیت معلم تهران (3 سال) – رشته ی ریاضی

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین بسیار خوب بود و به آن ها احترام می گذاشت نسبت به خواهرها و برادرها هم مهربان بود و به آن ها سرکشی می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کشاورزی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید متأثر از حضرت امام (ره) و سخنان شهید بهشتی بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو شورای پایگاه مقاومت محل و عضو ستاد نماز جمعه ی بهنمیر بود.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چند بار اعزام از بسیج

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

25/12/66، در خرمال، عملیات والفجر 10 بر اثر اصابت ترکش به ناحیه ی پشت و دست و صورت به درجه ی شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

نه، ده روز بعد از شهادت در گلزار شهدای روستای دارابدین روشن بهنمیر شهرستان بابلسر به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مرضیه قلی پور- خواهر شهید- می گوید: روزی که شهید رمضان داشت می رفت جبهه، مادرم خیلی ناراحت بود. به مادرم گفتم : می روم او را می آورم و نمی گذارم برود. رفتم بسیج بابلسر، آن قدر حضور اعزامی ها زیاد بود که وقتی آن ها را دیدم، خودم خجالت کشیدم. آن قدر گشتم تا برادرم را پیدا کردم. ایشان گفت: چرا آمدی؟ گفتم: تو می خواهی بروی، مادر ناراحتی می کند و مریض می شود. گفت: من که جایی نمی روم، زود بر می گردم. گفتم تا تو بخواهی برگردی دو، سه ماه طول می کشد و او ناراحتی می کند. وقتی دید خیلی ناراحت هستم، گفت: بیا برویم با هم عکس بگیریم. عکس که گرفتیم، مرا سوار ماشین کرد و تا ایستگاه آورد. بعدش گفت: برو خانه، تو که نباید این حرف ها را بزنی. باید پدر و مادر را قانع کنی من جای بدی نمی روم. مواظب خودم هستم که شهید نشوم و رفت.

فرضعلی طیمی راد- دوست شهید- می گوید: یکی از ویژگی های بارز شهید متانت و کم رویی اش بود. ایشان روزی که می خواست به پشتیبانی جنگ دانشگاه جهت اعزام به جبهه مراجعه کند، به اتفاق به آن جا رفتیم. مسئول واحد از ایشان پرسید آیا قبلاً به جبهه اعزام شدید. ایشان هم گفت: بله، پس سوال کرد در کدام دسته خدمت نمودید؟ ایشان گفت: در رسته ی بسیجی ساده که بعداً وقتی با مسئول مربوطه ی آن واحد تماس گرفت، متوجه شد شهید بزرگوار در رسته ی فرماندهی مشغول بود. لذا به ایشان تذکر داد آقاجان چرا دروغ گفتی؟ واقعاً کار بدی کردی زیرا در رسته ی مشابه شما با کمبود نیرو مواجه هستیم. لزومی ندارد شما متانت و کم رویی به خرج دهید.

محمدرضا یوسفی روشن- دوست شهید- می گوید: با توجه به اهمیتی که شهید بزرگوار به کسب علم و دانش می داد، در زمان رفتن به جبهه، خدمت این شهید بزرگوار عرض کردم اگر امکان دارد بعد از پایان امتحانات در جبهه حضور پیدا کند ولی ایشان درجواب بنده گفتند: حتماً باید همین الان در جبهه حضور پیدا کنم که این نشان دهنده ی خلوص نیت این شهید به انقلاب و اسلام امام راحل بوده است.

 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد