نام پدر : علی اکبر
تاریخ تولد :1344/01/11
تاریخ شهادت : 1361/02/14
محل شهادت : خرمشهر

وصیت نامه

1- با تشکر فراوان از پدر و مادرم که مرا به راه و روش اسلام تربیت نموده اند تا بتوانم در جبهه حق علیه باطل بجنگم.
2- اولین وصیت مهم من به خانواده و ملت شریف شهیدپرور عزیزمان که آگاهانه دارند توطئه های دشمنان انقلاب را یکی یکی خنثی نمایند، این است که هیچ‌گاه این قلب تپنده، ما رزمندگان، این پیر رهبری و حامی مستضعفان را تنها نگذارند، در غیر این‌صورت خداوند عذاب عظیمی را نوید داده است.
3- مادرم! بعد مرگم هیچ‌گریه و زاری ننمایند که مبادا دشمن خوشحال بشود و زینب‌وار رسالت فرزند را به مستکبران بفهمان که ملت ایران شیرانی دارد که همچنان علیه آمریکا و دیگر ابرقدرت‌ها ایستادگی خواهند نمود.
4- به امید پیروزی بر کفر و الحاد جهانی به سرکردگی شرق و غرب.

وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

شهرام قلی پور- مقداد

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

11/1/1344- محمودآباد

3- نام و شغل پدر :

علی اکبر- کارمند کارخانه

4- نام و شغل مادر:

زهره تیموری– خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

چهار فرزند- شهید دومین فرزند بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در یک خانواده ی تهیدست که از لحاظ اقتصادی خیلی مشکل داشتند پرورش یافت. ایشان از لحاظ اعتقادی بسیار پایبند به انجام واجبات و ترک محرمات بودند و همواره به مسجد برای نماز و جلسات مذهبی می رفتند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):

از زمان تولد تا سن نه سالگی محمودآباد و بعد از آن تا زمان شهادت در بابلسر سکونت داشت.

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان حافظ محمودآباد (3 سال) دبستان شهید قزوینی بابلسر (2 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه ی راهنمایی شهید هاشمی نژاد بابلسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان عصر پهلوی بابلسر (یک سال)

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

به علت حضور در جبهه در مقطع اول دبیرستان ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خوب بود. به همه احترام می گذاشت و محبت می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شرکت در تظاهرات، پخش اعلامیه، همکاری با بسیج و سپاه، مبارزه با منافقین

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

در نهاد بسیج و سپاه خدمت کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چندین بار اعزام از بسیج

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز، فرمانده گروهان، آر پی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

14/2/61، در خرمشهر بر اثر اصابت گلوله به قلب به درجه ی شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

یک هفته بعد از شهادت در گلزار شهدای امام زاده ابراهیم بابلسر به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مریم قلی پور- خواهر شهید- می گوید: اولین بار شهید وقتی پانزده، شانزده ساله بود، به جبهه رفت و به دلیل آن که در آن زمان بعضی از خانواده ها از لحاظ عاطفی اجازه ی رفتن به جبهه را به فرزندانشان نمی دادند، یکی از دوستان شهید شهرام به جای پدرم برایش امضا زد و باعث شد که او جبهه برود.

سیدتقی جولانی- هم رزم شهید- می گوید: شهید شهرام چون فرمانده بود، همیشه می گفت: فردای قیامت همه به بهشت می روند، جز فرماندهان جنگ و جبهه این ها باید جواب گو باشند که فلان شهید چرا شهید شد؟ اگر تو فرمانده ی دقیقی نبودی، چرا مسئولیت قبول کردی؟ یک فرمانده باید جواب خون شهید را بدهد، فقط نباید بگوید ما فرمانده هستیم.به خاطر همین همیشه 50 متر جلوتر از بچه ها می جنگید.