نام پدر : محمدرضا
تاریخ تولد :1348/02/03
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل شهادت : خرمشهر

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید محمد قربان زاده*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید، چرا که دفاع از میهن دفاع از ناموس است و مرگ باعزت بهتر اززندگی با ذلت است. نماز اول وقت را فراموش نکرده ودر انجام فرائض دینی کوشا باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

محمد قربانزاده کریمی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1348 ـ کریم کلای بابل

3- نام و شغل پدر :

محمدرضا ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

لیلا توحیدی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

9فرزند ـ فرزند اول

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کش در دامان پدر و مادر مهربان ، اوضاع اقتصادی که با کار و تلاش مستمر در زمین های کشاورز امرار  معاش می کردند به رشد و تکامل رسید .

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

کریم کنار بابل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در کار کشاورزی به پدرخود کمک می کرد .

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید در مقطع دوم راهنمایی به جبهه اعزام شدند و به خاطر دفاع از خاک و ناموس کسب علم را رها کرد و به میادین حق علیه باطل رفت

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین بسیار متواضع و خوب و بسیار مهربان بود و به آن ها احترام می گذاشت .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

افکار و عقاید امام ، پیروزی انقلاب ، مطالعه کتب مذهبی ، شرکت در بسیج و مساجد و دوستش قربان محمدی  در تغییر و تحول او بسیار تاثیرگذار بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در جریان انقلاب نقش بزرگی برای برپایی  تظاهرات و راهپیمایی داشت .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی لباس خاکی بسیجی را به تن کرد و از طریق بسیج هم به جبهه اعزام شد و شب ها در سپاه بابل نگهبانی می داد .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود :

در درگیری با منافقین آمل حضور داشت

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

یک مرحله  ـ 15/6/65  الی 4/10/65 ـ سپاه بابل ـ لشکر 25 کربلا ـ با عضویت بسیجی به منطقه جنوب اعزام شد .

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

3ماه و 19 روز

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

4/10/65 ـ عملیات کربلای 4 ـ خرمشهر ـ ام الرصاص ـ اصابت ترکش به شهادت رسید .

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

5/10/65 آرامگاه کریم کلای بابل  به خاک سپرده شد .

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید : محمد مانند دیگر شهدای انقلاب با ایمان و  خدا دوست بود و  به مسائل معنوی خیلی علاقه نشان می داد ، از همان بچگی به سرکار می رفت پولش را به من می داد و در کارهای خانه به من کمک می کرد .

5ـ6 ساله بود که وضو می گرفت و می آمد کنار ما به نماز می ایستاد . علاقه زیادی به امام داشت و وقتی ایشان را در تلویزیون می دید گریه می کرد . در انجام واجبات  و ترک محرمات بسیار کوشا بود وقتی برای آموزش به گهرباران رفت نتوانست روزه اش را بگیرد به محض این که آمد به جبهه رفت وقت نداشت قضای آن را بگیرد و به من گفت:« مادر اگر من شهید شدم این سه روز روزه قضایم را بگیرید . »

به محلات می رفت و برای خانواده شهدا قند، برنج و ... می برد حتی هیزم را داخل تریلی می گذاشت می برد به خانواده شهدا می داد .

برادر شهید ـ مهدی ـ می گوید : هر شب جمعه در دعای کمیل شرکت می کرد کتابخانه داشت و هر غروب می رفت کتابخانه و از طریق بلندگو قرآن را پخش می کرد و می گفت مردم هم گوش دهند . شوخ طبع و دوست داشتنی بود ، با همه گرم می گرفت و همه ایشان را دوست داشتند . عضو انجمن اسلامی بود  کتابخانه و مسجد در اختیار او بود و بیش تر وقتش را در همین جاها می گذراند .


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد