*وصيتنامه شهيد علي قاسمي*
وَسارِعوا اِلي مَغفرَةً مِن رَبِّكُم و جنه عرضها السموات و الارض اعدت للمتقین
(آل عمران- 133)
و بشاتبيد به سوي آمرزش پروردگار خويش و به سوي بهشتي كه پهنايش آسمانها و زمين را فرا گرفته است و برای پرهیزکاران مهیاست.
و اينك كه بعد از مدتها دوري و فراق فيض حقتعالي نصيبام گشت و با ياري حقتعالي كه توانستم حضوري هرچند كم در سنگرهاي دفاع از اسلام عزيز و انسانيت مظلوم پيدا كنم كلماتي چند براي سفارش و تذكر مينويسم تا سندي باشد بر عزم استوار امت قهرمان در ادامه اين نبرد سرنوشتساز و نيز پيماننامهاي دوباره با شهيدان انقلاب اسلامي عزيزمان كه با رهبريهاي خردمندانه امام عزيز و ايثارگريهاي شهيدپرور وقتي كه براي هدايت برظلم و استبداد 2500 ساله شاهي پيروز شود امروز در ادامه رسالت آزاديبخش خود درگير جنگي ناخواسته شده است.
دشمنان خفاشصفت تاب نورافشاني خودشيد عالم آراي اسلام را كه اينك در سرزمين مسلمان مهدي (عج) طلوع كرده است، ندارد ولي نميدانند كه فجر صادق، صبح نويد نابودي شب ظلماني جهل و ستم را ميدهد. لذا با تحميل اين جنگ بر ما قصد خاموشي نور الهي را دارند غافل از آنكه شما ملت قهرمان در طي اين چند سال با مقاومت دليرانه خود يك بار ديگر پيروزي خون بر شمشير را اثبات كرديد و به فرمان امام عزيزمان به دنيا نمايانديد كه سلاحها هرگز نميتواند با خشم مقدس و انقلابي ملتي مقابله كند. شما به دشمنان ما نمايانديد كه آنها شايد بتوانند قلب ملتي را كه به خداوند سبحان تكيه كرده است با تيغ بدرّند ولي هرگز نميتوانند اراده آنها را براي رسيدن به فلاح و آزادي و استقلال از بين ببرند. اما بدانيد كه راه ما به اتمام نرسيده است. بايد تا رسيدن به شهر توحيد به حرم مطهر اباعبدالله الحسين با صلابت و استواري ايستادهايد و از مصائب و مشكلات نهراسيد زيرا كه به قول شهيد مظلوم بهشتي، بهشت را به بها ميدهند و به بهانه نميدهند.
اينك به نداي غريبي حسين (ع) بار ديگر در كربلاي ما طنينانداز شده است و عاشقان را دعوت به سفر كرده است. دروازههاي شهر جهاد منتظر قدم مشتاقان حقتعالي است. بر مرد حق بسيار خطاست كه در بستر خوشي و آرامش دنيا بماند و سعادت جاوداني جوار الله را با لذات دنيوي معاوضه كند. اسلام عزيز تكليف ما را معين كرده است. حضور در جبهه و ادامه اين دفاع مقدس تكليف الهي ماست يا لَيتَنا كُنّا مَعَكُم. اي كاش ما در كربلا با شما بوديم و به فوز عظيم نائل ميشديم.
در آخر سخني چند با پدر و مادر دوستان و آشنايان:
پدر عزيزم و مادر مهربانم! اي كه در اين راه خدايي معلمي نيكو و شايسته برايم بودهايد، از اينكه نتوانستم نيكيهاي شما را در اين دنيا جبران كنم، بسيار شرمندهام و از شما حلاليت ميطلبم. إنشاءالله كه در از دست دادنم جامه صبر بپوشيد و در مقابل هرگونه مشيت الهي باشيد و ناراحتي بسيار از خودتان نشان ندهيد و بدانيد كه
ما اصابَتهُ مِن مُصيبَته اِلّا بِاذن الله وَ مَن يؤمِن بِالله يَهدي قَلبه واللهُ بِكلِّ شَيءٍ عَليهم.
هيچ رنج و مصيبتي نرسد مگر به اذن خداوند و هر كه به خدا ايمان آورد خدايش او را به مقام رضا و تسليم هدايت كند و خداوند بر همه چيز داناست.
و پيام همه ياران را تكرار ميكنم كه «الدنيا دار ممر و لا دار المقر» و در اين سفر درازی که در پیش داریم تنها يك چيز لازم است و آن هم تقوای الهي است. دنيا محل عبور و گذشتن است و نه محل قرار و ماندن.
به خواهران و برادرانم سفارش ميكنم كه امام را تنها نگذاريد و او را به جان مطيع باشيد. مراقب باشيد اعمالي كه انجام ميدهيد در جهت كسب رضاي الهي و ايفاي مسووليت شرعي باشد و اميدوارم كاري بكنيد كه روز قيامت نزد اباعبدالله الحسين و زينب كبري شرمنده نباشيد.
به همه دوستان و ياران صديقم توصيه ميكنم كه در راه بر حقتان ثابت و بر سر پيمان خود با امام محكم و استوار باشيد و بدانيد كه اگر دستتان از دامن ولايت كوتاه شود از راه هدايت به دور افتادهايد و دوستيها را بر اصول محكم اسلامي استوار کنید. و محفلهای گرمتان را باذکر خداوند سبحان و یاد شهیدان عزیز نورانی کنید. با روشن بینی و تحلیل قوی، رسالت خویش را در مقاطع مختلف به نحو احسن بشناسید و عمل کنید.و در همه اعمالتان خداوند را ناظر بر احوال خود بدانيد.
در خاتمه از يك يك دوستان و آشناياني كه موجبات ناراحتي ايشان را فراهم كردم، عذر ميخواهم و عاجزانه از ايشان ميخواهم كه اين بنده روسياه را ببخشند. اميدوارم كه در دعاهايتان ما را ياد كنيد و براي آمرزش گناهان كثيري كه از روي جهالت و غرور مرتكب شدم در نزد خداوند برايم آمرزش بطلبيد. به اميد آنكه كينهها و عقدهها و تنگنظريها جاي خود را به صفا و وسعه صدر و تواضع بدهد.
به اميد آنكه فتحالمبين ديگري در پيش داشته باشيم و اين فجر را تا كربلا پيوند بزنيم إنشاءالله كه خداوند ما را جانفداي رهبر عزيزم بگرداند و به آمرزش گناهانم مرگم را شهادت در راهش قرار دهد.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزای
والسلام عليكم و رحمه الله و برکاته
چهارم شعبان المعظم1406
تاريخ 25/1/1365
هفت تپه –اهواز علی قاسمی