نام پدر : اسماعیل
تاریخ تولد :1343/11/10
تاریخ شهادت : 1365/10/20
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

1- برادران عزیز! از شما می خواهم که امام عزیزمان را تنها نگذارید. این دنیا آزمایشی بیش نیست و زندگی جاوید در آن جهان است.
2- از شما برادران و خواهران این روستا می خواهم که همیشه در صحنه حضور داشته باشید و در دعای کمیل شرکت کنید. این انقلاب، انقلابِ جهانی است و امیدوارم که این انقلاب زمینه ساز انقلاب حضرت مهدی (عج) باشد.
3- مادرم! بعد از شنیدن خبر مرگ من خواهش می کنم اشک مریز ... مادر عزیز! مرگ من در راه اسلام و قرآن شاید جوششی در جوانان به وجود آورد.
4- همسرم! تو همسر یک سربازی، مانند زینب (س) بردبار باش ... . همسرم! حجاب را حفظ کن. خداوند از تو راضی باشد، چون من از تو راضی هستم.
5- همسرم! چند سفارش در مورد فرزندانم با شما دارم؛ فرزندانم را خوب تربیت کرده و به جامعه تحویل دهید و به آنان بگو که سلاح پدرشان را بدست بگیرند و در مقابل ناکشین و از خدا بی‌خبران بایستند و هیچ‌وقت گول منافقان را نخورند و همیشه بردبار و ثابت قدم باشند ... . فرزندانم را به بسیج گروه مقاومت محله معرفی کنید تا آنها نیز مانند پدرشان در بسیج فعالیت کنند.
6- وصیتی با فرزندانم دارم که وقتی بزرگ شده اید راه اسلام را پیش بگیرید و ادامه دهندگان خط سرخ شهادت باشید.
7- ای دوستانی که در بسیج هستید، سعی کنید در مورد پیشرفت های بسیج کوشا باشید و با شرکت خود در جلسات روح شهدا را شاد نمایید ... . ای برادران بسیج! حق را پیش بگیرید و از هیچ کس ترس و هراس نداشته باشد که خدا با شما است.

وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

مصیب قاسمیان عزیزی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

10/11/1343- روستای عزیزک بابلسر

3- نام و شغل پدر :

اسماعیل- کشاورز

4- نام و شغل مادر:

زینب قاسمیان– خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هفت فرزند- شهید اولین فرزند بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اوضاع اقتصادی خانواده در سطح متوسط بود و با کار و تلاش و کشاورزی امورات زندگی را می گذراندند.

اعتقادات مذهبی بالایی داشت و در هر وضعیتی بود در نماز جمعه شرکت می کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

قبل از سن مدرسه به مکتب خانه برای فراگیری قرآن رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان دهخدا روستای عزیزک بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ـــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

رقیه فغان پور عزیزی- 25/8/1361

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

دو فرزند- علیرضا، مجید

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با پدر و مادر بسیار خوب بود و به آن ها احترام می گذاشت. نسبت به همسرش هم خیلی مهربان بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کشاورز

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید متأثر از علمای دین و شخصیت های مذهبی مثل امام خمینی و کتاب های دینی از جمله قرآن، نهج البلاغه بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

نگهبانی شبانه از محل، همکاری با سپاه در کارهای فرهنگی و ایست و بازرسی و پخش پوستر و تبلیغات

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو شورای بسیج محل بود.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چندین بار

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

آر پی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یک بار در منطقه ی شوش

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

یک بار در منطقه ی شوش، عملیات فتح المبین ترکش به ناحیه ی چشم اصابت می کند و یک چشم اش را از دست می دهد.

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

20/10/65، در شلمچه عملیات کربلای5 بر اثر اصابت ترکش به بدن به درجه ی شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

پانزده روز بعد از شهادت، در گلزار شهدای روستای عزیزک بابلسر به خاک سپرده شد.

 

 

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

تقی قاسمیان – برادر شهید- می گوید: سال 64 من و شهید با هم در جزیره ی مجنون بودیم. آن جا دیدم ایشان وقتی می خواهد آر پی جی را شلیک کند، نارنجکی را به آن می بندد و بعد شلیک می کند. گفتم: چرا این کار را می کنی؟ می گفت: می خواهم قدرت آر پی جی زیاد شود.

برادر شهید- تقی قاسمیان- می گوید: در منطقه ی ام الرصاص، عملیات کربلای چهار وقتی عراقی می آید آن منطقه را بمباران می کند. ایشان متوجه می شود که عملیات لو رفته. وقتی به ایشان می گویند: چه طور متوجه شدی که عملیات لو رفت؟ گفت: برای این که دشمن منطقه را شب بمباران کرده، معلوم است.

برادر شهید می گوید: یک بار آمد به من گفت: داداش! فردا به جبهه می روم گفتم: تو تازه آمدی، صبر کن من هم می خواهم به جبهه بروم. گفت: نه شما برای خودتان می روید، من برای خودم.

همسر شهید- رقیه فغان پور عزیزی می گوید: شهید عاشق جبهه بود، همیشه می گفت: تو اگر یک بار مشهد، پابوس امام رضا (ع) بروی، عاشق می شوی و دوست داری باز هم بروی. من هم یک بار رفتم جبهه، عاشق شدم، آن جا اصلاً چیز دیگری است هیچ کس فکر مادیات نیست.

حسن رمضان پور- هم رزم شهید- می گوید: در سال 1364، عملیات بزرگ والفجر 8 انجام شد که باعث تسخیر شهر استراتژیکی فاو شد. شهید بزرگوار قبل از این عملیات برای جبهه ثبت نام کرده بودند و قصد عزیمت داشتند اما با توجه به مشکلی که برای بنده پیش آمده بود از ایشان درخواست کردم این بار نرود و چند روزی که رزمندگان عملیات را آغاز کردند و صدای مارش بازتاب عملیات را خیلی دلنشین کرد، دیدم ایشان خیلی نگران و مضطرب است. گفتم: چه شده ایشان هم گفت: از این که نتوانستم در این عملیات حضور داشته باشم، خیلی ناراحتم خلاصه به هر قیمتی بود خود را به منطقه رساند و خود را به عملیات بعدی رساند تا آرام و قرار گرفت.