نام پدر : یدالله
تاریخ تولد :1347/01/19
تاریخ شهادت : 1366/01/19
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

*وصیتنامه شهید قاسم اکبرنژاد*

 

 

بسمه رب الشهدا و الصدیقین

 بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درهم کوبنده ستمگران و ظالمان.

ولاتحسبن الذین قتل فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون.

کسانیکه در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه آنان زنده اند و در نزد خدایشان روزی می خورند.

به اسلام و درود بیکران به پیشگاه مقدس آقا امام زمان ونائب برحقش روح الله الموسوی الخمینی.

اینجانب قاسم اکبرنژاد دوران کودکی خود را در کنار خانواده مسلمان و مومن خود گذرانیده ام بعد از شش سال که زیر نظر مادر مهربان وشب زنده دارم بودم هیچوقت نگذاشت یک ذره گزندی بر من وارد شود بعد از دوران کودکی یعنی به سن هفت سالگی وارد دبستان شده ام و دوران ابتدائی را در محل خودم و دوران راهنمائی را در محل مجاور به پایان رساندم و دوران متوسطه را در شهرستان بابل تا سال سوم ادامه دادم و بعد به علت موقعیت جنگی و لبیک گفتن به ندای رهبر عزیزم و یاری امام حسین شتافته و وظیفه شرعی خود دانسته که حتماً به سوی جبهه ها هجرت کنم و خداوند نیز این توفیق را به حقیر داده است خوب این مقدمه شرح حال زندگی چندساله بنده بوده است ملت عزیز و شهیدپرور امروز تمامی کفر در مقابل تمامی اسلام ایستاده است اسلام عزیز در خطر است امروز شرق و غرب دو مار زهرآگی به هم پیوند خورده و دست همدیگر را گرفتند خشونتها را کنار گذاشته و چون دیدند منافع آنها در خطر است این عمل را انجام داده اند تا مواقع سد راهشان که همان اسلام و انقلاب اسلامی است خدای نکرده از بین ببرند – مکروا و مکرلله و خیرالماکرین، چون باطن آنها کور است خیال می کنند کسی آنها را نمی بیند و از مکر آنها خبر ندارند اما خدا از هر چه حیله آنها با خبر است و همیشه یاور و مددکار بندگان خاص خودش است اگر دشمنان امروز در جبهه مدرن ترین سلاحها را بیاورند حریف الله اکبر یک رزمنده مومن و بنده خاص خدا نیست ملت عزیز نکند خدای نکرده شیطان دردل خودتان وسوه کند و شمااز خدا غافل شوید و از حیله و مکر دشمنان بترسید و از حمایت اسلام عزیز دست برندارید این را بدانید که خدا یاور ماست پدران و مادران مومن فرزندانتان را بسوی جبهه ها بفرستید و بگذارید آنها خدمتگزار اسلام باشند از مردن هراس نداشته باشید که اگر فرزند خود را به جبهه فرستادید شهید می شود نخیر اینطور نیست شهادت یک سعادت است و نصیب هرکس نمی شود هر کجا باشید مرگ دنبال شماست حتی از رگ گردن به شما نزدیک تر است چه بهتر که انسان در آخر مردن شرافتمندانه ودر راه خدا بمیرد.

چند مطلبی در مورد جوانان و نوجوانان عزیز بگوییم برادران و خواهران مسلمان امروز همه نظرها به شماست حتی ظالمان و جنایتکاران که دامهای شیطانی را برایتان تله کرده اند و هر روز مدهای جدید را توزیع کرده تا افکارهای نورسیده را به سوی خود که همان شیطان است جلب کنند یک لحظه فکر کنید اگر دیدید که این کار هم برای خودتان و هم برای جامعه وهم برای اسلام مفید است آن کار را انجام دهید اما نظرهای دیگر هم به وی شماست که آن نظر رهبر عزیز خانواده های شهدا مفقودالاثر مجروحین و معلولین عزیز و گرانقدر انقلاب ماست نکند که که از خدا غافل شوید و خون این عزیزان را پایمال کنید که این کار را نخواهید کرد زیرا خون شهید بدون تاثیر نیست قدر همدیگر را بدانید به همدیگر تند برخورد نکنید حامی اسلام باشید و هر لحظه آماده دفاع از اسلام و قرآن باشید خداوند همه شما را حفظ کندکه لحظه ای حاضر نیستید رهبر عزیز را تنها بگذارید رهبری که برای این انقلاب چه سختیها و مشقتها کشیده است. چند مطلبی برای خانواده ام پدرو مادر عزیز و زحمتکش اگر شهادت نصیب بنده شده ناراحت نباشید بلکه خدا را شکرگذار باشید که فرزندی داشته اید و آن را فدای امام حسین(ع) و اسلام عزیز کرده اید بعد از شهادتم صب و بردباری داشته باشید نمی گویم که گریه نکنید صدای شیون را چنان بلند نکند که باعث خوشحالی دشمنان و تضعیف روحیه دیگر مادرانی که فرزندان خودشان را به میدان رزم فرستادند و یا می خواهند بفرستند ان الله مع الصابرین همانا خداوند با صابران است همیشه و در همه حال به یاد خدا باشید که، الا بذکرالله تطمئن القلوب، آگاه باش که دلها با یاد خدا آرام می گیرد. برادران عزیز و خواهران مهربان کوچکم شما هم صبر و پایداری داشته باشید حامی اسلام و مسلمین باشید و یک لحظه از خدا غافل نشوید.

خانواده عزیزم اگ ر از شما خداحافظی نکردم به خدا قسم که قصدم بی احترامی نسبت به شما نبوده است از این حقیر گناهکار راضی شوید انشاالله خداوند از شما راضی شود. در آخر از همه محلیها و فامیلان و دوستان و آشنایان می خواهم که هر بدی نسبت به آنها انجام داده ام این حقیر را به بزرگی شان ببخشند.

 

انشاالله که خداوند حافظ  همگی تان باشد.

والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته ....


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

قاسم اکبرنژاد

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1347 ـ بابل ـ روستای بالا بصرا

3- نام و شغل پدر :

یدالله اکبرنژاد بصرا ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

سیده خدیجه حسینی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

7 فرزند ـ شهید فرزند سوم می باشد .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مومن، مذهبی در دامان پدر و مادری متدین با اوضاع اقتصادی متوسط که با کسب روزی حلال تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

بابل ـ روستای بالا بصرا

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

بابل ـ روستای کمانگیر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شیخ کبیر ـ بابل ـ رشته اقتصاد اجتماعی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید تا زمان شهادت در حال تحصیل در کنار پدر و مادر کشاورزی هم می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید درمقطع سوم دبیرستان به جبهه رفتند.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید برای بزرگترها به ویژه پدر ومادرش ارزش زیادی قائل بود . حرمت اعضای خانواده را نگه می داشت .

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

در کنار تحصیل کشاورزی می کرد .

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره ) بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شهید بیشتر وقت خود را به همکاری با بسیج روستای محل صرف می کرد .

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

25/10/65 ـ بابل ـ سپاه ـ جنوب شرق شلمچه ـ کربلای 8

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

3 ماه

4- مسئولیت در جبهه :

کمک آرپی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یک بار شلمچه ـ ترکش و گلوله سنگین خمپاره ـ ناحیه سر و بدن و دست و پا

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

عملیات کربلای 8

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

18/1/66 ـ خوزستان شرق شلمچه ـ ترکش گلوله

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

24/1/66 ـ گلزار شهدای بالا بصرا

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

 

برادر شهید : برادرم بسیار متواضع و فروتن بود . هیچ وقت به کوچکتر از خود زور نمی گفت . در مسائل اخلاقی حجب و حیا داشت و از محرمات پرهیز می کرده ، خیانت نمی کرد راز دار اسرار دیگران بود با صفا و دوست داشتنی بود . همشه گشاده رو بود و چهره ای شاداب داشت . شوخ طبع بود . صبر و استقامت  و نظم انضباط هم از ویژگی های شهید بزرگوار بود .

برادر شهید : یک شب شهید قبل از رفتن به جبهه  به اتاق بنده که آن زمان خانه ی پدرمان بودیم آمد و تقریباً یک ساعت با هم نشستیم و در این میان من به ایشان گفتم : چند وقت است که شما به مدرسه نمی روید ، فردا سعی کنید به مدرسه بروید و ایشان فقط با تکان دادن سر جواب مثبت می دادند و در دل شان چیزی بود که می خواست بگوید و من از چهره اش فهمیدم ولی متأسفانه از او سؤال نکردم . چون احساس کردم می خواهد بگوید که من می خواهم به جبهه بروم ولی من حاضر نبودم که به جبهه برود برای این که خیلی دوستش داشتم .