نام پدر : سید قاسم
تاریخ تولد :1341/03/20
تاریخ شهادت : 1362/11/27
محل شهادت : دهلران

خاطرات

سیده فاطمه قاسمی ـ خواهر شهید: یکی از ویژگی های بارز شهید ساده زیستی و قناعت بود. ایشان در حمایت از افراد مجروح چندین ماه پیاپی از خوردن خوراکی های گران قیمت مثل گوشت پرهیز و از یک دست لباس استفاده می کردند. تمام تلاشش هم این بود که این روحیه را به سایر اعضای خانواده نیز انتقال بدهد.

 

سیده سکینه قاسمی ـ خواهر شهید: شهید یک هفته که از خدمت سربازی اش تمام شده بود، خیلی ناراحت به نظر می رسید. از او پرسیدم چرا ناراحت هستی؟ گفت این همه در جبهه بودم، لیاقت نداشتم حتی یک خراش به بدن من برسد. همانطور که با خدای خودش راز و نیاز می کرد، یکدفعه تصمیم گرفت راهی جبهه شود و به آرزوی قلبی اش که همان شهادت بود، برسد.

 

مادر شهید: شهید بزرگوار وقتی جبهه بود، گفت: مادر شما هم آماده باشید. گفتم زن که نمی تواند به جبهه برود. گفت مادر تو اگر جبهه و جنگ را ببینی، می گویی فرش و اثاثیه خانه را بفروشیم و برای مردم ببریم.

 


خاطرات

31 سال چشم انتظاري مادري براي فرزند 
 
با ورود به منزلي قديمي با قدمتي بيش از يكصد ساله كه اهالي خانه گفته بودند داخل اتاقي شدم كه بوي ايمان مي داد، ايماني كه از عكس هاي شهداي روي طاقچه اتاقشان موج مي زد و تقديم چندين شهيد انقلاب آذين بخش اتاقشان شده بود. مادر پيري با روي گشاده به استقبال آمد و با همان گرمي از ما استقبال كرد.
 
سيد علي اكبر قاسمي تروجني از جمله شهداي جاويدالاثري است كه 31 سال مادر چشم براهش مانده است و كوچكترين صدايي در دل شب او را به يادعلي اكبرش مي اندازد كه سروقامت همچون علي اكبر دشت كربلا عازم جبهه شد و ديگر هرگز اثري از او نيامد.
 
سيده مريم مشكواتي تروجني مادر86 ساله اين شهيد كه اين روزها دلتنگ پسرش است و اين را مي توان از قطرات اشكي كه گاه و بي گاه از كنار  چشمانش روانه مي شود اندك صحبتي كه با ما دارد را قطع مي كند درک کرد، مي گويد تنها يك نشاني از علي اكبرم هم بيايد برايم كافي است او رفت و رفت و برايم خاطراتش را به جا گذاشت و حتي به خوابم هم نمي آيد تا بارديگر قد و بالاي فرزندم را ببينم و دلم آرام شود.