*توصیه نامه شهید علی قاسم زاده*

سفارش من به شما این است که نسبت به انقلاب و رهبر عزیزمان وفادار باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید تا از مسیر اسلام خارج نشوید. در انجام واجبات و ترک محرمات به خصوص رعایت حق الناس بکوشید. با قرآن مانوس باشید تا چراغ راهتان و مانع لغزش شما گردد. و از خواهران عزیزم می خواهم که در حفظ حجاب خود کوشا باشند چرا که حجاب آنان باارزش تر از خون شهید است.

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علی قاسم زاده

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

سال 1332، شهر بابل

3- نام و شغل پدر :

حسن، مغازه دار

4- نام و شغل مادر:

صدیقه مشتاقی، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

مادرشهید: قبل مدرسه هفته ای یک بار جلسه قرآن داشتیم که شرکت می کرد و با نماز و با خدا بود. به دین اسلام اهمیت می داد. یک روز نماز و روزه قضا نداشت، شب ها نماز را می رفت مسجد پشت سر حاج آقا فاضل می خواند. همیشه مسجد می رفت.

عباس- برادرشهید: ایشان در ابتدای کودکی در برنامه های مذهبی  و نماز جماعت شرکت می کرد و مکبر مسجد بود. اهل مداحی بود و خوش صوت. همیشه در نمازهای جمعه و جماعت شرکت می کرد. دوستانش او را برای مداحی دعوت می کردند و فی سبیل اله مداحی می کرد و خیلی علاقمند به امام حسین (ع) بود.

عیسی - برادرشهید: بچه های کوچک را برای شرکت در نماز جماعت تشویق می کرد. ایشان هیچ گاه نماز جمعه را ترک نمی کرد. اهل نماز شب بود و ترک نمی شد.

در مورد حق الناس حساس بود و حتی خودش می گفت که خدا حق خود را می بخشد امام حق الناس را نه. به برادر ها در رابطه با ترک محرمات سفارش می کرد. در مراسم اهل بیت خیلی شرکت می کرد

خواهرشهید: همیشه می گفت نماز اول وقت یادتان نرود. مرتب دعا  نماز می خواند و به مستحبات اهمیت می داد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

قبل مدرسه کلاس قرآن شرکت می کردند.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

ابتدایی پنج سال را در مدرسه سعدی شهر بابل گذراند.

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

سه سال راهنمایی را در مدرسه سعدی بابل خواند.

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

تا مرحله دیپلم خواند.

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

شیراز

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

طوبی گدا روشن، سال 63

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

ابوالفضل، نرگس،

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

مادرشهید: با محبت و دلسوز بودو همه را دوست داشت. اگر گدایی در خانه ما می آمد و غذا نداشتیم غذای خودش را به او می دادو پهلویش می نشست به او آب می داد.مثل دختر بچه در خانه به من کمک می کرد و ظرف می شست. اخلاق اش همه جوره خوب بود. اهل ورزش بود. معاشرتی بود. به من علاقه ی زیادی داشت. یک قران به کسی بدهکار نبود و اگر پول نداشت جلوی کسی دست دراز نمی کرد.دخترش را خیلی دوست داشت

عباس- برادرشهید: رفتار ایشان بسیار خاضعانه و خاشعانه بود  نسبت به والدین ایشان خیلی متواضع بود. نسبت به طبقات ضعیف بذل و بخشش داشت.

عیسی - برادرشهید: ایشان خیلی شوخ طبع بود و حتی در جبهه بچه ها  از اخلاق اش راضی بودند  اگر مرخصی می آمد برای آن جا دلتنگی می کردند. ایشان با پدر و مادر مهربان بود و حرف دل اش را با مادرم می زد. خودش دونده و فوتبالیست بود و به ورزش علاقمند بود.

خواهرشهید: خیلی متواضع بود و با خانواده خیلی مهربان بود می گفت:« در انتخاب دوست دقت کنید. » کارهایش از روی نظم بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کارمند مخابرات بود. در چالوس

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

علی- برادرشهید: ایشان در محل کارش در چالوس بود و آن جا با امام جمعه چالوس فعالیت سیاسی انجام می داد و در درگیری های انقلاب  و فرار کردند آمدند بابل متواری شدند و ما باز مجددا او را به محل کارش در چالوس بردیم.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عباس- برادرشهید: شب ها نگهبانی می داد در بسیج اوایل انقلاب هم با بسیج محل شناسایی می کردند و با بسیج خیلی همکاری داشته و به خانواده شهدا سر می زد.

مجتبی شهریار پور- دوست شهید: ایشان در تظاهرات شرکت می کرد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

ایشان  در سن 29،28 راهی جبهه شد. در عملیات محرم و رمضان هم حضور داشت آخرین اعزام اش شلمچه بود عملیات کربلای 5 در سال 66

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

معاون فرمانده گردان، فرمانده گروهان، فرمانده دسته

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

عملیالت رمضان و محرم از ناحیه دست و پا مجروح  شد و یک بار در بیمارستان طالقانی شیراز بستری شد و یک بار در مشهد بستری شد.

عملیات رمضان و محرم از ناحیه دست و پا مجروح

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

ایشان سال 66 در عملیات کربلای 5 در شلمچه بر اثر تیر مستقیم دشمن به فیض شهادت رسید

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

5 الی 8 سال مفقودالاثر بود که سرانجام تشییع شد و در گلزار شهدای معتمدی بابل دفن شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

عباس- برادرشهید: ایشان یک زمانی هفت تپه بودند بچه های ما با آر پی جی تمرین می کردند که شهید رفته بود جلوی تپه و یکی از دوستان خمپاره می زد به تپه و شهید تا گردن می رود زیر خاک و فقط کله اش معلوم بود

خیلی شوخ طبع بود و شوخی هایی که در حد شرعی بود با بچه ها در جبهه انجام می داد.

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد