بسم الله الرحمن الرحيم «طلبة شهيد: سيد باقر قادري الحسيني»
بسم رب الشهداء و الصديقين بسم الله القاصم المنافقين
«إنَّ الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئك هم الفائزون». (توبه/20)
«و لاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عندربهم يرزقون». (آل عمران /169)
«وقاتلو هم حتي لاتكون فتنه». (بقره/193، انفال/39)
من براي مرد نميپسندم كه در دنيا عافيت و سلامتي داشته باشد، ولي مصيبتي به او نرسد. (امام سجّاد عليه السلام)
با درود و سلام به محضر مبارك حضرت حجه بنالحسن العسكري عليه السلام و بر نائب بر حقش پير جماران خميني بتشكنو درود و سلام بر رزمندگان كفر ستيز اسلام و بر شيران روز و زاهدان شب و درود و سلام بر اسيران و معلولين جنگي و درود و سلام بر خانوادههاي معظم شهدا، جانبازان، معلولين و اسرا، درود و سلام بر افراد زحمت كش اسلام، درود و سلام بر امّت شهيد پرور و حزب الله وطنم.
اينجانب سيد باقر قادري الحسيني وصيتنامه خودم را با نام اللّه آغاز ميكنم:
«ما من قطره احبّ الي اللّه من قطره دم في سبيل اللّه.» (حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله وسائل ج 11- باب 1- حديث 11 - ص 8)
هيچ قطرهاي پيش خداوند محبوبتر از قطرة خوني كه در راه خداوند ريخته شود، نيست.
«من قتل في سبيل الله لم يعرّفه اللّه شيئاً من سَيّئاته».(امام صادق(عليهالسلام) وسائل ج 11 - باب 1 - حديث 19)
كسي كه در راه خدا كشته شود، خداوند هيچيك از گناهانش را به او نشان نميدهد. ( همة گناهانش آمرزيده شود.)
خداي بزرگ را سپاس كه مرا با نعمت وجود، آغاز فرمود و در پشت پدران و رحم مادران پرورشم داد و به وسيلة شناختن،شرافت بخشيدن و بزرگ داشتن را به من الهام كرد و براي عبادتش خشنود و دلشادم ساخت. از راه ندامت به طريقسعادت هدايتم فرمود و به روز قيامت دلگرم كرده و آگاهم نمود كه در دنيا، پيروزي در كرامت و بزرگواري است، نه در استيلا وقدرت طلبي!!
عارفم ساخت كه با من فرشتگاني است كه نگهبان و نويسندگان اعمال من هستند. فرمانم داد به محاسبة گفتار و كردارم تا از روزجزا پروا كنم و شهادت دهم كه جز اللّه خدايي نيست، شهادتي كه به من عزّت و شرف و يقين بخشيده و مرا با اسرار اجدادطاهرينم (سلام الله عليهم اجمعين) آگاه كرده است.
شهادت ميدهم كه محمّد (صلي اللّه عليه و آله)، سيد رسولان و خاتم پيامبران است، همو كه همة پيغمبران خدا از اولين وآخرين به آنچه كه در ذات و صفات و معجزات و آيات روشن در زمان حيات و وفات او كمال يافتهاند، بر زبان قرآنش، راهنمايي و هدايت و اسرار و مقاصدش مكشوف گشته است. شهادت ميدهم كه علي (عليهالسلام) وصّي و جانشين پيامبر وامام اوّل ما شيعيان ميباشد. شهادت ميدهم به اينكه قرآن كلام خدا و اسلام دين محمّد (صليالله عليه و آله) ميباشد.حقــاً حقــا.
شهادت ميدهم كه خداوند بر امتش نگهبانان و حافظان اسرار و راهنماياني با انوار زدايندة جهل و گمراهي قرار داده تاحجّت را بر خلق و دلالت و هدايت را بر امّت تمام كند. تا جاي عذر و بهانة مخالفان را در قيامت باقي نگذارد.
خداوندا! در اخبار نبوي و آثار احمدي (صلوات الله عليه و آله) يافتم كه اعمالمان بر تو و بر كسي كه بر تو آنرا ميخوانند، عرضهميشود. خدايا! از تو ميخواهم و به هر وسيلهاي كه مورد قبول توست، متّوسل ميشوم به اينكه امروز ما را به آنچه دوستميداري و از آن خشنود ميشوي موّفق بدار و حركت و سكوني كه از ما سر ميزند، از الهام تو سرچشمه گيرد تا به وسيلةعبادت سعادتهاي ما فزوني يابد.
خدايا! از تو ميخواهم كه مرا از زيانها و خيانتها نگهداري نمايي و اينكه دو فرشتة نگهبان بر من ننويسند جز آنچه را كه وسيلةنزديكي و تقّرب ما به سوي توست و آنرا بنويسند كه توجّه و عنايتت را به ما معطوف ميدارد و ما را هم به تو نزديكميسازد.
خداوندا! ما ايمان آوردهايم، پس گناهان ما را بيامرز و از شكنجة آتش نگاهمان دار. پروردگارا! گناهان ما را و زيادهرويها را دركارهايمان ببخشاي و گامهايمان را استوار ساز و بر گروه كافران پيروزمان گردان.
پروردگارا! در دنيا و آخرت بر ما نيكي ببخشاي و از شكنجة آتش نگاهمان دار.
خداوندا! در اين مبارزه، پايداري را بر ما فرو ريز و گامهامان را استوار ساز و بر كافران پيروزمان گردان.
پروردگارا! ملرزان دلهاي ما را و بر ما ببخش از نعمت و رحمتت كه تو بسيار بخشندهاي.
اگر از ياد برديم يا خطا كرديم، بر ما مگير. خدايا! بارگراني را كه بر دوش پيشينيانمان نهادي، بر ما مگذار.
خداوندا! بار سنگيني را كه توان برداشتن آن را نداريم، بر ما مگذار. بر ما ببخش و ما را بيامرز و در رحمتت آور كه تو سرپرستمايي، ما را بر گروه كافران پيروز گردان كه به آنچه فرو فرستادي ايمان آورديم و پيامبر را پيروي كرديم، پس نام ما را در گروهشاهدان بنگار.
پروردگارا! در اين مأموريت كه به من عطا كردي به ظاهر سازي دشمن نيانديشيدم، گول خواهش نفس را خورده، مسروري اورا برگزيدم و همين متابعت بيجا، دشمن ديرينه را مسرور و كامروا ساخت. من در آنچه انجام دادهام در پارهاي موارد ازحدودي كه معيّن كردهاي قدم را فراتر نهاده و از اجراي برخي فرمانهايت سر باز زدم و اكنون جز ستايش تو مرا چارهاي نيست.
اكنون بعد از تقصير و زيادهروي، پشيمان و ناتوان با حالتي كه حاكي از بازگشت به جانب تو و نمايانگر اقرار و اعتراضمميباشد براي عذرخواهي و پوزش به پيشگاه تو آمدهام.
خدايا! جز آنكه پوزشم را بپذيري و مرا مشمول رحمت بيپايان خود كني، راه گريزي از اعمال خود نميبينم و پناهگاهي كهبدان سو متوجّه شوم نمييابم. خدايا! عذرم را بپذير و بر افزوني خسرانم رحمتآور و از بند سوزشهاي درون آزادم ساز ... !
خداوندا! از تو ميخواهم از آنچه كه- سرزنش و عتاب يا به كنارگذاشتن و به دور انداختن يا غريبي و زيان در عمل يا شرمساريو نقصان و يا امتحان و خواري را موجب ميشود و -از ما سرزده است، بر ما ببخشايي و درگذري و از هر آنچه كه كوتاهي كردهايم وتدارك نديده و فراهم نساختهايم صرفنظر كني و عفو فرمايي.
خدايا! ما را بين فرشتگان و ارواح مؤمنان و پيشگاه خاتم پيامبران و سيّد رسولان رسوا مساز و ما را در پناه او و حمايت اولاد طاهرينش و حمايت رحمتي كه به وسيلة آن بر ما تفضّل فرمودي و برتري و شرف بخشيدي وارد كن. بار خدايا! رسولعزيزت محمد(صلي الله عليه و آله) و عترت بزرگوارش را با اعمال زشت ما كه پيروانش هستيم، شرمنده مساز كه به يقين وسعت رحمتتو بر عترت و رعيّت ايشان تنگ نميگردد.
خدايا! آنچه بر مخالفت و عدم طاعت تو بود و از ما سرزده بپوشان، به حقّ رحمت بيمنتهايت كه فقط تو رحيمترينرحمكنندگان و مهربانترين مهربانان هستي.
اي آفريننده قلبهاي پيامبران و جايگاه دلهاي عارفان و پاداش دهندة حقايق روز جزا و مالك اوّل و آخر، اي تسبيحشدة دانا به همة آفرينش! شهادت ميدهم به عزتّت در زمين و آسمان و حجابت كه باز دارندة طاغيان و سركشان است. ايآفرينندة روح و روانم و اي تقدير كنندة رزق و روزيم و اي خداي دانا به آشكار و پنهانم، بر تو هست وجود و بندگيام و بردشمن توست كينه و دشمنيام.
اي معبود من! شهادت ميدهم كه فقط تو خدايي، آن خدايي كه جز تو خدايي نيست، يكتايي و شريك نداري و تكيه و توكلّمبر توست و به سوي تو زاري و توبه ميكنم، زيرا كه فقط خدا مرا كافي است و او نيكوترين وكيل است.
اي خداوند تبارك و تعالي! توبه ميكنم از كارها و گناهانم و بسوي تو رجعت مينمايم.
قال رسولالله (صلي الله عليه و آله): التائب من الذنب كمن لاذنب له (توبه كنندة از گناه، مانند كسي است كه گناه نكرده باشد). (وسائل- ج 11 -ص 36 -باب 86 -حديث 14) من بنا به روايت فوق، از گناهانم توبه كرده.
اي خداي تبارك و تعالي! توبهام را بپذير و مرا در محشر شرمنده مساز، و رو سياه مگردان.
خدايا! من بندة تو هستم كه مرا از خاك آفريدهاي و از كتاب تو شنيدهام كه همانا بر شما نگهباناني هستند كه آنها ميدانند آنچه را كه من انجام ميدهم. و به ما از پيامبر و آل او رسيده است كه ايشان فرمودهاند: از ما نيست كسي كه ازخودش حساب نكشد. بنابراين من در پيشگاه تو حاضر شدهام، در حالي كه عملي كه تو را خشنود كند، با من نيست كه به توتقديم كنم، براي اينكه زشتيهاي عملم به حّدي است كه شرمندهام ميسازد و فساد عملم رسوايم ميكند و به تحقيق، نفسخود را چون اسب سركش رها كرده و يا تسليم گشتهام و حال به سوي تو از گناهاني كه مرتكب شدهام بازگشت ميكنم، پساگر توبهام را بپذيري و از من خشنود گردي، چه نيكو خواهد بود. وگرنه از تو طلب عفو و بخشش و يقين دارم كه گاهيآقا، بندهاش را ميبخشد در حالي كه از او راضي نيست و تو خود استغفار و طلب آمرزش را راهي براي قبول توبه و آمرزشگناهان قرار دادهاي، پس من هم طلب آمرزش ميكنم و از تو قبول توبه را ميخواهم.
خداوندا! بر من لباس عافيت بپوشان و با رحمت خويش مرا پوشيده بدار، و با كرامتت مرا بزرگي بخش و از شرّ جن و انسمحافظت فرما، اي خداي يكتا و اي بخشنده و مهربان!
هم اكنون خودم را به خدا تسليم كردم و از پيشگاهش سلامت وامان ميطلبم و روي دل به سوي او دارم و توجّهام به كسي است كه بر او عزّت بخشيده و هميشه دراين راه براي محو گناهان و تبديل آنها به نيكيها در پيشگاه خداوند موّثر است.
پروردگارا! بر خويشتن ستم كردهام. اگر مرا نيامرزي و بر من رحم نكني، از زيانكاران خواهم بود.
پروردگارا! خطا و فراموشي مرا بر من مگير و آنچه را كه بر گذشتگان من بار كردهاي و تكليف فرمودهاي، بر ما بار مساز.
خداوندا! آنچه را كه طاقت نداريم، بر ما تحميل مكن و مرا ببخش و بيامرز و بر من رحم كن. فقط تو مولايي، اي مهربانترينمهربانها.
اي خداي من! تو را استغفار كنندگان و آمرزش طلبان در سحرگاهان مدح كرده و فرمودهاند كه فقط تو گناهان رابه استغفار ميآمرزي، بنابراين از تو طلب بخشش و غفران ميكنم و فقط از تو قبول بازگشت و توبة به سوي خودت راخواستارم.
خداوندا! از كرم و رحمت تو شنيدهام كه: ندا كنندهاي را امر كردي كه در اواخر هر شب ندا كند، و مردم را به درخواست وطلب از تو فرا خواند و بگويد: آيا سائلي هست كه به او عطا كنم؟ آيا توبه كنندهاي هست كه توبهاش را بپذيرم؟ آيا آمرزشخواهي هست تا او را بيامرزم؟
پس براي امتثال امر و اطاعت فرمانت در پيشگاه تو حاضر و به دعا متوسّل شده و از رحمت واسعه و كرم كاملت ميخواهم،هرچه را كه به آن نيازمندم. توبه ميكنم از هرچه كه بدان اقدام كرده و پيش فرستادم و استغفار نموده و طلب آمرزش ميكنماز هرچه كه مرا به آن مواخذه ميفرمايي.
به من نعمت ايمان را ارزاني فرمودي بدون اينكه پرسيده يا خواسته باشم، پس مرا محروم مساز آن چه را كه كمتر از عطا است.
خدايـا! تو ميداني كه سالهاست كه دستهايم به سوي آسمان بلند است و نغمة پرواز را ميخوانم. تو ميداني من دوستداشتم شمع باشم، بسوزم و بسوزم.
خدايـا! دردمندم، روحم از شدّت درد ميسوزد، قلبم ميتپد، احساسم شعله ميكشد و بندبند وجودم از شدّت درد فريادميزند. تو مرا در بستر مرگ آسايش بخش ...!
خدايـا! معبودا، محبوبم! خسته شدهام، دل شكستهام، ديگر آرزويي ندارم. احساس ميكنم كه دنيا ديگر جاي من نيست.
خدايـا! ميخواهم با همه وداع كنم و فقط با خداي خويش تنها باشم.
خدايـا! مگذار ظالمين بر ما سلطه پيدا كنند.
خدايـا! به خون شهيدانت ميخواهم كه گناهانم را پاك گردان.
خدايـا! به خورشيد بگو شلعههاي آتشزايش را از من دور سازد. خدايا! به كوهها بگو ديگر غرّش ترسناك را بر من هويدانسازد. به مهتاب بگو در دل ابرها خانه گزيند.
خدايـا! به گلها بگو بر من نخندند. خدايا! به غروب خونين و غمگين بگو آوايم را بشنوند و سوزم را به سويت آماده سازند.خدايا: به سويت ميآيم با توشهاي پر از معاصي.
خدايـا! خدايا اي ارحم الراحمين! تو غفوري، تو رحيمي، ببخشا گناهم را. من آواز رهايي را، از دنيا، با بالهاي خونين سر ميدهم.
خدايـا! سرود عشق، بسويت ميخوانم، خدايا! ميخواهم سبكبال پرواز كنم. خدايا! آوايم را بشنو: «إنا للّه و إنا إليه راجعون»
آه، چه شيرين است دل از دنيا شستن و با بخشش گناهان به سويت پرواز كردن. بارالهـا! اگرچه بندة عاصي و نالايق تو بودهام،امّا اگر بر دريايي از عصيان غرقم كني، دري جز در تو ندارم و پيدا نميكنم و جز تو اميدي ندارم.
پـروردگـارا! مرا از مخلصين در گاهت قرار بده، و موانع را از سر راهم بردار تا عارفانه و عاشقانه در راهت جان ببازم.
خداوندا! تا مرا نيامرزيدي از دنيا مبر و تا مرا بندة مخلص و صالح خود قرار ندادهاي، از دنيا مبر.
بارالها! شهادت در راهت را نصيبم گردان.
بار خدايا! به من كمك كن تا اوّلاً مورد رضايت و پسند تو گردم و ثانياً والدينم را از من خشنود گردان. ثالثاً مردم را از منراضي گردان.
«وصيت با پدر و مادرم»
مادرجان! اميدوارم كه در عزايم شاد باشي و گريه نكني كه دشمن شاد ميشود. كاري كن كه دشمن به لرزه بيفتد، كاري كن كهدشمن، قدرت ياوه گوئي نداشته باشد.
مادرجان! گرچه از كودكي برايم زحمت كشيديد و شبها را نميخوابيدي تا من بخوابم، سير نميشدي كه من سير شوم و حالآنكه من ذرهّاي از زحمات شما را نتوانسته جبران كنم، ولي باز هم ميخواهم مرا ببخشي و حلال كني.
مادرجان! مرا حلال كن، هر چند فرزند لايق تو نبوده و از كودكي موجب زحمتتان بودهام، ولي اميدوارم كه مرا ببخشي.
امّا پدر جان! اميدوارم كه حلالم كني و مرا ببخشي و در عزايم نالان مباش، پدرجان! همچون حسين بن علي (عليه السلام) صبور واستوار و چونان ابوالفضل العباس، دلاور و محكم باش.
پدر و مادرم! در مصيبتها صبر كنيد، كه خدا با صابران است و اميدوارم كه مرا ببخشيد و حلال كنيد، چرا كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله)فرمود: «رضي اللّه في رضاالوالدين و سخطه في سخطها».
«خشنودي خداوند در خشنودي پدر و مادر است و خشم خداوند در خشم آنهاست».
پس پدر و مادرم مرا ببخشيد و حلال كنيد تا خدا مرا ببخشد كه شايد از گناهانم كاسته شود، تا بتوانم راحت جان بسپارم.
امّا اي برادرانم! اميدوارم كه در كارها استوار و شكيبا و در درستان جدّي و كوشا باشيد.
برادرانم! درسهايتان را خوب بخوانيد كه نابودي دشمن اسلام در گرو درس خواندن شماست.
برادرم سيد صادق! شما و برادران ديگرم بايد راه مرا ادامه دهيد و با درس خواندن و حضور در جبهههاينبرد نگذاريد اسلحة من سرد گردد. اگر برادر خوبي برايتان نبودهام مرا حلال كنيد.»
«امّا چند تذكّر به عموم مردم و امّت حزب اللّه»
درود و سلام خدا بر شما امّت حزب الله و شهيد پرور، شما عزيزاني كه رهبر به شما افتخار ميكند، هم مسئوليت جبههها باشماست و هم از دستاوردهاي انقلاب در پشت جبهه نگهباني ميكنيد.
امّت حزب الله! در كلّية مراسم شكوهمند انقلاب شركت كنيد، دعاي كميل و توسّل را برگزار كنيد، وحدت داشته و با همتفرّقه نداشته باشيد.
اگر كسي قصد ظلم به مردم را دارد، يا از مقام و موقعيت خود سوء استفاده ميكند و حقّي از مظلوم را پايمال مينمايد، بامشت به دهانش بكوبيد و او را سرجايش بنشانيد، تا درس عبرتي باشد براي بقيه ظالمين و خائنان.
امّت حزب اللّه! با هم وحدت داشته باشيد، تا منافقان نتوانند شما را فريب دهند.
مردم حزب اللّه و با ايمان! اجازة قدرت طلبي را به هيچ كس از منافقين ندهيد.
مردم حزب اللّه! هميشه با امام باشيد و امام را تنها نگذاريد، مبادا از امام جدا شويد و كار قوم ثمود بر شما وارد گردد كه آنگاههمة شما بدبخت ميگرديد.
مردم حزب الله! اگر از من بدي ديدهايد، حلالم نماييد و مرا ببخشيد.
پدر و مادرجان و برادرانم! با امام باشيد و امام را دعا كنيد. در دعاي كميل و توسّل و نماز جمعه و جماعت شركت كنيد و به بازديد خانوادههاي شهداء برويد.
شبها جمعه به مزارم بياييد و برايم قرآن بخوانيد و از خدا طلب مغفرت برايم نماييد. در ضمن مرا در كنار مزار عموي گراميم دفن نماييد. قبل از اينكه دفنم كنيد برايم مصيبت حضرت زهرا (سلامالله عليها) را بخوانيد و بعد از دفن كردنم مصيبتحضرت علي اكبر و قاسم بخوانيد. از مردم طلب عفو و بخشش ميكنم. اي پدر و مادر و برادران وفاميلان و بستگانم مرا ببخشيد و حلالم كنيد..
در ضمن اي مادر و پدر! گمان نكنيد كه ناكام شدم، بلكه من به كام خود رسيدم و شهيد شدم. گمان نكنيد درسم را بهپايان نرساندهام، بلكه من درسم را در جبهه فرا گرفته و به دانشگاه سيد و سالار شهيدان امام حسين(عليه السلام) اسم نويسيكرده، اميد است مورد پذيرش و قبول واقع شوم.
خداحافظ «والسلام عليكم و رحمه اللّه و بركاته»
و من الله التوفيق
29/7/1365 -مهران-خط اول
«استان: مازندران شهرستان: ساري تولد: 1353 شهادت: 28/1/1367-فاو»