نام پدر : محمد
تاریخ تولد :1343/02/02
تاریخ شهادت : 1362/09/05
محل شهادت : محور مهاباد سردشت

وصیت نامه

*وصیت نامه شهید شکرالله فردوسی*

 

بسم الله الرحمن الرحیم

و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون اطیعو الله واطیعوا الرسول و اولی امرمنکم.

آنانی که در راه خدا کشته می شوند، مرده مپندارید، بلکه زنده اند و در نزد خدای خویش روزی می خورند. اطاعت از خدا و رسول خدا و اولی الامر بنمایید.

با سلام و درود به امام امت خمینی بت شکن و سلام و درود به روان پاک شهدای صدر اسلام ازکربلای حسین (ع) تا کربلای ایران و سلام  و درود به روحانیت مبارز و همیشه در صحنه ایران و سلام  بر رزمندگان اسلام و مردم شهید پرورو همیشه در صحنه ایران، امیدوارم که زندگی سرا پا عشق شما به الله بیاری خود الله بدون هر گونه ملال باشد. و اگر خدای ناخواسته در گذر زمان و در بستر پر پیچ وخم تاریخی سیلابی  ناخود آگاه ظاهر گشت با جدیت وکوشش خود به آنها فائق آئید.

برادرم! آن چیزی که شکل دهنده تاریخ است بقولی، سازنده آن است. مستعر وخالی از هر گونه ابهام و هم مبارزه بی امان وپی گیر که یک طرف قابیلها ابوسفیانها، معاویه ها، صدام ها ودر طرف دیگرهابیلها، محمدها (ص)، علی ها (ع) و حسین ها (ع)، وخمینی بزرگ وگرانقدر.

 برادرم! انسانها در مرحله عمل موقع آزمایش الهی بخوبی با کمک حق سنجیده می شوند چه خوب است که انسان ها در نزدخداوند منان کارنامه با آبروئی داشته باشند.خدایا اگر ما قدرت آن رانداشته ایم که در نزدت آبروئی کسب نماییم تو خودت چاره ای فراهم آورکه کارنامه سیاه ما قلم عفو بخورد و از شرمندگی خلاص شویم و بتوانیم  با روحیه باز و قلبهائی سرشار از عاطفه و محبت وعشق  به توبه سویت پرواز نماییم. توخودت دست ما نیازمندان بگیر و بدون اجابت از درگاهت مران.

برادرانم!  هدفم از به جبهه رفتن اینست که اولاً خدمت به اسلام کنم و ثانیاً به فرموده امام خود لبیک گفته که می فرمایند "هل من ناصر ینصرنی" و خود این راه را انتخاب نمودم که آری باید در رکاب حسین  جنگید و درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد. من با رضایت خود وخانواده ام  به جبهه رفتم، تا با ریخته شدن خون من وامثال من بتوانیم پرچم خونین اسلام را به اهتزاز در آوریم.

من از امت شهید پرور و همیشه در صحنه ایران می خواهم که امام را دعا کنید مخصوصاً در نماز و دعای کمیل و دعای توسل که دلها شکسته است، و خداوند در چنین حالتی دعای شما را به اجابت می رساند.

واز مادرم می خواهم بعد از شهادتم اشک نریزد، و از برادران خود می خواهم که با هم اتحاد وهمبستگی داشته باشند.

و همچنین از جوانان حزب الله می خواهم که صدام و صدامیان که آخرین دقایق زندگی خودشان را می گذرانند، به جبهه بروند، هرچه زودتر مسلمین عراق را از شر این یزید زمانه خلاص کنید.

به امید پیروزی اسلام و به اهتزاز در آوردن پرچم لااله الاالله در جهان.

درضمن مرا در حسینیه شهاب الدین دفن نمایید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

والسلام.

محل شهادت محور مهاباد و سردشت تاریخ شهادت 5/9/62