نام پدر : حاج محمد
تاریخ تولد :1344/08/04
تاریخ شهادت : 1364/12/24
محل شهادت : فاو

زندگی نامه

                                   *زندگی نامه شهيد غلام­رضا فرازمند*

 

 

نام پدر: محمّد

در 4/8/1344، در شهر بابل، چونان آفتاب در زندگي «محمد و صغري» درخشيد. نامش «غلام­رضا» بود و آخرين فرزند خانواده. پيشه پدر، داروسازي بود و مادر، خانه­دار.

دوره ابتدائي او به جهت مهاجرت والدين به «چالوس»، در دبستان «4 آبان» همين شهر سپري شد. سپس، با اتمام مقطع راهنمايي در مدرسه «حافظ» چالوس، به قصد عزيمت به جنگ، ترك تحصيل كرد.

اوقات فراغتش اغلب به مطالعه، تلاوت قرآن و كمك به مادر در امور خانه مي­گذشت. در ميان تقيّدات و تعهدات ديني غلام­رضا، مي­توان چنين گفت كه نسبت به انجام فرائض واجب و اصول شريعت، پايبند بود. علاوه بر آن، در اداي نماز شب، و نماز جماعت و جمعه نيز، اهتمام خاصّي داشت.

خانواده، اوصاف اخلاقی غلام­رضا را بدین­گونه بیان می­دارد: «فردي خوش­خلق و رئوف بود و در گفتار و رفتار با ديگران، در نهايت ادب و احترام برخورد می­کرد. علاوه بر آن، علي­رغم تمكُّن مالي، ساده­زيستي را پيشه خود مي­كرد.»

در ايّام انقلاب، او هم­پاي ديگر مردم، نداي آزادي سر داد و با حضور در تظاهرات، خواستار براندازي حكومت جور شد. همچنین، در توزيع اعلاميه­هاي امام­خميني نيز، فعاليت داشت.

به اذعان یکی از همکارانش، «اوایل انقلاب، نوارهای غیرمجاز را می­گرفت و به سازمان تبلیغات می­برد. یک حاج­آقا شاکری آنجا بود که از غلام­رضا پرسید: ما با این نوارها چه کار کنیم؟ او هم ­گفت: همه را پاک کنید و صوت قرآن را در آن ضبط کنید.»

غلام­رضا از 11/9/1360 به عنوان بسيج ويژه، مشغول به خدمت شد.

در 2/4/1361 در همين كِسوت بسیجی، با مسئوليت امدادگر، راهی منطقه نبرد شد.

در 8/6/1362 به عضويت سپاه چالوس درآمد؛ در اسفند همين سال (1362)، راهي عمليات والفجر6 در دهلران شد. غلام­رضا در همين علميات، از ناحيه پاي چپ آسيب ديد و به بيمارستان شهيد كلانتري انديمشك انتقال يافت.

ناگفته­ نماند كه اين رزمنده خستگي­ناپذير، حضور در آوردگاه عمليات والفجر 4 را نيز در كارنامه افتخارات خود به يادگار دارد.

غلام­رضا در سِمت جانشين گروهان، فرماندهي دسته و گروهان گردان رزمي نيز، خدمات فراواني را از خود ارائه نمود.

او در 22/11/1364 با انجام عمليات والفجر 8 مجروح، و در بيمارستان جندي­شاپور اهواز بستري شد.

و در نهايت، غلام­رضا در 24 بهمن همين سال (1364)، طي انجام اين عمليات مقتدرانه در فاو، جامه سرخ شهادت را به تن پوشانيد؛ و اینک، گلزار شهداي «يوسف­رضا»ی چالوس، سال­هاست كه اين فرزند برومند وطن را، چونان گوهر در صدف دل خويش به يادگار دارد

 


وصیت نامه

*وصیتنامه شهید غلامرضا فرازمند*

 

 

این جنگ اگر بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم. (امام امت)

بسم الله الرحمن الرحیم

« و قاتلو فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین»

در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید ولی ستمکار نباشید که خدا ستمگر را دوست ندارد. (سوره بقره آیه 189 الی 190).

«یا اباعبدالله انی سلم و لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه»

ای حسین عزیز! من مسالمت می کنم با کسی که با شما مسالمت کند و می جنگم با آنکه با شما سرجنگ دارد تا روز قیامت.

با درود و سلام بر مهدی موعود منجی عالم بشریت امام عصر انتقام گیرنده خون شهیدان و مستضعفان جهان و با سلام بر نائب بر حقش امام امت این پیرجماران امید مستضعفان که جانم فدایش باد و با درود بر شهیدان به خون خفته راه حق و آزادی که خون خویش را نثار این انقلاب کردند تا ریشه اش را آبیاری کنند نامشان جاوید و راهشان پررهرو باد.

دوست دارم یک مقدار درد و دل بکنم با شما مردم و با شما خانواده ام می خواهم مقداری از چیزهائی که لازم می دانستم برایتان بگویم سخنی دارم با پدر و مادرم، می دانم که من برایتان خیلی عزیز بودم اما بدان که از علی اکبر حسین (ع) عزیزتر نیستم، آری پدرم بیاد امام عزیزمان حسین (ع) باش که چطور در روز عاشورا علی اکبر خود را علی اصغر را عباس را مسلم را و دیگر عزیزانش را در راه اسلام قربانی کرد و آخر هم آن نانجیبها سر مبارکش را از بدن مطهرش جدا کردند، آری پدرم فرزند تو هم قطره کوچکی از این سیل خروشان بود پس سعی کن خودت را کنترل کنی و در مقابل مصائب این دنیای زودگذر صبر پیشه کن، البته جا دارد این را بگویم من نتوانستم حق پدری و یا حق مادری را برای مادرم اداء کنم، امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم کنید، دوست دارم پدر و مادر الگوئی در میان مردم باشید که الحمدالله بودید و در مصیبتها توکل به خدا کنید زیرا بیاد خدا دلها آرام می گیرد، اگر دلتان گرفت بروید پیش خانواده های شهداء سعی نکنید که خدای ناکرده دیگران از دیدن شما ناراحت بشوند زیرا خدا خوشش نمی آید و با ناراحتیها و گریه های زیاد شما دشمنان را این منافقان کوردل را خوشحال می کند، با خودشحالی و لبخند و با در صحنه بودنتان امیدهای باطلشان را ناامید کنید، مخصوصاً طرف سخنم با مادرم هست چون علاقه زیادی به من داشت از خدا می خواهم که بعد از رفتنم به شما و همچنین پدرم صبر و بردباری عنایت بفرماید.

و دیگر اینکه از خانواده ام می خواهم که خدای ناکرده رفت و آمد شان را با بنیاد شهید زیاد نکنند سعی کنید خودتان را با این جور مسائل مشغول نکنید از خونم به نفع اسلام و برای این انقلاب استفاده کنید رضای نیستم کسی از خونم بهره برداری شخصی بکند در صحبتهایتان سعی کنید طوری نباشید که دیگران را ناراحت کنید در خانه مخصوصاً سعی کنید با هم خوب باشید صحبتهای بیهوده را کنار بگذارید بگوئید حالا پسرم را از دست دادیم چکار بکنیم و بر سر صورت خودتان بزنید اینها را بگذارید کنار هر کس به حال خود گریه کند و از عاقبت خویش، چون ما همه رفتنی هستیم و در آنجا کسی به فریاد کسی نمی تواند برسد جزء خدا و شفاعت معصومین، پس بیشتر بکوشیم تا انشاالله عاقبت خوبی را به دست آوریم، زیرا این دنیا فانی است و آنچه هست آخرت، دیگر سفارش نمی کنم سعی کنید پدر و مادر یا خانواده الگوئی در بین مردم باشید چه در صحبتهایتان و چه در رفتارتان زیرا در غیر این صورت نه شهداء خوششان می آید و نه رب العالمین.

دیگر سخنم با شما مردم و برادران حزب الهی شهرمان است، مواظب باشید، عزیزانم شما که ماندید مسئولیتتان خیلی سنگین است، احساس مسئولیت بیشتری باید بکنید، بیشتر در صحنه باشید الان دشمن طرح ها پیاده می کند توطئه ها می ریزد، برای این انقلاب اما کور خوانده است این انقلاب به قول املم عزیزمان راهش را پیدا کرده و به همین صورت انشاالله پیش خدا خواهد رفت و هرگز شکست نخواهد خورد این انقلابی که با خون هزاران شهید آبیاری شده، اما عرضم این است که آگاه باشید یکی از توطئه هایش این است که بوسیله روحانیت استفاده می کنند و کسانی هستند که با لباس روحانیت این لباس مقدس خود را در بعضی از قسمتها جا زده اند و با این وسیله می خواهند ضربه این این اسلام بزنند مواظب باشید گول بعضی از این روحانی نما را نخورید این هائی که دل امام عزیزمان را درد می آورند خدا لعنتشان کند با اینکه همین ملت مظلوم انتخابشان کردند ام نمی خواهند هنوز هم خودشان را با امام وفق دهند، آگاه باشید دنبال یک خط بروید و آن خط امام است مطالعه داشته باشید بشناسید افراد را همان طوری به هر کس رای ندهید زیرا شما هستید که این انقلاب را به کمک خدا و رهبری امام گرامیتان به پیش می برید باز هم می گویم مطالعه داشته باشید بشناسید افراد را مخصوصاً، افرادی که در راس کار هستند افرادی را بفرستید که خدای ناکرده باعث پایمال شدن خون شهیدان نشوید بدانید که مسئولیتتان خیلی بزرگ است.

و یکی دیگر از توطئه های دیگرش مواد مخدر است، فحشاء است منکرات است و بدانید که آمریکا و شوروی و دیگر ابرجنایتکاران شرق و غرب سرمایه گذاری عظیمی برایش کردند که متاسفانه در شهرمان زیاد شیوع پیدا کرده مواظب باشید در فکر این نباشید که خوب حالا که دیگر ارگانها هستند و آنها خودشان جلویش را می گیرند این حرفها را کنار بگذارید مگر در کمیته کی هست غیر از این هست که همین ملت در آن کمک می کنند دیگر ارگانها هم همین طور، همین ملت هستند که در این نهادها فعالیت می کنند، بیشتر در صحنه باشید خودتان شال همت به کمر ببندید و جلوی این فاسدها را بگیرید نگذارید بیشتر از این شیوع پیدا کند، بعضی ها با اینکه می بینند شهیدی را برای تشییع آورده اند اما خجالت نمی کشند همین طور موهایشان را بیرون می ریزند و با لباسهای ناجوری می آیند در خیابان مرد خودش را به شکل زن در می آورد و بالعکس خجالت بکشید ای بدبختهای بیچاره ها، ای کسانی که وقتی شهیدی را می آورند و می خواهند تشییع کنند زورش می آید در مغازه اش را ببندد و دنبال مردم راه بیفتد خجالت بکشید از خون این شهیدان آنقدر بی تفاوت نباشید چرا شما مغازه دارها باید زن بی حجاب یا بدحجاب را در مغازه تان راه بدهید یا به او جنس بفروشید، مواظب حرکاتتان باشید فردای قیامت همین شهدای شهرتان در محشر جلویتان را خواهند گرفت و می گویند بعد از ما چه کاری برای این انقلاب انجام داده اید، چه جوابی می دهید؟ آن موقع دیگر دیر است فایده ای ندارد بترسید از عذاب خدا، الان بعد از این همه شهید دادن و گذشتن از انقلاب هنوز هم در گوشه و کنار دارند بوضوح لباسهای مبتذل و دوران طاغوت را به صورت حراج می فروشند شما چه جوری هستید فکر نکنم که اصلاً عاطفه ای احساسی داشته باشید وگرنه با گذشتن چند سال از انقلاب و این همه شهیدان دادن، دیدن بچه های یتیم معصوم شهداء باز هم به این صورت هستید بترسید از عذاب خدا، خیلی سخت است به خدا قسم طاقتش مشکل است نمی دانم چطور بگویم ولی این را بدانید که پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: اگر بدانید بعد از مردن چه خبر است از خوف برای اینکه در این لذتی نبرید غذا هم نمی خورید پس ای بیچاره ها بدانید که چه خبر است بلرزید به خودتان آگاه باشید که آن روز انشاالله خواهد رسید.

و یکی دیگر اس مسائل مهم مسئله جنگ است الحمدالله طی این چند مدت که راهیان کربلا اعزام شدند خیلی خوب بود آفرین بر شما مردم همیشه بیدار در صحنه، اما این را می خواهم بگویم که تا قبل از اعزام راهیان به جبهه در بعضی مواقع حتی نیرو در جبهه مسئله می شد از شما می خواهم که همیشه سعی کنید خودتان پیش قدم باشید نگذارید که تا امام عزیزمان پیام بفرستند با اینکه سران مملکتیمان پشت سر هم بگویند بروید جبهه و آن وقت به جبهه بروید الان ما باید جنگ را در رأس همه کارها قرار بدهیم باید دست از همه چیزمان بکشیم (زن،بچه،پدر،مادر، خانه و ...) اینها نمی تواند مسئله باشد برایمان مگر جهاد جزئی از فروع دین نیست نماز هم جزء فروع دین است روزه هم همین طور آیا می توانید برای نماز خواندن عذری بیاورید جهاد هم همینطور، جهاد هم جزئی از فروع دین است حالا بگوئیم که به قول بعضی از برادرها که هوا سرد است یا گرم است یا پدرم مریض است یا اگر بروم مادرم چطور می شود یا خانه سازی دارم اگر بروم زن و بچه هایم گرسنه می شوند و ... اینها مسئله نیست و ما فقط خودمان را گول می زنیم من نمی گویم پدر و مادر هیچ، فرزند هیچ، به آنها هم برسید، برسیم و اهمیت بدهیم ولی آنچه امروز مهم است و بدان باید اهمیت و اولویت داد جنگ است همانطوری که امامان می فرمایند امروز جنگ باید در رأس همه کارها قرار بگیرد زیرا سازش در جنگ امروز دفن اسلام است ز ما نمی توانیم این اصل را (جهاد) که جزئی از فروع دین می باشد بی اهمیت قرار بدهیم باید به آن اهمیت بدهیم و برای چندمین بار می گویم جهاد جزئی از فروع دین است منتهی امروز باید ولی فقیه حکم کند و امروز هم امام گرامیمان این رهبر عزیزمان فرمودند در حال حاضر رفتن به جبهه یک واجب کفائی می باشد و تا سران مملکتی چه از سپاه و ارتش گفتند و تشخیص دادند باید باشیم در جبهه خوب حالا می توانیم برای این جهاد وقت تعیین بکنیم با شماها هستم که بعضی هایتان به جبهه می آئید و می گوئید خوب سه ماه ماموریت داریم تمام شد حالا هر چه می خواهد بوشد بشود به هر وضعی که شده بزند برود چه کسی این حرف را می زند بابا در جنگ هیچ وقت [] ماموریت و یا یک مدت مشخصی ندارد تا موقعی که فرماندهان گفتند باید بمانیم حتی یک سال یا دو سال کم یا بیشتر از حالا بگیم تا این مدت آمدیم و دیگر برویم ما که خدمتمان را کردیم حالا نوبت دیگران هست ما که دینمان را ادا کردیم دیگر چرا برویم حتی خودم هر بار که به مرخصی می آمدم به من می گفتند که بابا بس است تو دیگر دینت را ادا کردی حالا نوبت دیگری است چی نوبت دیگری است آیا در جنگ آنهم اسلام با کفر نوبت دارد آدم باید بدود و از همدیگر سبقت بگیرد و این را بدانید ای کسانی که به این رزمندگان تهمت می زنید که اینها به خاطر چیزهای دیگر می روند بدانید من و امثال من که در جبهه هستند راهشان را شناختند و بعد به جبهه رفتند من عاشق خدا بودم و آنقدر در جبهه ها گشتم تا به این سعادت ابدی برسم و رسیدم و رفتم به آنجائی که دنبالش می گشتم و از شما دوستانم می خواهم که گریه تان[] به خاطر این نباشد که از میانتان رفتم بلکه به خاطر این باشد که خداوند ما را مورد عفو و بخشش خود قرار دهد، داشتم می گفتم الان بعضی ها که در پشت جبهه هستند خودشان که نمی آیند به دیگران هم می گویند که وجود شما در اینجا نیاز هست و صلاح نیست که الان به جبهه بروید این چه حرفهائی است شما چه کاره هستید با چه جراتی به خودتان اجازه می دهید که چنین حرفهائی بزنید عزیزانم آگاه باشید برادران که به جبهه می روند برادران مسئول غیر مسئول آنهائی که در جبهه هستند نه آنهائی که برای بازدید می روند چون انسان خودش در آنجا نباشد نمی تواند مشکلات آنجا را درک کند سوال کنید و وضعیت را بپرسید و اگر کمبود هست خودتان بروید و اعزام شوید منتظر این نباشید که پیام بزنند برایتان و بعد بروید نباید خودمان پیش قدم باشیم چرا که ما مسلمانیم و پیرو قرآنیم و باید احساس مسئولیت بکنیم باید از خودمان مایه بگذاریم باید خون بدهیم باید مجروح و معلول بدهیم باید شهید بدهیم تا انشاالله پیروز شویم باور کنید در شبهای علمیات چه شور و حالی دارد نمی بودید یا نه که اکثراً می دانم بودید ولی بدانید که آن لحظه را نمی توانید در هیچ جائی پیدا کنید آنقدر آن لحظه عارفانه است آنقدر پرشور و حال هست که هیچ عارفی نمی تواند آن لحظه را توصیف کند آدم باید باشد تا ببیند معجزات را قلمها قاصرند از نوشتن و زبانها الکن است از گفتن پس بدانید چه لحظه ای است اما در غیر این صورت هم همین طور است آن معجزاتی که در این جبهه ها آدم می بیند ولی این را بدانید که اگر نباشید در این لحظه ها بعد پشیمان خواهد شد و دیگر فایده ای ندارد چون دیگر زمان بر نخواهد گشت.

یکی دیگر از مسائلی که قابل تذکر است این است که بعضی ها می گویند خب حالا اگر مثلاً برویم امکان دارد عملیات نشود و باید همش بخوریم و بخوابیم باشیم تا پیام بزنند و بعد برویم این غلط است این فکرها اشتباه است این همه آقای رفسنجانی که جانم فدایش باد و خدا او را همراه امام عزیزمان و همینطور قائم مقام رهبری مان آیت ا... منتظری و دیگر اساتید، روحانیون مبارز را تا انقلاب مهدی (عج) و در کنارش برایمان حفظ کند می فرمایند که باید ما همیشه در جبهه ها دستمان پر باشد تا بتوانیم اعلام آمادگی کنیم هر موقع سیاستمان ایجاب کرد به یاری خدا عملیات را شروع کنیم خوب حالا هی ما بگوییم که آنجا برویم می خوریم و می خوابیم، پس صبر کنیم تا پیام بزنند و موقع عملیات برویم این خوردن و خوابیدن نیست عزیزانم حضور شما در جبهه ها و آمادگی شما کمر دشمن را خواهد شکست از بس که منتظر عملیات و هجوم شما دلاوران می شوند و آنقدر به سربازانش آماده باش می دهد که پدرشان در خواهد آمد.

یکی از مسائل و تذکر دیگری که می خواستم به شما مردم مخصوصاً برادران در جبهه بگم این بود که در عملیات ها دیده می شود در بعضی اوقات احساس ضعف و خستگی می کنند ولی من این را بهتان می گویم که یک رزمنده اسلام روحیه اش این نیست آی برادری که به جبهه می روی بدان که در آنجا باید مقاوم باشید، در آنجا جای پس زدن نیست، آنجا فقط باید باید بروید و آنقدر بروید تا آنکه دشمن زبون را از پای در بیاورید ما باید بیاد سخنان آن سردار رشید اسلام شهید اسودی بیفتیم که می فرمود در هر عملیات بعد از شکستن هر خط باید در همان سازماندهی بشوید و گوش به فرمان باشید ما باید با یورشمان و با غرش سلاحمان دشمن زبون سرپا کفر را از بین ببریم تا باعث انتقام گرفتن خون شهیدان و خوشحال کردن بچه های یتیمشان بشویم آری عزیزانم ما باید در آن لحظه بیشتر از قبل بکوشیم و از جان و هستی خودمان بزنیم تا قدرت اسلام را به آن کفار نشان بدهیم و به آنها بفهمانیم که ما پیروان راه سرخ حسینیم اما سربازان انتقام گیرنده خون امامانیم که پس از 1400 سال با رهبری امام عزیزمان این که نائب بر حق امام زمانمان است به پیش خواهیم آمد، ما آنهائی هستیم که امامانمان وعده داده بودند این روز را و مائیم که می خواهیم امروز بگوئیم و اثبات کنیم که مسلمانیم و همچنین می گوییم که در وعده های امامانمان تخلف راه ندارد و در آخرین بخش باز هم تأکید می کنم که بیشتر متوجه باشید و به جنگ بیشتر فکر کنید و جبهه ها را خالی نگذارید و مواظب باشید خون شهیدان پایمال نشود.

دیگر سخنم با یک سری مردم بی خیال است منظورم آنهائی که هیچ کاری برای این انقلاب نکرده اند و همیشه طلبکارند و برای کمبود وسائل و کلاً برای چیزهای بیهوده به امام و اسلام بدگوئی می کنند ای برادرانم ای مردم حزب الله در صحنه اگر این افراد را دیدید به آنها بگوئید دیگر بس است از این نق زدنها خجالت بکشید از خون این شهیدان دست بردارید از این زندگی دو روزه دنیا به کفر آخرت خودتان بیفتید که چه جوابی دارید بدهید بترسید از عذاب خدا، بترسید از آن لحظه ای که صور دمیده می شود از آن لحظه ای که همه از قبرها در می آیند و در محشر جمع می شوند تا از کرده های خود جواب دهند بترسید از بی جوابی آن لحظه، آن لحظه آنقدر بزرگ و عظیم است که خداوند در قرآنش در سوره قیامت آیه 21 الی 36 می فرمائید:

در آن روز خلق را به سوی خدا خواهند کشید، (و وای بر آنکه) حق را تصدیق نکرد و نماز و طاعتش بجا نیاورد بلکه خدا را تکذیب کرد و از حکمتش رو بگردانید، آنگاه با تکبر و نخوت به سوی اهل خویش روی آور وای و صد وای بر تو پس وای بر برزخ و صد وای بر روز محشر تو، آیا آدمی پندارد که او را محمل از تکلیف و ثواب و عقاب گذراند آری عزیزانم به فکر آخرت خودتان باشید که عذابش بس عظیم است، بار خدایا ای عزیز شکست ناپذیر ای قادر، متعال ای که همه جانها در دست توست ما را ببخش و به این بدنها و استخوانهای ضعیفمان که طاقت عذاب را ندارد رحم کن یا خدای به تنهائی من در قبر رحم کن به من رحم کن از آن لحظه ای که آدم دست حسرت به دندان می گیرد بار خدایا ای منتهای درخواست حاجتها و ای آنکه حاجتهای نیازمندان از او قطع نمی شود و ای آنکه گناهکاران به سبب رحمت او فریاد رسی می جویند و ای آنکه خطاکاران از ترس او سخت می گریند ای آرام دل و ای خدای من، بنده توأم که او را به دعا امر فرمودی و گفتی (لبیک و سعدیک) اطاعت می کنم و فرمانت به جای می آورم اینک منم، ای پروردگار بنده ای که در پیشگاهت افتاده مرا در آغوشت گیر.

ای عزیزانم! وصیتم این است که مرا بی کفن دفن کنید زیرا مرا ننگ است برای کسی که معلمش، سرور و سالارش حسین (ع) را بی کفن دفن کنند اما خودش را کفن بپوشانند و اگر خواستید برایم گریه کنید بیاد مظلومیت زهرا (س) بشاید به یاد علی (ع) باشید، به یاد مظلومیت حسین (ع) بیفتید و به یاد زینب (س) بیفتید که چه مصیبتها کشیدید بیاد آن عزیزان بیفتید که در صحرای کربلا با 72 تن در برابر آن لشکر چند هزار نفری یزید ملعون مقابله کردند و سر مبارکشان را از بدن مطهرشان جدا کردند و باز هم به این سر بریدن اکتفا نکردند آن ملعونان با سم اسبان بر بدن عزیزشان تاختند.

آنان که ره عشق گزیدند همه                     در کوی سعادت آرمیدند همه

ما باید رهرو این عزیزان باشیم لذا علی (ع) می فرمایند: بخدا قسم پسر ابی طالب حسین (ع) به مرگ خوشتر است از خوششی بچه شیرخوار به پستانهای مادرش، آری مرگ در کلام علی (ع) این چنین است و هر کس با او و شیعه او شد او هم باید در حد خودش این چنین باشد.

در آخر وصیتی دارم با پدرم، از شما می خواهم که مراسم را پرخرج نکنید و اگر از مالم چیزی داشتم آن را تقدیم جبهه ها کنید و از وسایلم چیزهائی که مربوط به سپاه می شود تحویل دهید خواهشی که دارم می خواهم در مراسم از مصیبتهای فاطمه زهرا (س) و علی (ع) برایم بخوانند و از فرزند مظلومشان حسین (ع) و یاران باوفایش بخوانید باشد که در آن دنیا شفیع مان قرار گیرند.

و از دوستانم می خواهم که شبهای جمعه بر مزارم بیایند و نوحه یا فاتحه ای برایم بخوانند و اشتباهاتی که طی این مدت از من دیدند مرا به بزرگواری خویش عفو کنند و در موقع که حال دعا پیدا کردید از خدا بخواهید که خداوند ما را ببخشد و بیامرزد.

و دیگر اینکه اگر امکان دارد حاج آقا مطهری بر جنازه ام نماز بخواند مرا در قبرستان یوسف رضا دفن کنید.

امام را تنها نگذارید فقط گوش به فرمان امام باشید برای خودتان خط بازی تشکیل ندهید ما فقط یک خط دار این انقلاب داریم و آن هم خط امام است دعا کنید برای پیروزی رزمندگان تنها سلاحمان دعا است این را فراموش نکنید در آخر قطعه ای می خواستم بنویسم اما چون علاقه زیادی به برادر شهیدم محمدتقی عظیمی که یکی از سرداران رشید اسلام بود و خیلی دوستش می داشتم، این قطعه از وصیتنامه اش را در اینجا ذکر می کنم.

« اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجم دون الحسین علیه السلام».

خدایا! روزی گردان مرا شفاعت حسین (ع) را در روزی که بر تو وارد می شود و مقرر فرما برای من سابقه نیکی در پیشگاه خودت یا امام حسین (ع) و اصحاب حسین (ع) آن اصحابی که فدا کردند جانهای خود را در رکاب حضرتشان امام حسین (ع)

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.                 

 

به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر جهانی

والسلام و علی من التبع الهدی