نام پدر : مشهدی برار
تاریخ تولد :1345/08/10
تاریخ شهادت : 1365/12/14
محل شهادت : شلمچه

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

موسی غلامی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

10/9/1345 - آمل

3- نام و شغل پدر :

مشهدی برار، آزاد

4- نام و شغل مادر:

فرنگیس منصوری، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

شش فرزند. فرزند چهارم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

ایشان در سال 45 در یک خانواده متدین و مذهبی در روستای دشت سر آمل متولد شدند، از همان دوران کودکی علاقه به دین اسلام داشتند و در کنار پدر و مادری با ایمان فرائض دینی را انجام می دادند و بعد از دوران دبیرستان به حوزه علمیه رفتند و بعد از 3 سال تحصیل و فرمان امام به جبهه اعزام و به شهادت رسیدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان فرسیو آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه راهنمایی ملت آباد آمل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان آیت الله شیخ محمدتقی آملی. رشته ادبیات و منطق

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

تحصیلات حوزوی، قم، پایه سوم

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

در تابستان ها کشاورزی و در کارگاه آجرسازی روستای صله دشت کار می کرد.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

پایه سوم حوزه داشت که به جبهه رفتند.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد.

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

ایشان فردی مهربان و خوش رفتار با اعضای خانواده بودندو به همه اعضای خانواده علاقمند و به آنها احترام    می گذاشتند.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

کشاورزی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ـــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

شب ها نگهبانی می دادند

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه : د

حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

6/1/65 الی 26/2/65 سپاه آمل لشکر 25 کربلا. ساری آموزشی

27/2/65 الی 22/6/65 سپاه آمل لشکر 25 کربلا. مریوان

21/11/65 الی 14/12/65 سپاه آمل لشکر 25 کربلا. مریوان

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

4 ماه و 24 روز

4- مسئولیت در جبهه : ـــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

14/12/65، شلمچه، عملیات کربلای 5

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

19/1/66، امام زاده ابراهیم(ع) آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید: ایشان برای امتحان ورودی حوزه به قم رفتند اما نتیجه آن 3 ماه بعد اعلام می شد بخاطر همین ایشان در این مدت 3 ماه به حوزه علمیه امام جعفر صادق(ع) نکا رفتند در این مدت 3 ماه دوستانش می گفتند که ایشان بسیار مودب و درس خوان بودند و به اساتید خیلی احترام می گذاشتند، اعمال واجب و مستحبی خود را انجام می دادند بعد از 3 ماه که نتیجه اعلام شد ایشان قبول شدند و به قم رفتند و 3 سال در قم درس خواندند در قم از یک دکتر پاکستانی درخواست کردند که به او زبان انگلیسی یاد بدهد و او چون رفتار ایشان را دید به او زبان انگلیسی یاد داد وقتی که از شهادت او با خبر شد در مسجد ارم قم برایش مجلس ختمی گرفت که علامه حسن زاده و آیت الله صادقی نیز در آن جلسه شرکت کردند.

خواهر شهید- شهربانو غلامی: ایشان برای بار اول که می خواستند به جبهه بروند قم بودند و از قم آمدند خانه. آن شب همه خواهران و برادران آمدند خانه ما و دور هم جمع بودیم پسر خاله هایم هم آمدند و دوربین عکاسی آوردند و با هم عکس انداختیم و بعد از آن صحبت جبهه و جنگ شده بود که خودش همان جا اعلام کرد که فردا می خواهد برود جنگ مادرم گفت شما الان درس بخوانید بعدا بروید ولی ایشان قبول نکرد و فردا صبح به جبهه رفته بود.


وصیت نامه

 
 
«طلبه شهيد: موسي غلامي»
بسم الله الرحمن الرحيم
به‌ نام‌ خدايي‌ كه‌ ما را آفريد، خدايي‌ كه‌ رحمن‌ و رحيم‌ است‌. خدايي‌ كه‌ پرستش‌ مخصوص‌ اوست‌. خدايا! ما را بيامرز و ما را به‌صراط‌ مستقيم-‌ صراطي‌ كه‌ رضاي‌ تو در آن‌ است-‌ هدايت‌ بفرما. پروردگارا! يك‌ عمر را در گناه‌ به سر بردم‌ گناهي‌ كه‌ برايم‌ پرده‌هاي‌ ضخيم‌ و مانع‌ شناخت‌ بين‌ حق‌ و باطل‌ شد، و نتوانستم‌ خود را بشناسم‌ و تو را بشناسم‌. بارالها! تو را شكر مي‌كنم‌ كه‌ جرقه‌اي‌ باعث‌ شده‌ تا به‌ خود آيم‌ و فكري‌ براي‌ سعادت‌ و كمال‌ رسيدن‌ خود بكنم‌.
«و الذين‌ آمنوا و هاجروا و جاهدوا في‌ سبيل‌ الله باموالهم‌ و انفسهم‌ اعظم‌ درجه‌ عندالله و اولئك‌ هم‌ الفائزون‌»   (توبه‌/20)
آنان كه‌ ايمان‌ آوردند و هجرت‌ كردند و با نيروهاي‌ مالي‌ و انساني‌ خود در راه‌ خدا پيكار نمودند نزد خدا درجه‌ بزرگ‌تري‌ دارند وهم‌ آنان‌ كامياب‌ هستند.
با سپاس‌ بي‌ كران‌ به‌ خداي‌ واحد كه‌ هيچ‌ كس‌ و هيچ‌ چيز قابل‌ ثنا و سپاس‌ نيست‌، الا او. با درود بر پيامبر اكرم‌-صلي‌الله‌عليه و آله- كه‌ چقدرزيبا رسالتش‌ را انجام‌ داد و مانند چراغ،‌ راه‌ و بي‌راهه‌ را براي‌ انسان‌ها مشخص‌ نمود و انتخاب‌ راه‌ را به‌ عهدة‌ انسان‌ها گذاشت‌، و اين ‌انسان‌ها هستند كه‌ سعادت‌ و شقاوت‌ را به وسيله‌ راه‌هاي‌ مختلف‌ شناخت‌ تشخيص‌ داده‌ و انتخاب‌ نمايند و خود را به‌ هلاكت‌ نرسانند. درود خالصه‌ خداي‌ متعال‌ بر اولياء و امامان‌ به خصوص‌ حضرت‌ سيد الشهدا امام‌حسين-عليه‌السلام- جانم‌ فداي‌ او و خدايش‌ شود كه‌ با قيامش‌ عليه‌ كفر و ظلم‌ وجور و استبداد و استكبار، چگونه‌ زندگي‌ كردن‌ را مثل‌ روز براي‌ بشر مشخص‌ كرد، ولي‌ متأسفانه‌ يك‌ عده‌نفس‌ اماره‌ را رها نكرده‌ و مانند حيوانات‌ در لجنزارها خود را آلوده‌ كردند و كفر و شرك‌ و نفاق را پيش‌ گرفتند كه‌ بنا به‌ فرموده‌ قرآن‌كريم:‌ «ان‌ الانسان‌ لفي‌ خسر» (عصر/2) مي‌باشند؛ «الا الذين‌ آمنوا و عملوا الصالحات‌ و تواصوا بالحق‌ و تواصوا بالصبر». (عصر/3)
درود بر خواهر حضرت‌ امام‌ حسين‌-عليه‌السلام- كه‌ دلاوري‌ وشجاعت‌ و مردانگي‌ و صبر و استقامت‌ او الگويي‌ براي‌ فرزندان‌ جمهوري‌ اسلامي‌ و به خصوص‌ خواهران‌ محترم‌ (محترمه‌) مي‌باشد وسلام‌ بر چنين‌ افرادي‌ كه‌ اين‌ چنين‌ الگو را پذيرفتند. درود بر امام‌ امت‌، آن‌ اسوه‌ صبر و مقاومت‌ كه‌ با جان‌فشاني‌هايش‌، اين‌ ملت‌ را از يوغ ‌استعمار و استبداد و استكبار نجات‌ داده‌ است‌ و درود بر اين‌ چنين‌ ملتي‌ كه‌ تمام‌ سختي‌ها را بر خودشان‌ حلال‌ كردند تا اين‌ نهضت ‌اسلامي‌، چه‌ در پيروزي‌ انقلاب‌ و چه‌ در طول‌ جنگ‌ تحميلي‌ به‌ پيروزي‌ كامل‌ خودش‌ برسد. 
سلام‌ و درود خدا بر شهيدان‌ نهضت‌ اسلامي‌ كه‌ با نثار جانشان‌ مسئوليت‌هاي‌ سنگين‌ را بر دوش ما‌ نهادند. آري‌ لحضات‌ حساسي ‌را طي‌ مي‌كنيم‌]دشمنان اسلام مي‌خواستند[ با جنگ‌ تحميلي‌ ادامه‌ قيام‌ امام‌ حسين‌-عليه‌السلام- را به‌ وادي‌ خاموشي‌ بگذارند، ولي‌ نشد. حالا با نيرنگ‌هاي‌ شيطان ‌خودشان‌ مسئله‌ صلح‌ را ]مطرح مي‌كنند[ و مي‌خواهند با اين‌ مسئله‌ شبيه صلح‌ امام‌ حسن‌-عليه‌السلام- را تكرار بكنند، آن‌ها خيال‌ مي‌كنند اين‌ ملّت‌ را به‌ زيرنشاندند!!‌، چه‌ فكر ابلهانه‌اي‌ دارند حقّا به‌ «صم‌ٌ بكم‌ عمي‌ فهم‌ لا يرجعون‌» (بقره/18) مي‌مانند. برخي‌ مسايل‌ را مطرح‌ مي‌كنند و مي‌خواهند با دسيسه‌هايشان‌ آگاهانه‌ يا غير آگاهانه‌ ضربه‌اي‌ به‌ اسلام‌ بزنند؛ اگر آگاهانه‌ است‌ واي‌ بر آنها. و اگر غير آگاهانه‌ است‌ بدانند كه‌ در روز قيامت‌ بايد جوابگو باشند چرا كه‌ خداوند همه‌ ابزار شناخت‌ را به‌ انسان‌ها داده‌ است‌، و همه‌ اين‌ اعضا مسؤولند، مسايلي‌ را مي‌گويند و فكر مي‌كنند حق‌ با آن‌ها است‌ و همه‌ در اشتباه‌ و خطا هستند.
برادران‌ و خواهران‌! در اين‌ نهضت‌ و براي‌ ياري‌ قرآن‌ و اجراي‌ قوانين‌ اسلامي‌ عقل‌ها را به كار بيندازيد و جاهلانه‌ عمل‌ نكنيد، به‌ روايت‌ها و احاديث‌ و آيات‌ كريمه‌ قرآن‌ نظر بيفكنيد و راه‌ درست‌ را در پيش‌ گيريد، و به‌ قيام‌ و عمل‌ سرورتان‌ حسين‌ بن‌ علي‌-عليه‌السلام- نظر كنيد كه‌ خود حضرت‌ مي‌فرمايد: «لكم‌ في‌ اسوة‌» يعني‌ عمل‌ من ‌در اين‌ قيام‌ سرمشق‌ شماست‌. اين‌ گفتار شيوا مي‌فهماند كه‌ جنبش‌ آن‌ حضرت‌ براي‌ هميشه‌ چون‌ چراغي‌ فروزان‌ در راه‌ انسانها مي‌درخشد و جوامع‌ انساني‌ بايد از اين‌ قيام‌ پيروي‌ كنند و هيچ‌ راه‌ مبهمي‌ براي‌ باقي‌ نگذاشتند و در هر لحظه‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ فرزند امام‌ حسين‌-عليه‌السلام- حضرت‌ امام‌ خميني‌ باشيد كه‌ او غير از خير و صلاح‌ شما چيز ديگر نمي‌خواهد و تقوا و ايمان‌ را در امور پيشه‌ خود سازيد. و در همه‌ حال‌ خدا را ناظر بر اعمال‌ خود ببينيد كه‌ او بر همه‌ چيز آگاه‌ است‌.
و با گناه‌ نكردن‌ خود و با تزكيه‌ نفس‌ و با غلبه‌ دادن‌ نفس‌ لوّامه‌ بر نفس‌ امّاره‌ شناختي‌ وسيع‌ نسبت‌ به‌ جهان‌ هستي‌ و خداي‌ واحد وخودتان‌ داشته‌ باشيد، كه‌ اين‌ بهترين‌ شناخت‌ است‌ و به‌ حرفهاي‌ گزاف‌ و بيهوده‌ تن‌ در ندهيد، كه‌ اين‌ اعمال‌ ناپسند، انسان‌ را به‌ راهي‌باطل‌ و پوچ‌ مي‌كشاند و بيشتر به‌ مطالعة‌ قرآن‌ و مطالعة‌ كتاب‌ها بپردازيد. و همه‌ به‌ يكديگر خدمت‌ و نيكي‌ كنيد كه‌ نيكي‌به‌ خودتان‌ است‌. و خداوند رحمن‌ در كتابش‌ فرمود:«هل جزاء الاحسان‌ الا الاحسان»‌ (رحمن/60) و وعدة‌ خدا حتمي‌ است.‌ اين‌ مختصر وصيت‌ اين‌حقير است‌، غير از اين سرمايه‌ چيز ديگر نداشتم‌ تا تقديم‌ شما كنيم‌ و مسؤوليت‌ شما را بيشتر كنيم‌ هر چند كه‌ تمام‌ سفارشات‌ انجام‌ شد، بنابراين‌ دقت‌ بيشتري‌ فرماييد. 
سخني‌ كوتاه‌ به‌ پدر و مادر عزيزم‌ و برادران‌ و خواهران‌ گرامي‌ام‌:
سلام‌ عليكم،‌ بعد از عرض‌ سلام‌ نظر شما را به‌ آيه‌ 92 سوره‌ آل‌ عمران‌ جلب‌ مي‌كنم‌ كه‌ خداوند چنين‌ فرمود «لن‌ تنالوا البر حتي‌تنفقوا مما تحبون‌ و ما تنفقون‌ من‌ شي‌ فان‌ الله به‌ عليم‌» شما هرگز به‌ مقام‌ نيكوكاران‌ و خالصان‌ خدا نخواهيد رسيد مگر آنكه‌ از آنچه ‌دوست‌ مي‌داريد و بسيار محبوب‌ است‌ در راه‌ خدا انفاِق كنيد و هر چه‌ انفاق كنيد، محققاً خدا بر آن‌ آگاه‌ است‌. هر انساني‌ از نظرعاطفي‌ به‌ فرزندان‌ خود مهر و محبت‌ داشته و دوست‌ دارد، و اين‌ حق‌ مسلم‌ اوست‌ ولي آن كسي كه‌ بهتر از فرزند هست‌ و دل‌ بستن‌ بدان ‌بهترين‌ چيز است‌ حتي‌ بالاتر و بهتر از فرزند است‌، خداوند متعال‌ است‌ كه‌ مرگ‌ و زندگي‌ و هستي‌ و نيستي‌ دست‌ اوست‌ وكارهاي‌ هر فرد مسلمان‌ براي‌ اوست‌، اگر او نمي‌بود من‌ و تو وجود نمي‌داشتيم‌ پس‌ بنابر چنين‌ اعتقادي‌، به علاوه‌ اعتقاد بر اينكه‌ اين‌ جهان‌ فاني‌ است‌ و ما بايد كاري‌ كنيم‌ كه‌ در جهان‌ باقي‌، پايدار باشيم‌ حال‌ آن‌ كارها درس‌ خواندن‌‌، و عالم‌ شدن‌ باشد، يا مبارزه‌ در راه‌ خدا و از بين‌ بردن‌ ظلم‌ و ستم‌ و برقرار كردن‌ و اجراي‌ قانون‌ حق‌‌ باشد. و اين‌ را بايد به عرض‌ شما برسانم‌ كه‌ به نظر من‌ درس‌ خواندن موقعي‌ ارزش‌ دارد كه‌ از هر نظر كشورش‌ را مستقل‌ و آزاد ببيند، و خدمت‌ پس‌ از درس....دشمنان ما در اين جنگ‌ تحميلي‌ است‌ كه‌ دستمان‌ را مي‌خواهند ببرند و نگذارند اسلام‌ عزيز وكشورمان‌ پيشرفت‌ شايان‌ بكند، ما در اين‌ وضع‌ اسلام‌ و قرآن‌ نياز‌ به‌ افراد‌ي داريم تا وضع‌ موجود را از بين‌ برده‌ و وضع‌ مطلوبي ‌را فراهم‌ نمايند و ذلت‌ و خواري‌ را از بين‌ برده‌ و خوبي‌ و خوشي‌ و لذت‌ را براي‌ آيندگان‌ به‌ ارمغان‌ بياورند. قيام‌ كنندگان‌ در راه‌ خدا براي‌ بهشت‌ مبارزه‌ نمي‌كنند بلكه‌ براي‌ وصال‌ حق مبارزه مي‌كنند.‌ نام‌ حسين‌-عليه‌السلام- به طور شايسته‌ و به‌عنوان‌ قهرمان‌ جهان‌ و حماسه‌ آفرين‌ باقي‌ مانده‌ است‌، و اينان،‌ فرزندان‌ همان‌‌ حسين‌ بن‌ علي-عليه‌السلام- مي‌باشند. 
همان طور كه‌ خودتان‌ مطلع‌ و آگاه‌ هستيد، فرزند از دست‌ دادن‌، در اين‌ راه‌ سخت‌ و دشوار است‌ و شيطان‌ هم‌ زياد است‌ و در انسان‌ وسوسه‌ ايجاد مي‌كنند و باعث‌ مبطل‌ شدن‌ اجر و پاداش‌ اين‌ راه‌ مي‌شوند ولي‌ مي‌دانيم‌ كه‌ وسوسه‌هاي‌ شيطان‌ در دل‌ مؤمن‌ اثرنمي‌كند و مؤمن‌ را آبديده‌تر مي‌كند آنچنان‌ كه‌ زينب‌ كبري‌-سلام‌الله‌عليها- بود و رسالتش‌ را و نقش‌ خود را در نهضت‌ برادر عزيزش‌ ايفا كردچقدر خوب‌ است‌ كه‌ همه‌ مانند آنها مي‌بودند هر چند خيلي‌ افراد هستند.
پدر و مادرگرامي‌! اين‌ را بايد به‌ عرض‌ شما برسانم‌ كه‌ ما جز امانتي‌ از طرف‌ خدا نزد شما چيزي‌ ديگر نبوديم‌ و با رفتن‌ ما، شما تحت‌ آزمايش‌ خالق‌ جهان‌ هستيد و همه‌ مي‌بايست‌ به‌ ديار ديگر برويم‌ چه‌ بهتر كه‌ در راه‌ خدا باشد تا مزدي‌ نصيب‌ ما و شما بشود و آن‌ هم‌ ديدار معشوق است‌. در خاتمه‌ از شما تقاضا دارم‌ كه‌ هرگونه‌ ناراحتي‌ و آزاري‌ از اين‌ حقير مشاهده‌ كرديد عفو كنيد و از خداي‌ متعال‌ و بخشنده‌ و مهربان‌، طلب‌ آمرزش‌ براي‌ فرزندتان ‌بكنيد. 
و اما شما برادران‌ و خواهران‌ محترم‌ در هر كجا هستيد به‌ ياد خدا باشيد و از هر گونه‌ معصيتي‌ دوري‌ كنيد و تن‌ به‌ ذلت‌ و خواري ‌ندهيد و آن چنان كه‌ خدا دوست‌ دارد باشيد و هميشه‌ گوش‌ به‌ فرمان‌ امام‌ عزيز باشيد و از او اطاعت‌ كنيد.
خدا به‌ ما و شما امر و فرمان‌ داده‌ است‌ كه‌ چنين‌ مي‌فرمايد:«اطيعوالله‌ و اطيعوا الرسول‌ و اولي الامر منكم‌» (نساء/59) و زندگي‌ اميرالمومنين‌-عليه‌السلام- و قيام‌ امام‌ حسين‌-عليه‌السلام- و تعليم‌ دادن‌ شاگرد از امام‌ صادِق-عليه‌السلام- و دلاوري‌ و سلحشوري حضرت‌ زينب‌-سلام‌الله‌عليها- و مقاومت‌ همه‌ معصومين-عليهم‌السلام-‌ را سرلوحه‌ حيات‌ خود قرار دهيد و فكر نكنيد كه‌ فقط‌ پول‌ و سرمايه‌ است‌ كه‌ زندگي‌ را تشكيل‌ مي‌دهد و بايد به‌ دنبال ‌آن‌ رفت‌، اين‌ فكر باطل‌ است‌ هم چنان كه‌ مرگ‌ و زندگي‌ اين‌ گونه‌ براي‌ ما بايد كافي‌ بوده‌ باشد. از هر نظر حجاب‌ را رعايت‌ كنيد و به‌ دنبال‌ دانش‌ و تقوا همراه‌ با زندگي‌ خوب‌ و حلال‌ باشيد. كاري‌ جز خدمت‌ به‌ كشورتان‌‌ نكنيد كه‌ خدا از شما راضي‌ باشد و راضي‌ به‌ رضاي‌ خدا باشيد و مطيع‌ اوامر او باشيد هر چند كه‌ به‌ ظاهر به‌ ضررتان‌ است‌. در خاتمه‌ از تمامي‌ برادران‌ و خواهران‌عاجزانه‌ تقاضا دارم‌ كه‌ ناراحتي‌ هايي‌ كه‌ از طرف‌ اينجانب‌ متحمل‌ شدند، به بزرگي‌ خودتان‌ اين‌ حقير را عفو كنيد، و اگر از اين‌ جانب‌ وجهي‌ و يا چيزي‌ طلب‌ كار هستيد به‌ خانواده‌ام‌ مراجعه‌ كنيد و از آنها دريافت‌ كنيد. والسلام‌ 
«تبارك‌ اسم‌ ربك‌ ذي‌ الجلال‌ و الاكرام» (رحمن/ 78)‌ 
بزرگوار و مبارك‌ نام‌ پروردگار تست‌ كه‌ خداوند صاحب جلال‌ و عزت‌ و احسان‌ است.
چند تذكر:
1- اين‌ حقير نماز و روزه‌ قضا دارم اگر مي‌توانيد انجام‌ و يا اقدامات‌ لازم‌ را به‌ عمل‌ آوريد. 
2- طبق‌ روايت‌ -در مفاتيح‌ الجنان- 40 نفر از مؤمنين جهت‌ طلب‌ بخشش‌ گناهانم‌ از خداوند بر سر جنازه‌ام‌ دعوت‌ كنيد و اين‌ 40 نفر از دوستان‌ كه‌ البته‌ برادرانم نيز جزو آنها‌ هستند باشند بهتر است‌. 
3- مرا در مزار شهدا دفن‌ كنيد. والسلام‌
 
 
استان: مازندران          شهرستان: آمل        تولد: 10/8/45    شهادت: 14/12/65-شلمچه

زندگی نامه

طلبه شهيد: موسي غلامي فرزند: مشهدي برار
استان: مازندران شهرستان: آمل
تولد: 1345/8/10، آمل-ميله دشت سر شهادت: 1365/12/14- شلمچه
 
هرگز حسد نبردم بر منصبي و مالي
داني كدام دولت در وصف مي نيايد
الا بر آنت كه دارد با دلبري وصالي
چشمي كه باز باشد هر لحظه بر جمالي
شهيد «موسي غلامي» فرزند مشهدي برار، متولد ۱0/ ۸/ ۱۳۴۵ از استان سرسبز مازنداران، شهرستان آمل، روستاي «ميله دشت سر» چون غنچه اي نورس در بوستان زندگي غلامي سر برآورد.
قلم تكليف هنوز او را نشانه نرفته بود كه هر بهانه اي را ستاند و در صف راكعين، آنان كه با نماز به حياط خلوت عرفان پا مي گذارند، قرار داد.
دوران ابتدايي، راهنمايي و متوسط را پشت سرگذاشت و موفق به اخذ ديپلم شد.
يك انتخاب حساس در پيش رويش سيري متفاوت و معني دار از زندگی باز كرد و او را به وادي حوزه های  علميه کشاند. در ابتدا به حوزه علمیه نكاء رفت و بعد از قبولي در آزمون ورودي حوزه علميه قم، به شهر علم و اجتهاد قم وارد شد. بیش از حضورش در حوزه دو سال گذشته بود که غیرت دینی و حس وطن دوستی ومقابله با دشمن وجودش را شعله ور ساخت واورهسپار میدان های جنگ حق علیه باطل کرد. 
اين ميدان را بهانه ديد براي معامله با خدا، براي استغفار، براي عذر تقصير به محضر مولايش
 
بنده همان به كه ز تقصير خويش
ورنه سزاوار خداوندي اش 
عذر به درگاه خداي آورد
كس نتواند كه به جاي آورد.
 
ابتدا به دوره اي ۴۵ روزه براي آموزش عزم سفر كرد. بیشتر از سه ماه هم، كردستان پذيرايش شد تا آموزش خود را تكميل كند و در نهايت هم راهي سفر عارفانه اي شد به سمت مقصدي به نام جبهه. 
او كتاب را گذاشت و اسلحه را برداشت. باورش اين بود كه دفاع از ميهن و اسلام و ناموس مقدم بر درس و بحث مي باشد.
روز ۱۴ اسفند ۱۳۶۵، كربلاي پنج، منطقه شلمچه بساط عروسي بر پا بود. عروسي كه داماد، با خون، حنا مي بندد و به جاي هلهله مادران، اين فرشتگان مقرب خدايند كه به پيشواز داماد مي آيند. 
وصالت مبارك باد داماد شهيد!
سلام و درود خدا بر شهيدان نهضت اسلامي كه با نثار جانشان مسئوليت هاي سنگيني را بر دوشمان نهادند. 
«... شما هرگز به مقام نيكوكاران و خالصان خدا نخواهيد رسيد مگر این كه از آن چه دوست مي داريد و بسيار محبوب است در راه خدا انفاق كنيد.  
«روحش شاد و راهش پررهرو باد»
 

وصیت نامه

اسکن وصیتنامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد