شهید «علي اوسط غلامي رباطي»
نام فرزند: درويش
اول اسفند 1345 در روستای «رباط» بهشهر و در کاشانه «درويش و رقیه» به دنیا آمد. نامش را «علياوسط» گذاشتند؛ شايد ميدانستند که او در طول زندگي علي وار مبارزه خواهد كرد و دست از عقايدش بر نخواهد داشت. آنها هفت فرزند داشتند که علي اولینشان بود.
پدر، كارگر كوره آجرپزي بود.
علی در هفت سالگی، با ثبت نام در دبستان ابتدائي «خواجه نصير» در «خليل محله» به دنياي آگاهي و دانايي پا نهاد. اگرچه به علت حضور در جبهه، تحصیلاتش را تا مقطع راهنمايي در مدرسه «آيتالله طالقاني» خلیلمحله ادامه داد.
در بیان خلقوخوی علی باید گفت که نسبت به والدین، مودب و متواضع بود و در همهحال، مطیع اوامرشان. با دیگران نیز، با ملاطفت و گشادهروئی رفتار میکرد و در رفع گرفتاریهایشان میکوشید.
به دلیل تربیت دینی خانواده، در ادای واجبات و مستحبات تلاش زیادی داشت و از انجام محرمات روی گردان بود. قرآن را چراغ زندگی خود قرار میداد و از فرامینش بهرهها میگرفت.
در 27 اردیبهشت 1362، به عنوان تکتیرانداز راهی مناطق نبرد شد.
در سالهای 1363 الی 1364 نیز، بارها در جبههها به سر برد.
در 66/6/21 به عضويت سپاه در آمد و در واحد تبلیغات سپاه بهشهر به ادای تکلیف پرداخت.
او همچنین به مدت دو ماه در پادگان المهدي(عج)، دوره تخصصي خمپاره را در واحد ادوات گذراند.
علی زماني كه به مرخصي ميآمد، براي تبليغ جوانان به شرکت در جهاد با دشمن، با ماشین به روستاهاي اطراف ميرفت.
علیاوسط يكبار در جبهه شلمچه مورد اصابت تركش خمپاره قرار گرفت و از ناحيه چشم راست و بازوي چپ مجروح شده، برای مدّتي در بيمارستان پارس بستري بود.
و سرانجام، او در آخرین اعزامش، با همراهی گردان مالک اشتر به جزيره مجنون عزیمت کرد و در 67/4/4، همزمان با ماه محرم به درجه والای شهادت نائل آمد. پيكر پاکش نیز، پس از هفت ماه در گلزار شهداي «امامزاده حسن رضا» زادگاهش به خاك سپرده شد.
خواهرش «هاجر» ميگويد: «علاقه زيادي به جبهه داشت و آرزويش شهادت بود. هميشه به دوستانش سفارش ميكرد جبهه ها را خالي نگذاريد. برادرم به آرزويش رسيد.
ما هم سعي ميكنيم در زندگي اهداف متعالي اسلام و انقلاب را در نظر داشته باشيم.»