نام پدر : رضا
تاریخ تولد :1339/09/28
تاریخ شهادت : 1362/03/22
محل شهادت : ذوالفقاریه

وصیت نامه

1- با آگاهی و با شناخت به سوی خدا، جهاد و شهادت می روم و تا پوزه دشمن یعنی (آمریکا) را به خاک بمالم از پا نخواهم نشست. آنقدر حرکتم را به سوی خدا ادامه خواهم داد تا مستضعفین و قانون خدا را در این جهان حاکم کنیم و یا شهید شویم که شهادت آرزوی من است، همانطور که امام حسین (ع) در این راه شهید شد.
2- ای پدر و مادر ارجمند! با استقامت و صبور باشید و از انقلاب اسلامی ایران دفاع کنید. مبادا روحیه خود را ببازید و ناراحت شوید ... افتخار کنید که فرزندی را در راه خدا تقدیم کرده اید.
3- شما ای مسئولین! بیشتر تلاش شما برای رهایی مستضعفان باشید.
4- شما ای خواهران و برادران حزب اله! تا آنجا که می توانید از انقلاب و از خط امام و روحانیت دفاع کنید، تا بتوانید به تمام ابرقدرت ها نشان بدهید که می توانید حق مظلومان را از آنها بگیرید. انشاء اله. از شما خواهش می کنم این پیر جماران را تنها نگذارید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

علی اصغر غلامرضازاده

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

8/9/1339- بابلسر

3- نام و شغل پدر :

رضا- آزاد

4- نام و شغل مادر:

مریم بانو علیزاده – خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

هشت فرزند- شهید اولین فرزند بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

وضعیت اقتصادی خوبی نداشتند و امکانات مالی آن ها بسیار ضعیف بود.

اعتقادات مذهبی بالایی داشت و نسبت به قرآن و نماز اهمیت ویژه ای قائل می شد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ـــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان عیسی خرازی بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه ی راهنمایی شهید منفرد بابلسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان امام خمینی بابلسر – رشته ی اقتصاد و اجتماعی

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

به علت حضور در جبهه و جنگ بعد از مقطع سوم دبیرستان ترک تحصیل کرد.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

بسیار خوش اخلاق بود و با والدین و سایر اعضای خانواده رفتاری خوبی داشت. و نسبت به آن ها مهربان بود.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

حضرت امام خمینی (ره) در تحول روحی و فکری شهید خیلی موثر بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شرکت در راهپیمایی های دوران انقلاب، پخش اعلامیه

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه : ــــــــــ

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چندین بار

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

دو، سه بار مجروح شدند. یک بار از ناحیه ی پا که در بیمارستان 501 ارتش بستری بود یک بار هم از ناحیه ی کمر و باسن که در بیمارستان سینای تهران بستری شد.

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

22/3/62، در منطقه ی ذوالفقاریه بر اثر اصابت ترکش به پای چپ و راست و موج انفجار به درجه ی شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

23/3/62 در گلزار شهدای امام زاده ابراهیم بابلسر به خاک سپرده شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

علی اکبر غلامرضازاده- برادر شهید- می گوید: وقتی شهید بزرگوار مجروح شدند و در بیمارستان تهران بستری بودند، مراجعه کننده از شمال زیاد داشتند و نگهبانی هم جلوی یک متری مراجعه کنندگان را می گرفت. شهید با تلفن زنگ زد به قسمت نگهبانی و با لبخند گفت آقا! خانواده ی ما زیاد هستند، جلوی شان را نگیرید، فکر کنید برادر و خواهر شما هستند. خلاصه با حرفای منطقی و شیرین باعث شد نگهبان ها با ما خوب شوند و جلوی ما را نگیرند.

حسن علی غلامرضا زاده- برادر شهید- می گوید: یک روز شهید بزرگوار مرا برد لب دریا تا شنا یاد بدهد. می گفت: بچه ی بابلسر حتماً باید شنا بلد باشد.

عباس علی غلامرضازاده- برادر شهید- می گوید: شهید بزرگوار خیلی به درس اهمیت می دادند زمانی که در بستر بیماری بودند، معلم خانگی من بودند، یک بار که در حال نوشتن مشق بودم، دیدم ایشان چشمش را بست، بلند شدم که بروم ولی ایشان جعبه ی دستمال کاغذی را به طرف ام پرتاب کردند و گفتند: کجا می روی؟ مشق ات را نوشتی؟ آینده ی کشور دست شماهاست.

 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد