نام پدر : رستم علی
تاریخ تولد :1333/07/12
تاریخ شهادت : 1364/11/26
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

1- چه نیکوست که شخص بداند که فردای خود را با یاد خدا به استقبال مرگ می رود. خدایا! چه نیکوست در آخرین لحظات عمر به یاد تو بودن.
2- همسرم و ای همدم و ای مونس زندگی! ناراحت نباش و از حسین (پسر شهید) خوب خوب نگهداری کن.
3- پسرم حسین جان که وارث زندگی من هستی و امیدم در آینده می باشی! تو را به خدا چنان باش که دیگران از تو سرمشق بگیرند. درس هایت را بخوان تا در آینده انشاء اله هم بتوانی به درس هایت برسی و هم سرپرست خانواده ات باشی و در آینده سربار جامعه نگردی.
4- خدایا! رحمت کن ما را.
5- پدرجان! می دانم که خیلی زحمت برایم کشیده ای و بی مادری بزرگم نموده ای. به خود ناراحتی راه مده که من امانتی بودم در نزد تو و خداوند امانتش را از تو گرفت.
6- خواهرم، نوابه جان! ... به فرزندانت بگو درس خود را بخوانند و مواظب تربیت کردن آنها باشید.
7- خواهرانم؛ حلیمه و آسیه! درس خود را فراموش نکنید، دانش آموز خوبی باشید و تا دانشگاه درس هایتان را ادامه دهید.

زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

قربانعلی غلام حسینی- قاسم

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

12/7/1333- بابلسر

3- نام و شغل پدر :

رستم علی – کارمند بازنشسته ی دانشگاه

4- نام و شغل مادر:

رقیه رهنمایی- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

10 فرزند- شهید سومین فرزند بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

وضعیت اقتصادی مناسبی نداشتند و با کارگری و کشاورزی امرار معاش می کردند.

از لحاظ اعتقادی بسیار مذهبی بود از همان سنین کودکی واجبات را انجام می داد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ): ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان عصر پهلوی بابلسر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه ی عصر پهلوی بابلسر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان عصر پهلوی بابلسر- علوم طبیعی

 

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ـــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

متأهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

حلیمه قاسم زاده- 18/11/1360

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

2 فرزند- غلام حسین- امید

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رفتارش با والدین و سایر اعضای خانواده بسیار خوب بود و با همسر و فرزندانش هم با احترام و خوش رویی رفتار می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

دبیر طرح کار، مسئول تعاون، بازرس شیلات، فرمانده پایگاه

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

رسمی آموزش و پرورش- فرمانداری بابلسر- شیلات- بسیج

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها همکاری با بسیج و سپاه

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

فرمانده پایگاه محل بود؛ مسئول گروه مقاومت بسیج شهید رزمی

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چندین بار

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز- آر پی جی زن- فرمانده گروهان

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

26/11/64 در فاو عملیات والفجر 8 بر اثر اصابت تیر مستقیم به درجه ی شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

12 روز بعد شهادت در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم بابسر به خاک سپرده شد.

 

 

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

علی اکبر محمدپور- دوست و هم رزم شهید- می گوید: شهید بسیار شوخ طبع بود و در حین عملیات هم با بچه ها شوخی می کرد و می خندید. با این که معلم و فردی تحصیل کرده بود، خیلی با بچه ها خودمانی بود و اصلاً برایش کسر شأن نبود که فلانی هم سطح و هم نشین نیست یا تحصیلات ندارد. آن چنان با همه گرم می گرفت که فکر می کردیم برادرمان است.

حسین محمد مهدیپور- دوست شهید- می گوید: شهید بزرگوار خیلی نفوذ کلام داشتند. یک شب که منافقین درب سپاه را کوبیدند تا بچه های بسیجی بیرون بیایند، شهیدبا منزل عبدا... کریم نیا تماس گرفت و با حرف ایشان آقای کریم نیا گروهی از بچه های کاظم آباد را جمع کرد و به سپاه بابلسر آمد تابچه های سپاه را از دست منافقین نجات دهد.

حسین محمد مهدی پور می گوید: شهید بزرگوار دلبستگی عجیبی به ولایت داشت. اگر از نماینده ی رهبر چیزی می شنید برایش حکم حضرت امام (ره) را داشت. یادم می آید یک بار به هر طریقی شد خود را به شهید محلاتی رساندند، به دلیل این که شهید محلاتی چندین بار به دیوار حضرت امام رفتند و از نزدیک با ایشان روبوسی کردند. شهید می گفت: همین قدر برایم بس است با کسی که با امام ارتباط نزدیک داشت، رابطه برقرار کنم.

علی رهنمایی دوست شهید می گوید: آن موقع شهید می گفتند مجاهدین خلق بازوی انقلاب هستند. یک بار از ایشان گله کردم که چرا این حرف را می زنید؟ گفت: تو چرا این حرف را می زنی؟ منظور من این است که مجاهدین خلق، مجاهدین انقلاب اسلامی هستند. از آن به بعد دیگر این شعار را نداد و گفت: وقتی شما در انقلاب هستید و می بینید چنین تغیری می کنید، معلوم نیست دیگران چه تغییری می کنند.

 

 


وصیت نامه

اسکن وصيت نامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد