*توصیه نامه شهید مجید غلامحسین نژاد*
به شما عزیزان توصیه می کنم که از رهبری حمایت کنید و دین اسلام را زنده نگه دارید و در حفظ ناموس خود بکوشید.به پدر و مادر خود احترام بگذارید و به آنها نیکی کنید. در انجام واجبات وترک محرمات کوشا باشید. نماز خود را اول وقت و به صورت جماعت به جا آورید. به خواهران خود توصیه می کنم که حجاب خود را رعایت نمایند.
شهید «مجید غلامحسیننژاد»
نام پدر: احسان
سال 1343، روستای «بیشهسر» بابل چشم به راه کودکی به نام «مجید» بود که با آمدنش، به زندگی «احسان و زینب» صفایی دگر بخشید.
کوکانههایش در کوی و برزن روستا و آغوش اَمن پدر و مادر سپری شد.
سالهای ابتدائی تحصیلی مجید، در دبستان «بعثت» زادگاهش طی شد. سپس به مدرسه راهنمائی «آغوزبن» رفت؛ اما در همین مقطع، به ترک تحصیل پرداخت.
در آغازین روزهای انقلاب، اگرچه نوجوانی کمسنّ و سال بود، امّا همپای دیگر مردم کوچه و خیابان، در تظاهرات ضد رژیم حضور داشت. برادرش منصور، در این مورد میگوید: «از همان اوایل انقلاب، در راهپیمائیها شرکت داشت. حتّی برای حضور در تظاهرات، به شهر میرفت تا در پیروزی انقلاب نقش داشته باشد.»
مجید در سال 1361 با عضویت رسمی، توان خود را در جهاد مقدس سپاه پاسداران به کار گرفت. سپس، در همان آغاز ورود، به خیل رزمندگان اسلام در خطّه لالهخیز و مظلوم کردستان پیوست و به مدت دو سال، به اهالی سنندج خدمت کرد. با اتمام مأموریت، به سپاه بابل برگشت و مشغول ادای تکلیف شد.
در سال 1362، «سیده خانم ساداتتبار» را به همسری اختیار کرد که ماحصل زندگی مشترکشان، «محمد و خدیجه» هستند. این پاسدار وارسته مازندرانی، مدتی بعد، برای دومین بار راهی منطقه جنوب شد تا دوشادوش برادران همسنگرش به دفاع بپردازد.
در نهایت، او که از فرماندهان گروهان تخریب تیپ 45 جوادالائمه بود، در 6/5/1366 در فاو دچار مجروحیت شدیدی شد و یک روز بعد، به ضیافت حق شتافت. پیکر مطهرش نیز، طی مراسم تشییع، در گلزار شهدای بیشهسر به خاک آرمید.