نام پدر : شعبانعلی
تاریخ تولد :1347/07/19
تاریخ شهادت : 1363/04/21
محل شهادت : مریوان

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید رضا غلامپور*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید چرا که دفاع از میهن دفاع از ناموس می باشد. در انجام فرائض دینی به خصوص نماز اول وقت کوشا باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رضا غلام پور گلی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

19/7/1347- روستای حیدرکلا- بابل

3- نام و شغل پدر :

شعبانعلی غلام پور گلی- نانوا

4- نام و شغل مادر:

سادات اسماعیل تبار- خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

4 فرزند- شهید فرزند چهارم بود.

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانوادۀ مذهبی متولد شد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

به مکتب خانه برای فراگیری قرآن رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان حیدرکلا- بابل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی منتظری- روستای حیدرکلا - بابل

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید در مقطع سوم راهنمایی عازم جبهه شدند.

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد.

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

با پدر و مادر رفتار بسیار خوبی داشت و به آنها احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

28/1/63 الی 21/4/63- بابل- سپاه- مریوان (غرب)

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

2 ماه و 20 روز

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

مریوان- 21/4/63- اصابت ترکش به سر

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

25/4/63- گلزاذ شهدای آرامگاه معتمدی بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر: شهید پسری آرام و ساکت بود شبها در بسیج فعالیت می کرد و به مسجد می رفت و با نیروی بسیج فعالیت داشت. روزها روزه می گرفت و من اطلاع نداشتم و چیزی نمی خورد. من فکر می کردم که او بیمار است یا ناراحتی دارد و از دوستانش پرسیدم که چرا شهید چیزی نمی خورد. دوستانش گفتند که رضا روزه دارد. من از او پرسیدم شما که سحری نمی خورید چرا بدون سحر روزه می گیری؟ گفت مادر بیا کنارم بشین و من کنارش نشستم و گفت مادر مگر تاکنون نشنیدی که در دوره حضرت علی (ع) زمانی همه روزه بودند فقیری آمد و آنان افطاری خودشان را به فقیر دادند و این عمل تا 3 روز تکرار شد مگر ما از آنها بالاتریم پشت او را زدم و گفتم ما که حضرت علی (ع) نمی شویم او گفت می توانیم راه آنها را ادامه دهیم.

برادر: شهید دارای اخلاق و رفتار بسیار خوب و پسندیده بود و از مسائل اعتقادی بالایی برخوردار بود. شهید همیشه روزه می گرفت به مسجد می رفت با خدا راز و نیاز می کرد. حق کسی را پایمال نمی کرد در مراسمات مذهبی شرکت می کرد. تابع ولایت و گوش به فرمان رهبر بود. آرزویش شهادت بود و رفتن به جبهه که به آرزویش رسید.

پدر: زمانی که شهید در جبهه بود من هم در آن جبهه حضور داشتم و پسرم در مریوان بود 200 روز از اعزامش می گذشت که زنگ زدند و دوستان به من گفتند که آقای غلام پور از منزل زنگ زدند و با شما کار دارند و شما باید فوری بروی به منزل زمانی که من به جبهه عازم شدم همسرم مریض بود و من هم وقتی فهمیدم از منزل زنگ زدند فکر کردم برای همسرم مشکلی پیش آمد زمانی که به منزل آمدم دیدم رضا شهید شده است. خدا قبول کند. خودش داده و خودش گرفته.