فردي زحمتكش ، مهربان ، دلسوز و در عين حال شيطنت هاي خاص خودش را داشت .
خانواده او را بسيار دوست داشتند و او نيز خانواده را خيلي گرامي ميداشت و احترام ميكرد .
براي گذراندن خدمت سربازي به آموزش و سپس به منطقه عملياتي در كردستان اعزام گرديد .
دشمن منطقه را زير آتش شديد گلوله هاي توپ و خمپاره گرفته بود .
بي سيم فرماندهي كمي دورتر از فرمانده افتاده بود . فرمانده دستور داد يك نفر بي سيم را بياورد ، هيچكس جرات نميكرد در آن آتش و گلوله از سنگر بيرون بيايد .
حميد تنها فردي بود كه گوي سبقت را از ديگران ربود و با شجاعت ، دستور فرمانده را
لبيك گفته و از سنگر بيرون پريد .
هنوز چند قدمي دور نشده بود كه صداي انفجار مهيبي همه را در جاي خود ميخكوب كرد و
بدن حميد بر روي خاك كردستان افتاد .
فاصله اجراي دستور فرمانده تا لبيك به حق تعالي بيش از لحظه اي و گامي نبوده است .
وبدينسان باشهادت دهمين شهيد اين روستا دفتر و كتاب شهادت در حال حاضر مسدود گرديد .
پيكر مطهر شهيد حميد بعد از تشييع جنازه در مزار و جوار شهيدان ( مهران – سيروس – تاجبخش – رحمت )
به خاك سپرده شد .
روحش شاد وراهش پر رهرو باد .