نام پدر : ید الله
تاریخ تولد :1349/06/10
تاریخ شهادت : 1364/04/02
محل شهادت : مریوان - گلچیده

خاطرات

ولی الله عموزادی ـ برادر شهید: شهید بزرگوار به خانواده شهدا سرکشی می کرد و برخوردش را با آنها می دانست. همیشه به ما می گفت: دوست دارم بعد از شهادت جسد مرا تحویل نگیرید. مثل مادر وهب که فرمود سری را که در راه خدا دادم، پس نمی گیرم.

رقیه خلیلی ـ همسایه شهید: شهید بزرگوار اخلاق بسیار خوبی داشت و همیشه کمک حال ما بود. یک روز کارگر داشتیم و پدر و مادرش در یک محل دیگر بودند. ایشان آمد به من گفت: می خواهم به جبهه بروم، شما به مادرم بگویید. من هم رفتم به مادرش گفتم که علی اکبر می خواهد به جبهه برود و از منزل ما رفت تا برای خودش فرم بگیرد. حتی صبح روزی که می خواست به جبهه برود، تا سر خیابان ایشان را همراهی کردم. ایشان هم گفت شما چرا دارید می آیید، برگردید. ما هم گفتیم می خواهیم شما را بدرقه کنیم. ما از شما راضی هستیم. شما خیلی برای ما زحمت کشیدید. از اینکه داشت می رفت واقعا خوشحال بود و می گفت همراه من نیایید.

محمدرضا عموزاده مهدیرجی ـ هم رزم شهید: یکی از ویژگی های بارز شهید تواضع و خشوع اش بود. ایشان آنقدر متواضع بود که وقتی از خیابان می گذشت، فقط سلام می کرد؛ به طوری که مردم می گفتند: صبر کن، با تو حرف بزنیم، شما همین طوری داری می روی.