نام پدر : غلامحسین
تاریخ تولد :1317/08/05
تاریخ شهادت : 1364/01/19
محل شهادت : جزیره مجنون

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید رستم علیزاده*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید. نماز را اول وقت بجا آورید ودر انجام فرائض دینی بکوشید. به بزرگترها به خصوص به والدین خود احترام بگذارید.توصیه دیگرم به شما در مورد تحصیل است که بدان توجه ویژه ای داشته تا بتوانید برای خود و جامعه فرد مفیدی باشید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رستم علیزاده

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

5/8/1317 ـ آمل

3- نام و شغل پدر :

غلام حسن ـ آزاد

4- نام و شغل مادر:

معصومه حسن پورـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

5، فرزند چهارم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی و زحمت کشبه دنیا آمد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):ـــــــــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

ابتدایی ـ آمل

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــــــ

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی : ــــــــــــــــــ

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

متاهل

2- نام همسر و تاریخ ازدواج :

حمیده آهنگری ـ 2/4/1343

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ):

5فرزند ـ علی ، حسین ـ بتول ـ کبری ـ غلام حسن

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید در 7سالگی مادرش را از دست داد و به پدر احترام می کرد.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

رسمی 17سال و 9ماه

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت :

کارمند شهرداری

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی:

آتش نشان

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره )بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

قبل از انقلاب در جریانات سیاسی کمی فعالیت داشت

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

28/12/64 الی 19/1/64 ـ آمل ـ بسیج ـ جزیره مجنون

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

21 روز

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

19/1/64 ـ جزیره مجنون ـ شیمیایی

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

28/1/64    ـ گلزار شهدای امامزاده ابراهیم ـ آمل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

همسر شهید : شهید روزی که عازم جبهه بود به مرکز آتش نشانی رفت و با همکاران خداحافظی کرد . بعد به منزل آمد و لباس خود را در ساکی ریخت درست 3 روز مانده به عید نوروز و ما مشغول خانه تکانی بودیم . به من گفتند مراقب بچه ها باشم و گفت شما را به خدا می سپارم و رفت و دیگر بر نگشت.

فرزند شهید: روزی که پدرم عازم جبهه بود دوشنبه بود و من امتحان عربی داشتم دیدم که پدرم ساک به دست جلوی مسجد ایستاده و مادرم جهت بدرقه آب و قرآن آورده . به پدرم گفتم شما می خواهید بروید ؟ پدرم گفت می روم و باز می گردم ولی الهامی درونی به من گفت  که این دیدار دیدار آخر است . وقتی من گریه می کردم پدرم مرادر آغوش کشید وبه من گفت:« گریه نکن شما فرزند  من هستی» و دیگر به پشتش نگاه نکرد .

ـ خاطره ای که از پدرمان برای ما تعریف کردند و من به خودم می بالم در مورد ایثار گری و رشادت و رفاقت پدرم بود. در یک غروب دوشنبه ما در جزیره مجنون بودیم در محوطه دو تا میگ عراقی آمدند و مانور می دادند یکی از همسنگران که اهل آتش نشانی این شهر بود به هوای این که میگ نیست و فانتوم ایرانیست بالای بلندی قرار گرفت و چفیه خود را برای خلبان تکان داد که این اشتباه منجر به شهادتش شد . همرزمانش از جمله شهید علیزاده چون با شهید رفاقت داشتند و اشتباه آن شهید این بود که آن فانتوم نبود و میگ بود و دو عدد راکت بمب داشت که بمب شیمیایی در آن بود . موجی که در آن محوطه حاصل شد موج انفجار آن شخص را بیهوش کرد و شهید علیزاده به خاطر آشنایی اش با آن شخص که روی تپه بود برای نجات آن شخص رفت و خودش هم به شهادت رسید . حیاتش به خاطر رفیق بود و مماتش هم به خاطر رفیق بود . 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد