نام پدر : عظیم
تاریخ تولد :1343/05/04
تاریخ شهادت : 1365/10/19
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

 

   وصیت نامه شهید تیمور علیپور

 

                                                 ***  بسم الله الرحمن الرحیم ***

 

سلام ودرود بیکران خدا بر محمد(ص) و اهل بیتش، و درود تمامی پیامبران بر حسین(ع) که به حق دین جدش را بر پا نمود و سلام درود بر ائمه اطهار بر اصحاب با وفا حسین(ع) که به حق وفای عهد با حسین نمودند و درود خدا بر امام زمان(عج) و نائب بر حقش و تمامی شهداء و خانواده های معظم شهداء.

((و قاتلوا هم  حتی لا تکون فتنه))

اینجانب: (تیمور علیپور) فرزند عظیم ساکن روستای قراخیل که در مورخ 27/1/1365 همراه با دیگر برادران سپاهی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردیدم. هدفم از رفتن به جبهه، جهت پیشبرد اهداف اسلامی و پیروی از ولایت فقیه و لبیک گفتن به ندای رهبر کبیر انقلاب (که همچون نوری است که بر قلب ما روشنایی می بخشد) و فرموده: که رفتن به جبهه از اهم واجبات است و حفظ اسلام از احکام آن بالاتر است.

اینجانب: وظیفه خود دانسته ام ، دینی را که اسلام و امام و شهداء بر گردن ما دارند، ادای تکلیف نمایم و ادای تکلیف موقعی از ما ساقط می شود، تا آخرین قطره خونی که، در بدن ما جریان دارد، در راه اسلام و انقلاب اسلامی فداکاری نمائیم. بار خدایا: تو را به حق مقربان درگاهت قسم، ما را تا آخرین دم شهادت، در راهت ثابت قدم و استوار نگهدار. و لحظه و آنی بین ما و خاندان و رسولت جدایی مینداز.

 بار خدایا: اگر دین محمد(ص) جز با کشته شدن ما پا بر جا نمی ماند ما هم همصدا با رهبرمان امام حسین(ع) فریاد     می زنیم: (که ای گلوله های آتشین بیائید و بدن ما را قطعه قطعه نمائید اما اسلام بماند) به استعمارگران شرق و غرب بگوئید، که چشم طمع از ای مملکت اسلامی بردارند.

هرکه مکر و حیله در برابر انقلاب خدا بکار برد، به حق، خدا هم آن را به خودشان برمی گرداند و رسواشان می کند. (و مکروا و مکر الله والله خیر الماکرین) و باید منتظر باشند، که انشاءالله به یاری خدا، همراه با رهبر عزیزمان، پرچم پرافتخار (لااله الاالله) را در پهنه گیتی به اهتزاز در میآوریم و هرگز از پای نخواهد نشست. ما پاسداران و بسیجیان جان بر کف، همچون موج خروشان دریا، سیلی بسازیم که تا ریشه استعمار و استثمارگر را از جای نکنیم، آرام و قرار نخواهیم گرفت.

بار خدایا، اگر دشمنان دینت، ما را بکشند، آیا دین محمد(ص) بی یاور می ماند؟ نه هرگز، زیرا از هر قطره خون شهیدی که بر زمین ریخته می شود، سروهائی روید. اگر دشمن این سروها را سر ببرند، باز سروهای دیگری خواهد روئید. و بساط آنها را که دم از حقوق بشر می زنند خواهد پاشید. اما ای کسانی که برای حتی یک بار پا به این جبهه نگذاشته اید، تا کی می خواهید در لاک خود، در عالم بی خبری زندگی کنید؟ اما شما ای خانواده های معظم شهدا و مفقودین، تا ما پاسداران و بسیجیان هستیم، این را بدانید دست از امام عزیزمان و اسلام نخواهیم کشید و انتقام خون فرزندانتان را از جنایتکاران که برای دلخوش کردن آرزوهایشان چشم طمع به این مملکت دوختند خواهیم گرفت.

اما چند سخن به شما برادران بسیج: (شما مایه افتخار اسلام و امام عزیزمان شده اید، قدر این رهبر عظیم الهی را بدانید و هیچوقت پیشی نگیرید. از فرزند زهرا(س) که چه ابهت و ارزشی به این مملکت ما، دین ما و مردم ما داد). او بود چگونه خدمت کردن به اسلام، و چگونه زیستن را بعد هزار و چندی سال از سرور شهیدان به شما آموخت. نگوئید: که فرزندان ما شهید شده اند و از دست ما رفتند، خیر، به فرمایش بهشتی عزیز: (این شهیدان را ما بدست آوردیم نه از دست دادیم).

شما عزیزان بسیج: (دنیای کفر و ابر جنایتکاران شرق و غرب را به وحشت و تعجب انداخته اید. برای اسلام افتخار    آفریده اید و برای رهبر اسلام سرافرازی به وجود آورده اید. و به پیروزی های غیرعادی و چشم گیر دست یافته اید، که این افتخارات مدیون اعتماد و توکل به خداوند تعالی هست).  

آن کس برای خدا قدم بردارد، و یا رنگ خیر رضای خدا را در کارش بکشد، خدا هم او را لطف خیر می کند، و هیچوقت شما را بی یاور نمی گذارد.

(ان تنصرالله ینرکم و یثبت اقدامکم) و اعمال انسان باید خالص باشد. اما اگر اعمال ما خالص نباشد اصلاً و ابداً ارزش الهی و معنوی ندارد، بلکه گناهی هم بر آن مرتبط است. اگر یک کاسب یا یک تاجر یا دکتر و یا غیره در کارهایش خلوص نداشته باشند، اعمالش باطل نیست ولی ثواب خلوص در کار نبوده است و رشد معنوی پیدا نمی کند. اما اگر یک سپاهی یا یک ارتشی یا بسیجی و روحانی(که کارهایش از جمله عبادت است و جهت الهی دارد) خلوص نداشته باشد هم عملش باطل است و هم استکمال نمی یابد. و در ضمن برای او گناه هم نوشته می شود. ای بسیجیان عزیز! بار سنگین جنگ بر دوش شما است. ای سربازان گمنام! مواظب باشید که نزد پیامبر(ص) و امام زمان(عج) نیز جز گمنامان باشید. هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که روز قیامت گفته شود، بسیجی سرباز گمنام ولی الله اعظم(عج) است. پس افتخار بزرگی است که روز قیامت بسیجی را به صف محشر بیاورند و او سرباز امام خمینی معرفی کنند.

چند سخن نسبت به آنهائی که از اول انقلاب و جنگ تا به حال نق می زدند و تفرقه ایجاد می نمودند. اما ای تفرقه اندازها! تا کی می خواهید رعب و وحشت ایجاد کنید. ولی این را بدانید هیچوقت با حیله تان پابرجا نخواهید ماند. این چند صباحی را که در این دنیای فانی می گذرانید. لااقل یک شب هم به خودتان فکر کنید که مملکت چگونه بود پیش از انقلاب و حال را بنگر، نگوئید که چرا جنگ را خاتمه نمی دهند، صلح نمی کنند. جنگی که برای خدا باشد و اسلام در آن حکومت داشته باشد، صلح معنی ندارد. چگونه به خودتان این جرأت را می دهید، که تفرقه ایجاد می کنید و در مورد جنگ نق می زنید. شمائی که هنوز حتی برای یک بار پا به جبهه نگذاشته اید، انتظار این را دارید، که دم از حقوق بشر زنهایی می آیند. مملکت ما، را چپاول کنند. جواب این همه شهید را چه کسی باید بدهد؟ جواب مفقودین و این همه خانمان سوزی را که باید بدهد؟ شما که آرزوی بی بند و باری در سر داری، تا خدا در این مملکت است به آرزویتان نخواهید رسید.

اما چند وصیت به پدر و مادر مهربانم: انشاءالله با شهید شدن من (که اگر خدا قبول کند) احساس ناراحتی به خدتان راه ندهید که خواست خدا همین را اقتضا کرده امانتی را که چند وقتی در دستان بود بگیرد. همچون شهیدانی که به شهادت نائل گشته اند امیدوارم که هر بدی نسبت به شما کرده ام و فرزند خوبی برای شما نبوده ام، مرا ببخشید. و از خدا بخواهید قلم عفو بر جرایم اعمال من بکشد. و اما خواهران عزیزم: هیچوقت حجاب اسلامی را از خودتان رها مکنید، که لطمه به خون شهدا نخورد، و شما با حجابتان خون شهیدان را همچون زهرا(س) حفاظت نمائید.

و اما برادر عزیزم: انشاءالله احساس تنهائی نکنید و خواست خدای حق تعالی بود و راهم را تا توان و قدرت در بدن دارید ادامه بده و فرزند خوبی در نبود من (که نسبت به پدر و مادر نبوده ام) باش اگر آنها را ناراحت کنی، خدا را ناراحت کردی و انشاءالله درست راهم را ادامه بده تا بتوانیم دین خود را نسبت به مملکت اسلامی و خون شهدا ادا نمائی.

ای پروردگارم! بر ناتوانی تنم و نازکی پوست بدنم و باریکی استخوانم ترحمی فرمای. خدایا! برایم بیامرز، هر گناهی را که مرتکب آن شدم و هر خطائی را که گرفتارش شدم.

از تمامی دوستان و آشنایان و از تمامی بسیجیان و از آنهائی که بدی از من دیده اند امیدوارم که مرا ببخشند.

                                                                                                                    "والسلام"  

                                                                                                             ***تیمور علیپور***

                                                                                                                   27/9/65

             ****************************************************