نام پدر : حمزه علی
تاریخ تولد :1350/06/01
تاریخ شهادت : 1367/01/05
محل شهادت : حلبچه

وصیت نامه

1 – پدرم ! از شما می خواهم که هیچ وقت گریه نکنید زیرا من اسلحه برادرم را بر دوش گرفتم به جبهه رفتم تا پرچم به زمین افتاده برادر شهیدم را بلند کنم و در جهان به احتزاز در آورم .
2 – هیچ وقت نماز جمعه و جماعت را ترک نکنید .
3 – برادرانم ! هیچ وقت دعا و نیایشتان را ترک نکنید . در قیامتع هیچ چیز به جز اعمال خوب به درد شما نمی خورد .
4 – خواهرانم ! به شما سفارش می کنم که حجابتان را حفظ کنید . شما نیز مانند زینب (س) که از دست دشمنان تازیانه خورد و صبر نمود ، صبر زینبی داشته باشید .
5 – خواهرانم ! شما باید سرمشق زن ها باشید . زن هایی که در کوچه و خیابان با لباس های غربی و با عفتی تمام پرسه می زنند و بفکر خود نیستند را امر به معروف و نهی از منکر کنید و به فکر این جامعه اسلامی باشید .
6 – ای جوانان محل و شهر ما ! این لباس های غربی در روز قیامت به درد شما نمی خورد بلکه در روز قیامت فقط اعمال نیک و کارهای شایسته به درد شما می خورد .
7 – ای ملت شهید پرور پایین گنج افروز ! وحدت خود را حفظ کنید و در نماز جمعه و جماعت شرکت کنید ، مخصوصا در دعای روح بخش کمیل .

وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

یزدان علی زاده

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/6/1350 ـ روستای گنج افروز ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

حمزه علی ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

مشتری دو میری ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

9 فرزند ـ شهید فرزند هشتم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

در خانواده مومن، مذهبی در دامان پدر و مادری متدین با اوضاع اقتصادی متوسط که با کسب روزی حلال تامین می شد به رشد و تکامل رسید.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

روستای گنج افروز

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

روستای گنج افروز

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید در مقطع دوم راهنمایی به جبهه رفت .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ـــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ـــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ـــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

5/2/66 ـ بابل ـ سپاه ـ گهرباران ـ آموزش عادی

17/5/66 ـ بابل ـ سپاه ـ مهران

12/9/66 ـ بابل ـ سپاه ـ حلبچه

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

تک تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ـــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

حلبچه ـ 5/1/67 ـ عملیات والفجر ـ اصابت خمپاره

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

13/1/67 ـ گلزار شهدای روستای گنج افروز ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : از نظر اخلاقی بسیار خوب بود زمانی که برادر بزرگ مان به شهادت رسید ایشان با این که کلاس دوم راهنمایی بودند اصرار کرد که به جبهه برود تا سلاح برادر بزرگتر را به دست گرفته و سنگر ایشان را حفظ کند . هر چه قدر به او گفتیم  که همین درس خواندن شما حفظ کردن سنگر است قبول نمی کرد  و می گفت سنگر در جبهه نیاز به مراقبت دارد و به همین دلیل به جبهه رفت  البته با این شرایط  که درسش را بخواند بعد از یک سالی که در جبهه بود چون زیاد به فکر جبهه و جنگ بود به درس خود رسیدگی نکرد  و همان سال مردود شد  به همین دلیل دوباره به جبهه رفت  بعد از این که به مرخصی آمد  به پدر گفت برایم یک دوچرخه بخر پدرم برای این که به جبهه نرود برایش خرید اما بعد از مدتی هوای جبهه به سرش زد و رفت و در این مرحله به شهادت رسید .

برادر شهید : شهید با توجه به سن کمش اکثر اوقات نمازش را به جماعت می خواند و به نماز اول وقت اهمیت می داد . فکر و ذکرش روحانیت بود و به امام علاقه بسیار داشت . آرزوی بزرگش شهادت و رسیدن به معبود بود .