نام پدر : حسین جان
تاریخ تولد :1344/03/04
تاریخ شهادت : 1365/02/11
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

1.    امیدوارم که شما ملت قهرمان و شهید پرور لحظه ای امام بزرگورمان و حسین زمان را تنها نگذارید و پیرو و مطیع اوامرش باشید. این مرد الهی را بهتر بشناسید، اوست که نائب برحق ولی عصر (عج) است و شما با اسلام و انقلاب اسلامی باشید تا او این نهضت را به صاحب اصلی اش یعنی امام زمان (عج) تحویل دهد . ... بدانید که دشمنان سیلی خورده انقلاب اسلامی به این فکر هستند که مردم را از روحانیت جدا کنند. آگاه باشید که به قول امام، اسلام بدون روحانیت، مثل مملکت بدون طبیب است.

2.    دست از معنویات یا ارتباط با خدا برندارید. نماز جمعه و جماعت را هر چه باشکوه تر برقرار کنید. قرآن، ادعیه کمیل، توسل، عاشورا را بخو.انید که همه اینها علاوه بر تقویت روحی ضربه ای است بر دشمنان و منافقان.

3.    ای ملت هوشیار! مواظب حرکتهای شیطانی باشید، آن حرکتهای شیطانی که بین امت حزب الله اختلاف می اندازند. خیلی مواظب باشید که خطر اختلاف بسیار بزرگ است و از دیگر حرکتهای شیطانی، اشاعه فساد است. از جوانان حزب الله می خواهم با رهنمودهای تربیتی دانشمندان اسلامی و با همکاری مسئولین محترم، با این مسئله به خوبی برخورد نمایند و بدانید خطر این مسئله کمتر از اختلاف نیست.

4.    از خواهران خود و خواهران دینی خواستارم .. که بچه هایتان را خوب تربیت کنید. با مسایل تربیتی عنان بچه هایتان را بدست بگیرید و آنها را کنترل کنید قبل از آنکه منحرف شوند و خدای نخواسته مثل این بدبختهای سقوط نکرده و غربزده شوند، اینهاییکه غربستان را مترقی می دانند ،بلکه عقب مانده تر از هرعقب مانده ای هستند. و این را بدانند که إنّ رَبَکَ لَبالمرصاد.

وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

رضا علیجانپور امیرکلایی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

14/3/1344 ـ روستای امیرکلا بابل

3- نام و شغل پدر :

حسین جان ـ آزاد

4- نام و شغل مادر:

کبری نجف زاده ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود: ــــــــــــ

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی : ـــــــــــــــ

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

شهید درس حوزوی خواندند و شهید برای فراگیری قرآن به مکتب خانه رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ـــــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی : ــــــــــــ

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان عمو اکبر دخت ـ بابل ـ رشته اقتصاد

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ـــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید دوره ی تحصیلی دبیرستان رابه اتمام نرساندند که به حوزه علمیه  رستمکلا عزیمت کردند.

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل ـ طلبه

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره )، شهید بهشتی و رجایی بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

در راهپیمایی شرکت می کرد.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

10/9/60 ـ بابل ـ سپاه ـ دشت عباسی

2/1/61 ـ بابل ـ سپاه ـ فکه

14/12/62 ـ بابل ـ سپاه ـ

12/12/64 ـ بابل ـ سپاه ـ بوفلفل

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ـــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه : ــــــــــــــ

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

9/2/65 ـ فاو ـ موج کاتیوشا

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

17/2/65 ـ گلزار شایستگان امیرکلا ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید خاطراتش معمولاً در دو غالب است یکی در جبهه ودیگر هم در پشت جبهه و شهید پشت جبهه سرشار بود از معنویت ، اخلاص ، عبادت ، حضور در جلسات مذهبی . در خانه علی رغم کوچکتر بودن از همه تقیدات مذهبی اش بیشتر بود و به همه سفارش زیادی می کرد  که بیشتر به مسائل معنوی بپردازید و نه مسائل دنیوی . همیشه در معاشرت و ادب و نزاکت را رعایت می کرد و همیشه سعی می کرد الگوی دیگران باشد .

برادر شهید: شهید انسانی با حجب و حیا بودند . مهربان و گشاده رو و همیشه به خواندن نماز شب می پرداختند و به واجبات بسیار اهمیت می دادند و در مراسمات مذهبی شرکت می کردند و عاشق امام زمان بودند و به ائمه ارادت خاصی داشتند . 


زندگی نامه

طلبه شهيد: علي‌رضا عليجانپور          شهادت: 9/2/1365- جاده فاو-بصره
استان: مازندران                                                          شهرستان: بابل
 
هر دل شوريده‌اي با شنيدن نام استان مازندران، حماسه آفريني‌هاي بزرگ‌ مرداني را به ياد مي‌آورد كه جاي جاي خاك تفتيدة جنوب و كوه‌هاي استوار غرب مسحور دلاوري‌هاي آنان است. مردان مردي كه شنيدن نامشان لرزه بر اندام بزدلان بعثي مي‌انداخت و خون رنگينشان سندي گويا بر رزم و ايثار مردمان اين مرز و بوم بود.
طلبة شهيد علي‌رضا عليجانپور دلاور مردي ديگر از مردستان مازندران است كه شهرستان بابل به داشتنش مباهات مي‌كند.
اين نوگل رعنا در چهارم خرداد سال 44 در خانواده‌اي مذهبي در اميركلا ديده به جهان گشود. از همان كودكي آثار غيرت و جوانمردي در چهره‌اش نمودار بود. پس از گذراندن دوران كودكي در دامان طبيعت سرسبز زادگاه به دبستان رفت و الفباي سادگي و معرفت را نزد پيامبر پيشگان آن ديار آموخت. دوران تحصيلات او در مقاطع ابتدايي و راهنمايي مصادف بود با اوج مبارزات ملّت غيور ايران عليه ايادي ظلم و استكبار و «رضا» نيز سرباز كوچكي از سربازان پير خمين بود كه سهم خويش را در اين گام خطرخيز به خوبي ايفا كرد. 
دوران دبيرستان رضا در دبيرستان ميثم سپري گشت. اواخر دبيرستان بود كه حضور خود را در جبهه‌هاي سراسر نور عليه ظلمت لازم ديد. مي‌ديد كه كفتاران بعثي آهنگ تجاوز به خاك پاك ميهن را سر داده و جنوب و غرب كشور زير چكمة تجاوزشان خونين است. رضا رفت تا به همراه هزاران رضاي ديگر رقص زشت اقتاپوس را بر زلال آبي ايران زمين نبيند، عمليات‌هاي ظفرمند فتح المبين و رمضان با تلاش‌هاي بي وقفه اين نام آوران بيدل همچون مشتي آهنين بر دهان ياوه‌گويان استعمار و كافران بعثي بود.
در جبهه بود كه هماي سعادت سردوش وي را نيز نشانه گرفت و او را به وادي امن و ايمن، وادي نور و سعادت ابدي، حوزه رهنمون كرد. دوستي و همنشيني با دو يار با وفاي إمام زمان(عجل الله تعالي فرجه) دو روحاني مخلص و رزمنده، حجت الاسلام حاج رحيم توكلي و حاج آقاي قدسي، او را نيز به حوزه كشانيد. رضا در حجره سكني گزيد و از الطاف بي‌كران الهي بهره‌مند گرديد. انوار قدسيه را مي‌ديد و زمزمة خويش با معبود را نغمه‌سرايي مي‌كرد. حوزة علمية رستم كلاي بهشهر، اوّلين پله از نردبان طيّ طريق هفت شهر عشق براي رضا بود.
پس از چندي آنگاه كه شرايط لازم را كسب نمود، راهي اقيانوس بي‌كران فقه و فقاهت، حوزة علميه قم گشت ودر جوار آستان دخت موسي بن جعفر(عليه السلام) رحل اقامت افكند.
بسيار حجب و حيا داشت، كم حرف و خوشرو بود ودر معاشرت هميشه لبخند بر لب داشت. به نماز شب و خواندن ادعيه و اذكار بسيار اهميت مي داد و دائم الوضو بود، ذكر لبش جبهه و رزم و شهادت در راه دوست بود. 
و سرانجام پس از حضوري مداوم در جبهه‌هاي حق عليه باطل در عمليات نامي «والفجر 8» در شانزدهم ارديبهشت سال 65 در حاليكه در جاده فاو – بصره، در پست كمك آرپيچي‌ زن رزم ديرينه را ادامه مي‌داد، غوطه‌ور در خون خود هدية آستان يار گشت و با انفجار خمپارة كاتيوشا سرِ پر شورش در آسودنگاه فاو به مولايش ابا عبدالله اقتدا كرد.
و اينك از رضا عليجانپور خاطراتي مجروح به جا مانده است و سنگ مزاري ، و راهي ناتمام كه چراغ سبزي است برمن و تو در ناپيداي پس از طوفان.
 
«روح و روانش با انببيا قرين باد»