نام پدر : عزت الله
تاریخ تولد :1343/01/01
تاریخ شهادت : 1367/05/05
محل شهادت : اسلام آباد - کرند

وصیت نامه

*وصيت نامه شهيد حشت عشور انبارسري*

 

سلام بر مهدي قائم آل محمد (ص) بهترين ياور رزمندگان و حامي مستضعفان جهان درود به رهبر كبير انقلاب اسلامي كه با رهبري هاي پيامبر گونه اش محرومين جهان را از ظلمت به سوي نور به حركت در آورده و سلام و تحيات الهي بر شهدائي كه با نثار جان خود همچون سرور آزادگان جهان اباعبدالله الحسين (ع) فرهنگ حرّيت و انسانيت را به ارمغان آورده اند و براي هميشه از زندان تن آزاد شده و به ملكوت اعلي پيوستند. شهدائي كه خود به تنهايي نشانه اي بر حقانيت اسلام و انقلاب اسلامي بودند و براي هميشه راست قامتان جاودانه تاريخ خواهند ماند.

« الحمدالله اشهد ان لاالله الاالله وحده لا شريك و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان علي ولي الله»

اي امت مسلمان و اي ياوران رسول الله! امروز شما عزيزان با رزم و مقاومت هايتان و از همه مهمتر با تقواي قلبي چهرة اسلام را روشن و روح رسول الله را شاد و خداوند را خشنود و راضي ساختيد و چنان كرديد كه دشمنان اسلام به نهايت ذلت و بيچارگي افتادند كه قلم ضعيف و ناتوانم در وصف بزرگواري شما عزيزان بسيار ناتوان است. حقير خود را قطره اي در ميان درياي توفنده و مواج مي بينم و از اينكه بخواهم مطلبي را براي شما امت بزرگوار و مسلمان بنويسم خويش را نالايق مي بينم لكن بر حسب وظيفه چند نكته اي را باب تذكر يادآوري نموده اميدوارم كه مورد عفو و آمرزش خداوند قرار گيرم.

همان گونه كه تاكنون آگاه و هوشيار در خط سرخ امام اين نعمت آسماني حركت كرده ايد، باز هم با اتکا بر نيروي لايزال الهي در خط امام با قوت و قدرت هر چه بيشتر حركت كرده و با تمامي توان در مقابل تمامي مشكلات و معضلات و توطئه هاي استكبار جهاني و ابرقدرتهاي غربي و شرقي مقاومت كرده و به تكليف خود عمل نمائيد تا در نزد پروردگار روسفيد باشيد و هرگز تن به ذلت نداده همچون سالار شهيدان امام حسين (ع) مرگ با عزت را بر زندگي ننگين ترجيح دهيد و با تمامي قوا به جهاد اكبر بپردازيد و شيطان نفس را نابود سازيد كه خطرناكترين دشمن از دشمنان بشر است كه اگر در اين جبهه پيروز شديد در تمام جبهه ها نيز پيروزيد. تنها توطئه اي كه امروز اسلام و انقلاب اسلامي ما را بيشتر از همه تهديد مي كند ايجاد فساد در جامعه و تفرقه در بين مسلمانان توسط دشمنان اسلام است. اصلاح جامعه و ريشه كن ساختن فساد جامعه بوسيلة مبارزه علني با فساد اجتماعي و چنگ زدن به ريسمان خداوند و اتحاد ملت مسلمان بخصوص ملتهاي مستضعف جهان آخرين حربه و تنها اميد دشمنان اسلام را به يأس و نااميدي و نقش بر آب مي نمايد؟ آگاه باشيد و توطئه هاي دشمنان را با بيداري و هوشياري نقش بر آب ساخته و فعالانه در حفظ اسلام و قرآن در صحنة نبرد حضور داشته باشيد وگرنه تا قيامت و بعد قيامت نفرين شهدا همراه شما خواهد بود. اما اي كساني كه از ياد خدا غافل و به فساد و گناه مشغوليد و با حرص تمام سر در آخور دنيا فرو برده ايد خيال مي كنيد كه هيچ كس شما را نمي بيند، اي نامسلماني كه خود را مسلمان دانسته و با عمل ناپسند خود تيشه بر ريشة اسلام مي زنيد، آيا قيامت را فراموش كرده ايد، آيا اين همه شهدائي كه بر شما نظر دارند باور نداريد چرا خدا را از ياد برده ايد. آيا زمان توبه فرا نرسيده؟ بيائيد تا دير نشده و مهر الهي بر دلهاي تاريك شما نخورده توبه نمائيد و از اين همه خون شهداي شاهد شرم كنيد و دست از فساد و گناه برداشته تا فضاي جامعه را به نور ايمان منور و عطرآگين سازيد تا زمينه اي براي اجراي پاك و مطهر اسلام و استقرار حكومت اسلام ناب محمدي شود. اي انسانها و اي مسلمانان! بخدا قسم زخم يك گناه شما بر پيكر شهيد و اسلام عزيز از هزاران زخم دشمنان اسلام بدتر است. پس بيائيم بر پيكر شهدا و اسلام زخم خطرناك وارد نسازيم و با توبه و دوري از گناه بر زخمهاي اسلام مرهم بگذاريم. و اي دنياپرستان! بدانيد كه ديگر وقت دنياپرستي بسر آمده و مومنان به شما اجازه فساد نخواهند داد و همة مفسدان را نابود خواهند ساخت.

پدر جان و مادرجان! مي دانم كه براي به ثمر رساندن من زحمات و رنجهاي زيادي را تحمل نموده و تمامي خويشها و لذايذ دنيا را براي خود حرام نموديد. اكنون نيرويي كه در جسم من و خوني را كه در رگهايم جريان دارد و نفسي كه در سينه ام بالا و پايين مي رود بعد از خدا آن را بر مرهون زحمتهاي بي دريغ شما مي دانم. شما حق زيادي بر گردن من داريد و حقير نتوانستم حق شما را بدرستي ادا كنم اما پدر و مادرجان بهترين راه تشكر زحمات شما و شكر نعمت خداوند را در اين فرصت كوتاه استفاده اين جسم نيرومند را در راه خدا و جهاد با دشمنان خدا ديدم اميدوارم كه مقبول خداوند متعال و سرافرازي شما بوده باشد و شما نيز همانگونه كه تاكنون در حقم ايثارگري فراواني كرديد باز هم با گذشت بزرگ منشانه خود مرا حلال كرده و برايم از درگاه خداوند طلب آمرزش نموده و بخواهيد كه مرا در زمرة شهيدان گردانيده و با مولايم حضرت علي و اباعبدالله الحسين و يارانش محشور گرداند كه تحقق اين امر نهايت آرزوي من است.

پدرجان و مادرجان برادران و خواهرم! اگر به خدا شهيد شدم شما آگاه و هوشيار باشيد كه بايد همچون حضرت زينب و امام زين العابدين (ع) پيام رسان خون شهدا باشيد و براي آنهائي كه چشم بصيرت ندارند روشنگر نكات اساسي و اهداف پاك كربلا و عاشوراي ايران اسلامي بوده و در اين راه هر چه مرارت و مصيبت كشيده سزاوارتر است به همه بگوئيد كه اگر مي خواهند مسلمان باشند و دين اسلام را حفظ كنند كه حضرت محمد پيامبر و امامان معصوم پيام رسان آن بودند بايد به رهبر كبير انقلاب امام خميني اقتدا كرده و هيچگاه از اين خط خارج نشوند. و اگر مي خواهند انقلابي چون عاشورا داشته باشند و با كوفيان محشور نشوند بايد همة مشكلات و مصيبتها را تحمل كرده آگاه و هوشيار يار و ياور امام عزيز بوده و مرگ با عزت را به زندگاني ننگين ترجيح دهند و به مكر شيطان و حيله هاي دنيوي او گرايش نداشته و از چنگ و دندان نشان دادن واهمه اي نداشته باشند.

همسرم! شما نيز زحمات زيادي برايم كشيديد و بر گردنم حق داريد چه بسا كه در اين چند مدت از زندگاني كه با هم بوديم به دليل در خطر بودن دين اسلام نتوانستم به خانه و شما برسم و آسايش و رفاه لازم را برايتان فراهم سازم و به زندگاني مان سر و ساماني دهم. شما نيز با وجود همة اين مشكلات تحمل كرده و در زندگاني يار و ياورم بوده ايد و محبت هاي فراواني را در حقم نموديد ولي متأسفانه تاكنون فرصتي برايم جهت جبران زحمات شما پيدا نكردم اميدوارم كه حلالم نموده و باعث افتخار اينجانب باشيد. اگر از دنيا رفتم دعا كنيد كه به مقام شهادت نائل آمده و با شهدا محشور گردم. شما كه با روحيات و عقايد بنده آشنا هستيد و نيازي به بيان آن نمي باشد لذا از شما مي خواهم كه همواره باعث افتخار اينجانب بوده و پيام رسان خون شهدا باشيد و همچون حضرت فاطمه (س) فرزندانم را تربيت نموده و از آنها زينب و حسين بسازيد. دخترم فاطمه و پسرم علي را با مكتب حضرت فاطمه و امام حسين آشنا نموده و به آنها بگوئيد كه حضرت فاطمه و امام حسين (ع) را الگوي خويش قرار دهند و هيچگاه تن به ذلت ندهند و مرگ با عزت را بهتر از زندگي و حيات ننگين بدانند. و شما نيز در خط امام به مبارزه و جهاد اكبر بپردازيد و در راه تهذيب نفس ثابت قدم باشيد. همسرم! از شما مي خواهم بعد از من خانه ام را به نور ايمان روشن نموده تا بتواني معلمي نيكو براي فرزندان باشيد.

در پايان از همه كساني كه برگردنم حق دارند تقاضاي عفو و بخشش دارم و از همه مي خواهم كه مرا حلال كنيد و هر كس كه مي خواهد حقش را طلب كند به پدرم مراجعه نمايد و ايشان نيز مي تواند با هماهنگي با همسرم! از امول بجا مانده به نمايندگي از من دينم را ادا نمايند اينجانب اگر هر گونه حقي بر گردن كسي داشته همه را حلال نموده و از امت مسلمان و امام عزيز مي خواهم كه براي آمرزش گناهان اينجانب دعا و تقاضاي بخشش از خداوند نمايند و مقام شهادت در راه خدا نصيب من شود.

 

«خدايا! خدايا! تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار»

حشمت الله عشوري 1/4/66

 

 

ر