نام پدر : محمد باقر
تاریخ تولد :1340/01/09
تاریخ شهادت : 1365/10/16
محل شهادت : پادگان شهید قلی زاده

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید محمد عسگریان*

 

سفارش من به شما این است که نسبت به انقلاب و رهبر عزیزمان وفادار باشید. از روحانیون متعهد پیروی کنید. در انجام واجبات و ترک محرمات بکوشید. حق الناس را رعایت کنید. با قرآن مانوس باشید و نماز جمعه و جماعت را ترک نکنید. دعاهای کمیل و توسل را هرچه باشکوه تر برگزار کنید. و از خواهران عزیزم می خواهم که در حفظ حجاب خود کوشا باشند.

 


زندگی نامه

شهيد «محمدعسگريان»

نام پدر: محمدباقر

سال 1340 بود که مرواريدي در صدف زندگي «محمدباقر و شهربانو» درخشيدن گرفت. چهارمين فرزند خانواده كه با انتخاب پدر، «محمد» نام گرفت.

قبل از ورد به مدرسه، جهت فراگيري علوم قرآني به مكتب‌خانه راه يافت. سپس با اتمام دوره ابتدائي در دبستان «شهيد پوررستمي» فعلی رامسر، به مقطع راهنمائي در مدرسه «امام سجاد» فعلی همين شهر روي آورد و به تحصيلاتش پايان داد.

پدر از محمدش اين‌گونه مي‌گويد: «عاشق امام خميني بود و جانش را براي او مي‌داد. در تعقيب ضد انقلاب‌ها در جنگل فعاليت داشت و از آن‌ها بيزار بود. يك‌بار به او گفتم: پسر! نرو؛ كشته مي‌شوي. گفت: بگذار من بميرم، اما آن‌ها زنده نمانند.»

محمد در سال 1360 با «ثريا كوزه‌گر» ازدواج كرد. خداوند به آن‌ها سه فرزند، به نام‌هاي «آمنه، حسين و زينب» هدیه داد. زینب، هنگام شهادت پدر، چهل روزه بود.

همسر محمد، دفتر آن روزها را چنين ورق مي‌زند: «شهادت را افتخار بزرگي مي‌دانست و مي‌گفت: إن‌شاالله خداوند افتخار بدهد و ما را در صف شهدا بگذارد. وجدانش اجازه نمي‌داد كه در خانه بماند و نوجوان سیزده ساله‌اي به جنگ برود.»

محمد در 25/1/61 جامه پاسداري به تن كرد و براي اولين‌بار به جبهه اعزام شد. وي تك‌تيرانداز و مربي آموزش نظامي لشكر 25 كربلا بود. او در درگيري با منافقان دالخاني، از ناحيه ستون فقرات دچار آسيب‌ديدگي شد و مدتي در بيمارستان ساسان تهران بستري بود.

از تاريخ 22/6/65 تا 16/10/65 نيز عضو افتخاري بسيج بود.

«شفيع نوربخش» ـ يكي از دوستانش ـ نقل مي‌كند: «در يكي از مأموريت‌ها در جنگل، تنه درخت، به گردنش اصابت كرد. به‌خاطر اين موضوع، از ناحيه گردن دچار شكستگي شد و چهار ماه بيمار بود؛ با اين وجود به انجام مأموريت‌هاي خود ادامه مي‌داد و براي سركوبي منافقان تلاش مي‌كرد. در جنوب، در بعضي عمليات‌ها به علت اطلاعات زيادي كه از دريا و آب داشت، راهنما و راننده قايق هدايتگر مي‌شد. شجاع و نترس بود و در مأموريت‌ها اولين نفر بود كه حضور مي‌یافت.»

محمد عزيز، عاقبت در تاريخ 16/10/65 در پادگان شهيد قلي‌زاده، حين آموزش نظامي، با انفجار نارنجك به شهادت رسيد و بعد از تشييع، در گلزار شهداي زادگاهش، یعنی «دريا پشته»، به خاك سپرده شد.