نام پدر : غلامعلی
تاریخ تولد :1344/01/01
تاریخ شهادت : 1365/02/09
محل شهادت : فاو

وصیت نامه

1 – ما رفتیم تا در دانشگاه حسین تحصیل کنیم و حسین مدرس ما باشد تا با تحصیل کردن در این چنین دانشکاهی قبول بشویم و اسلام را زنده بکنیم . همه ی ما باید با جهاد کردن در راه خدا اسلام را سربلند بکنیم و باید پسر فاطمه را یاری دهیم .
2 – باید در دعاها شرکت بکنیم تا مشتی بر دهان منافقین کوردل و از خدا بی خبران باشد وباید امام عزیز را که حق بسزایی بر گردن همه ما دارد دعا بکنیم .
3 – مسئله دیگری که همه ما باید بدانیم این است که همه ی ما و همه انسان هایی که در این دنیا و در این عالم هستی به سر می برند ، می میرند و این دارفانی را وداع خواند گفت این مسئله هنوز که هنوز است برای ما مشخص و یقین نشده است ، بله همه ما این دار فانی را وداع خواهیم گفت .
4 – ذره ای استقرار و تفحص بکنیم و ببینیم سلمان و ابوذر و غیره ذالک چه کارهایی انجام می دادند و زندگی نامه آنها را مطالعه و برزسی کنیم و اخلاقیات و خصوصیات آنها را بشناسیم و اخلاق ئ خصوصیاتشان را سرمشق قرار بدهیم ما هم دنباله رو اینها باشیم تا همه ی ما در زمره پاکان و نیکان قرار بگیریم .
5 – پدر عزیزم ! امیدوارم که بعد از شهادت من استوار و صابر باشید .

وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

محمد عسگریان ـ علی رضا

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/1/1344 ـ روستای امیرکلا ـ بابل

3- نام و شغل پدر :

غلامعلی ـ آزاد

4- نام و شغل مادر: ــــــــــــ

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

2 فرزند ـ شهید فرزند دوم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی متولد شدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

شهید دروس حوزوی در قم خواندند .

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان : ـــــــــــ

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی امیرپازواری ـ بابل ـ روستای امیرکلا

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ـــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه :

شهید به مدت 4 یا 5 سال در قم درس حوزوی خواندند.

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت :

شهید در نوجوانی به مدت چند سال به شغل مکانیکی مشغول بود.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع راهنمایی خواند و سپس به حوزه رفت .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ـــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ـــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

شهید وقتی به دنیا آمد مادرش را از دست داد و تنها برادرش بود که به ایشان بسیار احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

روحانی

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) ، آقا فاضل ، شامخی و مقدسی بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

1360 ـ امیرکلا ـ سپاه

10/2/65 ـ امیرکلا ـ سپاه ـ فاو

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

5سال

4- مسئولیت در جبهه :

تیرانداز

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

فاو ـ 10/2/65 ـ اصابت ترکش به سر و سینه

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

25/2/65 ـ گلزار شهدای وسطی کلا ـ قائمشهر

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید بسیار خوش رفتار ، خوش برخورد ، بسیار متواضع و فروتن و امانتدار بود . گشاده رو ، ساده زیست بودند، صداقت در رفتار و گفتار داشتند و دارای نظم و انضباط خاصی بودند . و به واجبات و ترک محرمات اهمیت می داد . به نماز اول وقت و شرکت در نماز جماعت بسیار اهمیت می داد و به اهل بیت و ائمه ارادت خاصی داشت با توجه به سن کمش هر چه در توانش بود به دیگران کمک می کرد .

برادر شهید : خاطره ای که از برادرم دارم همان شب آخری بود که با هم بودیم او یک حال عجیبی داشت و در نیمه های شب مشغول راز و نیاز با خدا شد بعد از آن یک نواری را  به دست من داد و گفت: این نوار را بعد از شهادت من گوش کنید . من هر چه اصرار کردم که محتوای این نوار چه است او به من چیزی نگفت و به من گفت: این را اصلاً به کسی نگو . بعد از شهادت شان به نوار گوش دادم  متوجه شدم  که او وصیت نامه و زندگی نامه اش را با صدای خود داخل نوار پر کرده است و این نوار هنوز نزد من باقی مانده است .


زندگی نامه

 زندگينامه كد: 3557
شهيد: محمد عسگريان                                              شهادت: 9/2/1365 منطقه عمليات والفجر 8 
استان: مازندران                                                      شهرستان: بابل
زمانه كنوني زماني است كه انديشه هاي فريبناك و زهرآگين هراز چند گاهي در آسمان زندگي بشريت چهره نموده تا بسان رعد و برق آني، چشمها را خيره و به دنبال خود كشانده و در ظلمت و سردرگمي رهايمان سازد و اين ياد و نام خوبان درگه اوست كه مي‌تواند انسان را ياري كند و از سرمستي  به روشني گرايش دهد اينبار نيز در وصف يكي از اين دلباختگان كوي عشق قلم بر صفحه جاري مي كنيم تا بر خفتگان گوشزدي باشدكه دنيا محل عبور و عبرت است، و دل به آن بستن خطاست، آري محمد عسگريان در سال 45 در خانواده اي مذهبي و مؤمن در منطقه امير كلاي بابل ديده به جهان گشود، تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را به عنوان يك دانش آموز فعال و با استعداد با موفقيت پشت سر گذاشت اما روح بي تاب محمد آرام و قرار نداشت تا اينكه قدم در كلاس درس صادق آل محمد(ص) گذاشت و در كنار ديگر شاگردان علوم ديني به طلبگي مشغول شد اما روح بلند او باز هم  آرام نگرفت چرا كه درخت وجودش و غيرت و مردانگي اش از بازوان خيبري مقتدا و مرداش آب خورده بود و عمق جانش از تجلي انوار ولايت آكنده بود، او از حوزه درس به جبهه امتحان رهسپار گرديد تا مشقي خونين بر صفحه زندگي بنويسد و اين مشق جاودانه حاصل تمامي دروسي بود كه در حوزه آموخته بود و چه زيبا او از امتحان سربلند بيرون آمد و كارنامه قبولي دريافت نمود و مدارج عاليه را در كوتاهترين زمان طي نمود، آري او گمشده اش را در جبهه پيدا نموده بود و هر چه از طرف خانواده به او اصرار مي شد كه تو ديگر دينت را ادا نموده اي او مي گفت: عاشق تا رسيدن به معشوق از پاي نمي نشيند و خسته نمي شود سرانجام پس از چندين بار اعزام به جبهه و مبارزه با كفار و مخالفت شديد با گروهك منفور منافقين، سرانجام در منطقه عمليات والفجر 8 در تاريخ 9/2/1365 سرود سرخ شهادت را سرود و به سوي جانان پر كشيد سروهاي سبز جنازه‌‌‌‌اش را بر دوش كشيدند آري سرو ما ميوه گرفته بود چه ميوه سرخي، ديگر نگوييد سرو ميوه ندارد يادش در خاطرها هميشه زنده و راهش پررهرو.
زندگينامه شهيد محمد عسگريان 
رزمنده دلاور محمد عسگريان فرزند غلامعلي از شهداي عاليقدر خطه سرسبز بابل است. وي به سال 1345 در خانواده‌اي مذهبي در امير كلا چشم به جهان گشود و بيست سال بعد با مرگي افتخار‌آميز دار فاني را وداع گفت. وي عاشق اهل‌بيت عصمت و طهارت بود و به آنان علاقه زيادي داشت. پدر ايشان در پاسخ به اين پرسش كه ميزان علاقه شهيد به خاندان اهل بيت تا چه اندازه بود، گفته است: (علاقه وافر داشت. مي‌ديديم ذكر توسل‌هايش را چه در غير نماز، علي الخصوص در نماز شبش.)
اين طلبه زاهد از ارادتمندان خاص حضرت امام(ره) بود. برادر شهيد در اين باره گويد: (مراحل ارادتش نسبت به ... حضرت امام به حد تكامل رسيده بود.)
وي در ضديت با منافقين نيز عنصر فعالي بود. برادر ايشان در پاسخ به اين سؤال كه شهيد در برخورد با منافقين چگونه بود.گويد: (نهايت تلاش خود را در رابطه با از بين بردن منافقين انجام مي‌داد.)
به سخن برادر شهيد اين غيور مرد شجاع (اصلا به دنيا فكر نمي‌كرد). براي همين به دنيا پشت كرده و براي رضاي محبوب جان خويش را در طبق اخلاص نهاد و رفتن به ميادين نبرد را به سرگرمي‌هاي دنيوي و زندگي كاذب ترجيح داد. زيرا او وظيفه خويش را بخوبي تشخيص داده بود، و لذا هيچ مانعي نمي‌توانست ميان او و جبهه فاصله اندازد. برادر او در اين باره گويد: (من و برادرم هميشه در يك اتاق مي‌خوابيديم. بيشتر مواقع من اصرار مي كردم كه اينقدر جبهه نرو [ولي] او اصلا توجه نمي‌كرد. حتي چند بار هم مانعش شدم تا جبهه نرود، اما مي‌ديدم مراحل ارادتش نسبت به جبهه... به حد تكامل رسيده... ديگر هيچ چيز نمي توانست جلويش را بگيرد.
و سرانجام كارنامه اين بزرگوار در منطقه عملياتي والفجر 8 بسته شد. اين عروج خونين در تاريخ[ - در يكي از اسناد پرونده شهيد، تاريخ شهادت 10/2/135 عنوان شده است.] 9/2/1365 صورت گرفت. در اين حادثه پيكر شريف اين سرباز امام زمان(عج) از چند ناخيه از جمله سينه و دست و شكم مورد اصابت تركش قرار گرفت.