نام پدر : عباس
تاریخ تولد :1328/06/08
تاریخ شهادت : 1361/04/26
محل شهادت : سرخانی

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید عقیل(مهدی) عباس مفرد*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم که مطیع امر رهبر باشید و از روحانیون متعهد پیروی کنید. در دفاع از میهن از هیچ چیز دریغ نکنید. نماز را اول وقت بجا آورید ودر انجام فرائض دینی بکوشید. با قرآن مانوس باشید. به بزرگترها به خصوص به والدین خود احترام بگذارید. از خواهرانم می خواهم که در حفظ حجاب خود نهایت کوشش را داشته باشند که حجاب آنان کوبنده تر از خون شهیدان است.


زندگی نامه

شهيد عقيل عباس­ مُفرد

فرزند: عباس

اگرچه نامش «عقيل» بود، امّا اغلب «مهدي» صدايش مي­زدند. نو رسيده­اي كه در سال 1328 با قدومش كاشانه «عباس و صغري» را گرمايي دگر بخشيد.

روزهاي ابتدايي تحصيلي عقيل در دبستان زادگاهش، «سرخاني»، در گيلان گذشت. سپس با پايان تحصيلات متوسطه، موفق به اَخذ ليسانس بهداشت صنعت در تهران شد. با گفته­ هاي «حسن فرخ­فر»، فصل انقلاب زندگي همرزم ديرين­اش را مرور مي­كنيم:

«ار مُهره ­هاي اصيل انقلاب بود و جهت ترغيب و تهييج جوانان نسبت به حضور در راهپيمايي­ها در مسجد شرخاني تلاش فراواني داشت. علاوه بر آن به نوارهاي سخنراني امام، رسيده از نجف گوش مي­داد و به توزيع آن مي­پرداخت. به نشريه­ هاي انقلابي صادره از قم هم دسترسي داشت.»

اين مبارز آگاه با تشكيل بسيج و كميته، نيروهاي جوان را در اين راستا سازماندهي كرد. مدّتي بعد نيز به عنوان اوّلين شهردار رامسر پس از انقلاب، منصوب شد. آقاي فرّخ ­فر در ادامه نقل مي­كند:

«زماني كه او شهردار بود، آب رامسر از «آسياب­سر» تأمين مي­شد. مردم اين منطقه با تحريك گروهك­ها اعتصاب كرده بودند، به همين دليل چند روز آب رامسر قطع بود. از آن­جا كه منافقين، در پي ايجاد آتش نفاق در آن منطقه بودند، عقيل عبّاس ­مفرد با تدبير خاص، غائله را پايان داد. او همزمان هم آب آسياب­سر را تأمين كرد، هم آب رامسر كه نشان از صبر و قدرت تصميم­گيري بالاي او داشت.»

عقيل علي­رغم اشتياق به حضور در جبهه، به دليل شرايط شغلي، از شركت در جنگ بازماند؛ امّا به واسطه مأموريت كاري، به عنوان شهردار و بخش­دار، جهت بازديد از جنوب كشور، راهي اين منطقه شد.

به استناد گفته­ هاي پدر:

«وقتي نماز مي­خواند، دستانش را بلند مي­كرد و دعا مي­نمود كه خدايا! شهادت را نصيبم كن. مي­گفتم: پسرم! مگر شهادت چيست؟ مي­گفت: پدر! تو نمي­داني كه چه­ قدر شيرين است!!»

اين شهيد گرانقدر، عاقبت در 26/4/1361 در روستاي سرخاني، توسط عناصر ضدّ انقلاب به درجه والاي شهادت نائل آمد. پيكر مطهّرش نيز با وداع همسرش، «فرح اَسديان» و دو يادگاران او، «حُرّيه و حسين»، در گلزار شهداي «سَلمِل» از توابع جواهرده آرام گرفت.