نام پدر : علی اصغر
تاریخ تولد :1349/04/11
تاریخ شهادت : 1367/03/04
محل شهادت : شلمچه

وصیت نامه

 « من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا و الله فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینظر و ما بدلو تبدیلا.»

برخی از آن مومنان بزرگ مردانی هستند که بعهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند. پس برخی از آنها بر آن عهد ایستادگی کردند (تا براه خدا شهید شدند) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده هیچ عهد خدا را تغییر ندادند شکر بی حد خدائی را که ما را از عدم به عرضه وجود آورد و افتخار پیروی از دینش را به ما عطا فرمود و ما را از امت خاتم پیغمبران حضرت محمد ابن عبدالله (ص) و از شیعیان و محبین وصی بر حقش علی (ع) و اولاد اطهرش و از منتظران آخرین حجت خویش در زمان یعنی مهدی موعود عج و سربازان و پیروان نائب گرانقدر آن حضرت، ولی فقیه عصر، امام امت خمینی کبیر قرار داده و لباس فخر و عزت جهاد در راه خویش را بر اندام مان پوشانده و خود مشتری جانهای ناقابلمان گردیده و به بهای بهشت و رضوان خویش با ما معامله می کند. سپاس بیکران خدائی را که به اندکمان کثیر و بر کثیرمان قلم عفو می کشد حمد بی پایان خدائی را که خون را مجوز ورود به جوار خویش قرار داده، هر که زیارت معشوق طلبد باید جان بر کف نهاده و سر بر آستان قدسش گذارده گوش به فرمان ولی امرش و خود را بر آب و آتش زده و کویر گرم و سوزان جنوب و یا قله های سر به فلک کشیده غرب و سنگرهای پر از گلوله و آتش را تحمل نمایند در میان آتش بلال وار سوخته و احد احد بگوید و سرانجام حسین وار شهد شیرین شهادت را نوشیده به دیار معشوق شتابد، خدایا اکنون که می خواهم به عنوان وصیت چند جمله ای بر روی کاغذ بیاورم ساعات آخر شب است که تنها تو حاضر و ناظری. خدایا آن چه که در قلبم می گذرد تو خود آگاهی که قلم را یارای نگاشتن آن نیست مگر عشق و شور و هیجان از مرکب قلم بر صفحه کاغذ جاری می شود. خدایا اگر امر تو نبود که مسلمان باید وصیت کند قلم بر دست نمی گرفتم و کلمه ای روی کاغذ نمی آوردم اما چون تو امر فرمودی بخاطر امتثال امر تو و برای اینکه آیندگان بدانند که چرا ما رزم را بر خانه نشستن و زندگی راحت ترجیح دادیم و 7 سال جنگیدیم. خدایا تو خود شاهدی که نیتم جز رضای تو و جز اقتدای به حبیب تو و اولیا گرام تو نیست و خود آگاهی که من با خون ناقابل خویش می خواهم درخت تنومند اسلام را آبیاری کرده و چراغ پرفروغ اسلام را روشن نگاه دارم چرا که این چراغ به سوخت خون محتاج است و هر آن که خون قطع گردد این چراغ فروزان به خاموشی خواهد گرائید. خدایا تو خود می دانی که شهدای ما می خواهند با خون خود تاریخ خونبار تشیع را که با خون مقتدایشان علی (ع) و حسین (ع) و ... نگاشته شد زنده نگهدارند چرا که تاریخ شیعه گواه این حقیقت است که خون تنها وسیله رسیدن به حق است و امام علی نیز می فرمایند که: حوضو الغمرات الی الحق. در دریای مرگ شنا کنید تا به ساحل حق برسید. خدایا این اسلام تو آنقدر بزرگ است که تمام اولیاء تو در راه اعتلای آن جان باختند. حسین تو در آن کویر سوزان با تمامی عزیزانش در همین راه به خون خویش غلطید و پیغمبر تو در عالم رویا به او فرمود: ای فرزندم حسین خداوند می خواهد تو را کشته ببیند. خدایا تو خود شاهدی که من نیز دوست دارم چون مولایم حسین (ع) در خون خویش بغلطم و تو مرا کشته ببینی و این خون ناقابلم در راه تداوم بخشیدن اسلام تو و انقلاب تو ریخته شود چرا که خون ضامن تداوم انقلاب و هر انقلاب خدائی است و علت حضور امت در صحنه، اگر در پیکار حق و باطل انسان خود قربانی نشود و خون ندهد حق را قربانی کرده و از خون او خواهد مکید. خدایا تو خود آگاهی که ما برای حفظ درخت تنومند اسلام و ولایت فقیه به صحنۀ پیکار حق علیۀ باطل شتافتیم چرا که درخت بزرگ اسلام تنها از ریشۀ ولایت فقیه است که قدرت جذب امت برای ببار آوردن میوه های استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی را دارد.

خدایا تو خود عالمی که ما می خواهیم با خون خود طوفانی در اعماق جان انسانها و آیندگان ایجاد کرده که کاخهای ستم و ستمگران را برای همیشه تاریخ واژگون نماید و تا جهان باقی است خونمان بجوشد و از هر قطره خونمان دلاور رزمنده ای برخیزد و بساط کفر و ستم را از زمین برچیند. خدایا تو خود شاهدی که ما می خواهیم کشتیهای باطل را در دریای خروشان خویش غرق کرده و آنها را از پهنۀ گیتی نیست و نابود نمائیم. خدایا تو خود گواهی که ما می خواهیم با دادن این خونهای ناقابل خویش که امانتی در دستمان بود زمینه ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) باشیم تا با انقلاب ریشۀ کفر و نفاق ظلم از زمین کنده و سفرۀ قسط و عدل گسترده گردد. انشاله، خدایا هر که را یک وصیت است و شهید را یک پیام، پیامی که وصیت نیز هست پیامی که با مرکب خون نگاشته شده و پیکر غرقه به خون شهید امضای معتبر آن، لذا چند جمله ای با پدر و مادرم و دیگر اعضای خانواده ام و سایرین سخن بگویم.

پدر و مادر بزرگوارم بسیار خوشبختم که در خانواده ای بزرگوار چشم به جهان گشودم پدری روحانی و مادری بزرگ شده در دامان روحانیت و از سلاله پاک پیغمبر (ص) در چنین خانواده ای طبیعی بود که انتظار صالح بودن و صالح زیستن و اصلح مردن را داشتم و شما نیز در تربیت من از هیچ کوششی دریغ نکردید تا آنجا که توانستید روی من سرمایه گذاری کردید و جبران این همه زحمت را چیزی جز شهادتم نمی کرد و این اجر و پاداش شماست که خداوند به شما عطا کرده است اگر چه من در آن حد نیستم و نباید هم شما را نصیحت و موعظه کنم اما من باب تذکر عرض می کنم که ان الذکری من المومنین امیدوارم مرا ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم پدر و مادر بزرگوارم بسیار ممنون و سپاسگزارم از اینکه آنطور مرا تربیت کردید که در رختخواب ذلت نمیرم و با چهره ای خونین به دیار معشوقم بشتابم من امانتی بودم که دیر یا زود می بایست مرا تحویل صاحب اصلی من می دادید چه بهتر که این امانت را مهر خون زده تحویل حضرتش دادید.

پدر و مادر عزیزم شما در تمام مشکلات و گرفتاریها صابر و شکیبا بودید، انتظار دارم در غم از دست دادن من هم چون امامتان مستقیم و پابرجا باشید که هستید و با این استقامتتان مشت محکمی بر دهان یاوه گویان و منافقان بزنید از اینکه من شهد شهادت نوشیدم بر خود ببالید و افتخارکنید و اگر خداوند در روز قیامت به من اجازه شفاعت دهد اول کسانی که شفاعت خواهم کرد شما خواهید بود.

از برادران و خواهران عزیزم معذرت می خواهم و انتظار دارم برادرانم با گرفتن اسلحه ام و خواهرانم با حفظ حجابشان راهم را ادامه دهند و شما امت حزب ا... هرگز امام عزیزمان را تنها نگذارید همیشه مطیع و حامی ولایت فقیه باشید که اطاعت از ولی فقیه اطاعت امام زمان و پیروی از حضرت مهدی اطاعت از رسول خدا است.

امت همیشه در صحنه بسیج را خالی نکنید تا از دبیرستان بسیج فارغ التحصیل نشوید نمی توانید به دانشگاه جبهه راه پیدا کنید امروز جبهه رفتن و دفاع از سنگر اسلام بر هر مسلمان و هر فرد آزاده ای واجب است و فردا در پیشگاه باریتعالی هیچ بهانه ای نخواهید داشت. امت همیشه در صحنه حضورتان را در صحنه حفظ کنید و با اتحاد و همبستگی بر دشمن بتازید. از تفرقه و دو دستگی بپرهیزید و نگذارید میان صفوف بهم پیوسته تان خلائی ایجاد شود که دشمن از همان خلاء وارد می شود سعی کنید جاذبه تان در حد اعلی و دافعه تان در حد ضرورت باشد تقوی را در همۀ مراحل زندگی حفظ کنید و لحظه ای از یاد خدا غافل نشوید.

در پایان از پدر و مادرم می خواهم هر چه از اموال که مربوط به من است را در اختیار جبهه و جنگ بگذارند تا هر طور صلاح می دانند مصرف کنند و من نیز بخدایم عرض کنم که خدایا من همۀ دار و ندارم را تقدیم تو نمودم امیدوارم که از من بپذیری و مرا در جوار رحمتت جای دهی.

در ضمن در مورد نماز و محل دفنم اختیار با پدر و مادرم می باشد. اما من دوست دارم اگر آنها صلاح می دانند مرا در کنار دائی عزیزم سید مهدی لطیفی و سایر شهدا دفن نمایند.

در خاتمه انتظار دارم هر کس حقی بر گردنم دارد اکنون که دستم کوتاه است و قدرت جبران نیست مرا عفو فرموده و میهمان لطفش نماید.

(والسلام)

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

نیمه شب  66/9/29

محمد جواد اصغری

 

 


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی:

1-نام و نام خانوادگی، نام مستعار:

محمدجواد اصغری گرجی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

11/4/1349، شهرستان بهشهر ـ رستم کلا (تولدش مصادف با تولد امام جواد (ع) بود.)

3- نام و شغل پدر:

علی اصغر، روحانی

4- نام و شغل مادر:

سیده رقیه، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

 شش تا، اولین

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی:

در آغوش خانواده ای انقلابی، مذهبی و مقید به اسلام در سایه پدر روحانی دوران کودکی و باقی عمر کوتاهش را سپری کرد.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب،کلاس قرآن،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده):

 نزد پدر گرامی به فراگیری قرآن و نماز می پرداخت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود):ــــــــــــــــ

 

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان:

مدرسه ابتدایی  (5 سال)

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی:

مدرسه راهنمایی سقا آمل (3 سال)

3- نام مدرسه، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان:

 مدرسه دبیرستان  امام خمینی آمل (3 سال)

4- تحصیلات دانشگاهی، رشته و نام دانشگاه: ـــــــــــــــ

 

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟چه کاری و چه مدت:

بعد از فراغت درس و مدرسه، برای کمک به والدینش در انجام امور زندگی می شتافت.

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل:

 بله، عشق و علاقه به دفاع از کشور او را از تحصیل و کسب علم بازداشت و ترک تحصیل نمود و رهسپار جبهه های حق شد.

پ)سربازی:

1- خدمت سربازی:

 محصل

2- یگان اعزام کننده:

 

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی: ـــــــــــــــ

 

ت) ازدواج:

1-وضعیت تاهل:

 مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج: ـــــــــــــــ

 

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــ

 

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

رابطه ی عاطفی توأم با مهربانی با والدینش داشت. به آنان احترام می گذاشت  کارهایی که به او محول می کردند را به نحو احسن انجام می داد. چون در سایه پدری روحانی پرورش یافته بود از وظایف خود نسبت به والدین آگاه بود. پدر و مادر از وی رضایت دارند و در حقش دعای خیر می کنند.

 

ث)شغل شهید:

1- شغل رسمی و شغل فرعی: ـــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت: ـــــــــــــــ

 

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــــــ

 

ج) فعالیت های انقلابی:

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند:

علاقه به امام خمینی و شهادت دایی مهدی (که علاقه وافری به دایی خودش داشت) بر افکار و شخصیت وی تأثیرگذار بود.

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد، خانواده یا گروه اشاره دارد:

از خصوصیات بارز محمدجواد که دیگران را تحت تأثیر قرار می داد می توان به این موارد اشاره کرد:خوش خلقی، مهربانی، ارتباط صمیمی با اعضای خانواده و آشنایان، انجام واجبات و تشویق دیگر جوانان برای حضور در مسجد، احترام به والدین و ایمان محکم و قوی وی با توجه به اینکه در خانواده ای روحانی، آشنا با قرآن پرورش یافته بود.

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی:

با توجه به اینکه در شکل گیری انقلاب اسلامی روحانیت نقش پرچم دار را داشت حضور فعالی از خود به نمایش می گذاشت وی به همراه پدرش در تظاهرات شرکت داشت و همراه دیگر مردم حزب الله اشعار انقلابی سر می داد او همراه دایی و پسرعمویش در شیشه نفت می ریختند برای آتش زدن و اعلامیه ها پخش می کردند.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه:

بعد از تحقق انقلاب اسلامی در پایگاه بسیج عضو شده بود بعد از فعالیت های مستمر در این نهاد، نهایتاً از این پایگاه به جبهه های حق اعزام شد.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت، با بیان اتفاق آورده شود:

 در سال 56 همراه با پدر گرامی شان در شهر قم به تظاهرات رفته بودند، مأمورین رژیم شاه آنها را تعقیب کرده بودند. ولی آنها موفق به فرار شده بودند. منافقین را شناسایی و معرفی می کرد.

ح) سوابق جبهه:

1- حضور در جبهه:

 در جبهه حضور داشت

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها، یگان اعزام کننده، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد:

 او یک بار بیش از یک سال از سپاه آمل با عضویت بسیجی به منطقه شلمچه منطقه جنگی فاو اعزام شد.   

3- مجموع مدت حضور در جبهه:

13 ماه

4- مسئولیت در جبهه:

غواص ـ پیک، پرسنلی گروهبان

5- دفعات، مکان و نحوه ی مجروح شدن: ـــــــــــــــ

 

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد: ـــــــــــــــ

 

7- مکان، زمان، عملیات و نحوه‌‌ی شهادت:

در تاریخ، 4/3/65 در منطقه شلمچه در منطقه عملیاتی فاو در پاتک دشمن به درجه شهادت نائل آمد.  

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری:

در تاریخ /6/67 در گلزار شهدا: تکیه امام خمینی رستم کلا خاکسپاری شد.  

 

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره، ویژگی های شهید (توجه: حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد.)

در توصیف خصوصیات و اخلاقیات شهید محمدجواد اصغری موارد زیادی به چشم می خورد که او را بعنوان یک انسان کامل و وارسته معرفی می کند از جمله: خوش خلقی و مهربانی، مقید به انجام واجبات با توجه به این که محمدجواد در خانواده ای مذهبی و روحانی و زیر سایه پدری متعهد به تربیت صحیح و اسلام پرورش یافت، نمونه کامل یک انسان را دارا بود. مادر هم در این راه به پدر کمک و یاری می داد. پدرش در فعالیت های انقلاب آمل فعالیت داشت وی هم همراهش بود. در آنجا مورد احترام و توجه دیگران بخاطر اخلاق خوش و احترام به دیگران و سعه صدر درگوش کردن به مشکلات مردم قرار داشت. اگر شخصی مشکلی داشت با پدرشان مشورت می کرد تا حد امکان به فرد نیازمند کمک می کرد. در خلوت شب با خدای خودش راز و نیاز می کرد. با دایی خودش صمیمی بود. فقدان دایی اش باعث حزن و اندوه محمدجواد شده بودو او را بر آن داشت به سوی جبهه ها پرواز کند تا خون او پایمال نشود. سرانجام توانست به جبهه حق اعزام شود او وقتی به مرخصی می آمد دوست داشت هر چه زودتر به جبهه بگردد، علاقه و اشتیاق او به جبهه بیشتر می شد در جبهه جنگ هم شجاعت و دلیری بسیاری از خود نشان می داد. روح بی تاب او قرار را از محمدجواد گرفته بود او خواب شهادت خویش را دیده بود و برای دوستانش نقل کرده بود.  چون پرنده ای سبکبال پر کشید در کنار دایی اش آرام گرفت.