*وصیت نامه شهید سید احمد(محمد) عزیزی*

«والذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سُبُلنا و ان الله لمع لمحسنین» (سوره عنکبوت آیه 29)

کسانی که جهاد و کوشش می‌کنند در راه خدا ـ خدا هر آینه آنان را هدایت و راهنمایی خواهد کرد و راه رسیدن به تعالی را به ایشان خواهد داد و به درستی به حقیقت خدا با نیکوکاران است ...

سپاس: خداوند قادر متعال که به ما رحم نمود و انقلاب بزرگی به رهبری امام خمینی به ما عنایت و ما را از منجلاب معصیت و گناه نجات داد و درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و درود و سلام به پیامبر اکرم و ائمه معصومین خصوصاً درود و سلام به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر امام زمان (ع) و درود به شهداء و معلولین عزیز این سرمایه‌های انقلاب اسلامی خوشحالم که در عصری زندگی می‌کنم که اسلام در حال شکوفایی و مسلمین در حال به سعادت رسیدن هستند و مفتخرم که قسمتی از عصر دوران جوانی‌ام در داخل سنگر‌های غرقِ به خون شهدای اسلام سپری شدم و شور عشقی که در کنار رزمندگان اسلام و یاوران حسین زمان در جبهه در من ایجاد شده خدایی را سپاس می‌گویم و از خداوند سبحان می‌خواهم که مرا یاری کند تا در راه او و برای رضای او قدم بردارم و از او می‌خواهم که مرا در انجام فرائض دینی ثابت قدم بدارد و از گناهان و معصیت‌های ما بگذرد. ان‌شاءالله در دنیا هدفی جز خشنودی فربتن الله و دوستی او را ندارم و به فربتن را جز پرتو تعالیم مکتب مقدس اسلام محمد (ص) و خمینی عزیز در عصر ما پرچمدار آن است نمی‌بینم لذا برای رضای خدا در جبهه مقدس اسلام با دشمن رسول الله کارزار می‌کنم آنقدر به مبارزه‌ام ادامه می‌دهم تا مادامی که پرچم خونین لا اله الا الله علی ولی الله را بر بالای کاخ سفید به احتراز در آورم و اگر در این راه کشته شوم سعادتی بس بزرگ نصیب من شده و به قول رهبر عزیز انقلاب چه کشته شویم و چه بکشیم در هر حال پیروزیم. بنابراین خدا با رزمندگان اسلام است و رزمندگان را دوست می‌دارد ... زیرا ان‌الله بحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاکانهم بنیان مرصوص ... از بستگان و دوستان می‌خواهم که از خون من و دیگر شهدا که برای رضای خدا به پای درخت نو نهال انقلاب اسلامی ریخته می‌شود و برای رشد اسلام عزیز که رهبر عزیز انقلاب و روحانیت اصیل جلو دار آن سات به نفع اسلام بهره برداری کنند مبادا از خون شهدا و از شهادت ما در جهت شهرت و آوازه نام اشخاص شخصیت طلب استفاده شود نگذارید یک عده افراد فرصت طلب و مقام طلب در فکر ریاست هستند به نفع قبیله با گروه خود تبلیغ کنند ما برای اسلام و حفظ ارزش‌های آن می‌جنگیم و اگر در این راه شهید شدیم و این وظیفه شما برادران و خواهران دینی‌مان محّول می‌شود و نگذارید از خلوص و سادگی مردم و نیت پاک آنها سوء استفاده شود و خون شهدا برای رشد اسلام محمد (ص) که خمینی عزیز پرچمدار آن است ریخته شود و ما باید در پی گسترش آن باشیم دفاع طلبی و شهرت و کسب آواز و نام در مکتب ما مردود است. امیدوارم که با شهادت ما مردم منطقه بیدار شوند انشاء الله که بیدار هستند بنده به عنوان یادآوری تذکر دادم و بیشتر از این به فکر اسلام و انقلاب اسلامی باشند و جبهه‌ها فراموش نکنند و از پدران و برادران و خواهران انتظار دارم که از این بی تفاوتی بدر آینده دل سوز بحال اسلام باشند این انتظار شخص بنده نیست بلکه توقع بازماندگان هزارها شهید و معلول و مجروح است. برادرها و خواهرها، ای همه کسانی که قلب شما برای نصرت اسلام می‌تپد. بخدا امروز یک قدم از خاک کشور اسلامی ما، تربت است و در هر مکان از وطن جمهوری اسلامی ما پیکر پاره پاره شده جوان شهیدی بی غسل و کفن آرمیده و اگر ما خدای نخواسته نسبت به اسلام و خون این شهدا و انقلاب اسلامی بی تفاوت و در انجام فرائض دینی سهل‌انگاری کنیم فردای قیامت مسئول خواهیم بود و پیش خدا و پیامبران امامان و شهدا سرشکسته خواهیم بود امیدوار از این خون‌هایی که ریخته می‌شود برای رشد اسلام کمال استفاده را بنمایید و هر چند منحرفین در محل و اطراف محل ما انشاءالله که نیستند و اگر هستند به آنها مجال ندهید و نگذارید سوء استفاده از خون شهدا نمایند پدر و مادرم طی چند سال عمرم نتوانستم به شما خدمت کنم و نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم مرا عفو کنید و از اینکه فرزند خوبی برای شما نبودم و همیشه شمارا ناراحت می‌کردم و آنچه لازم وظیفه فرزند نسبت به پدر و مادر انجام ندادم پوزش می‌طلبم.

مادرم هر چند شب‌های زیادی را برای رشد من بیدار بودی و برای من خیلی مشقّت‌ها و رنج‌ها را متحمل شدی بدان که فرزند تو انشاءالله در راه خط که امام حسین (ع) نشانگر راه آن بود به شهادت رسید و از شهادت من گریه نکن و تو خوشحال باش که چنین فرزندی تربیت کردی و در راه اسلام و قرآن به شهادت رسید و رهبر عزیزمان را همیشه در سر نماز دعا کن و پیروزی رزمندگان را از خدا بخواه و در مرگ من بیاد مظلومیت امام حسین (ع) و فرزند جوانش علی اکبر و طفل شیرخواره اش باش و به رنج و ناراحتی خود تسکین بده و برای آنها گریه کن امیدوارم مادر جان مرا حلال کنی و از خدا بخواه که خداوند مرا عفو گرداند ...

پدرم! از تو خیلی معذرت می‌خواهم که مادامی که باهم بودیم خیلی تو راه ناراحت می‌کردم و از تو می‌خواهم محبت پدر و فرزند از من بگذری انشاءالله.

برادر عزیز و مهربان، شاید در طی چند سال زندگی مشترکی که کنار هم بودیم و اگر از من بدی و بی احترامی زیادی دیده بودید و نسبت به شا بی اعتنائی کرده بودم از شما پوزش می‌طلبم انشاءالله از شما می‌خواهم به بزرگی‌تان این برادر حقیر خود را عفو فرمائید و در انجام فرائض دینی جدیت بخرج بدهید و اگر جنازه من بدست شما نرسید نگران نباشید و به سر قبر دیگر شهدا بروید و اگر جنازه مرا آوردند انشاءالله در تشیع جنازه من عکس امام و بهشتی و رجائی و باهنر را داشته باشید و همیشه گوش بفرمان امام و روحانیت پیرو خط امام باشید و امام را تنها نگذارید و مرا در قبرستان و وطنم که امام زاده شمس الدین می‌باشد دفن نمائید پدران و برادران و خواهران محلی و اطراف محلی سعی کنید همواره در خط اسلام و پیرو ولایت فقیه باشید و هیج وقت از کمبودها نگران نباشید و دلسرد نشود این یک امتحان است که خداوند دارد به بندگان خود می‌کند و خوشحال آن کسی که امتحان را بنحور احسن انجام دهد. پدران و برادران و خواهران محلی اگر از طرف این برادر حقیرتان بی اعتنائی مشاهده می‌کردید به بزرگی خودتان مرا عفو نمائید. همسرم هر چند مدتی را که باهم زندگی مشترکی را اداره می‌کردیم از جانب من شاید رنجها بر تو وراد شده باشد و شاید من باعث شدم مسقتی را متحمل شدی و از این بابت طلب عفو و بخشش می‌کنم در هر جال از تو می‌خواهم حتماً فرزندانم را خوب مواظبت و تربیت کنی و به جامعه تحویل دهی و راه مرا ادامه بدهی آنها را به مدرسه بفرستی و احکام شرعی به آنها بیاموزی و آن‌قدر برای من گریه نکن و نگاه به همسران دیگر شهدا بکن و اگر می‌خواهی گریه کنی بیاد حضرت قاسم و تازه عروسش گریه کن و همسشه در سر نماز امام و رزمندگان را دعا کن و پیروزی اسلام را از خدا بخواه و آزادی اسرای جنگی ما که در دست مزدوران عراقی گرفتارند از خدا بخواه که خداوند هر چه زودتر آنها را به آغوش خانواده‌های‌شان برگرداند و تو فرزندم الان که طفل هستی ولی بزرگ شدی بدان پدرت برای اسلام و حفظ ارزشهای آن و در راه قرآن شهید شد ای فرزندم خیلی آرزو داشتم که بالای سرت باشم ولی این کوردلان نگذاشتند که پدرت بالای سرت باشد و از تو می‌خواهم که با درس خواندن و با خواندن نمازت و گوش دادن به حرفهای مادرت راه پدرت را ادامه دهید انشاءالله بعد از خواندن وصیت نامه ام وصی من برادرم آقا داش می‌باشد و ناظرم همسرم.

والسلام

27/11/62 سید محمد عزیزی

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار 3 بار