نام پدر : شعبان علی
تاریخ تولد :1346/06/01
تاریخ شهادت : 1366/04/09
محل شهادت : ماووت

وصیت نامه

*توصیه نامه شهید فرضعلی اصغری*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم تابع ولایت فقیه باشید تا راه شهدا تداوم یابد.حق الناس را رعایت کنید تا مانع از استجابت دعایتان نشوید.پیرو راه شهدا باشید و خون آن ها را پایمال نکنید.در راه پیمایی ها و تظاهرات شرکت کنید.به والدین خود احترام بگذارید تا سعادتمند شوید.از غیبت دوری کنید و با این کارتان شیطان را ناامید کنید.به روحانیت احترام بگذارید .در زندگی نظم و انضباط داشته باشید.در راه امام گام بردارید.به حلال و حرام اهمیت دهید.                                                                                                                 


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1- نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

فرضعلی اصغری گرجی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1/6/1346، روستای گرجی محله، شهرستان بهشهر

3- نام و شغل پدر :

شعبانعلی، بازنشسته چیت سازی

4- نام و شغل مادر:

مریم بانو، خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

دارای یک برادر و چهار خواهر- فرزند دوم

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

اقتصادی: ــــــــــــــ

اعتقادی: پدرش می گوید : علاقه ی زیادی به شرکت در مراسمات مذهبی نشان می داد و همراه من به مسجد می آمد و می گفت چون اسم من علی است کار من هم باید علی گونه باشد و موقعی که من نماز می خواندم ایشان هم پشت سر من به نماز خواندن مشغول می شد و من هم سعی می کردم سوره های کوچک را به ایشان تعلیم دهم. نسبت به بی حجابی حساس بود. اوقات فراغت خود را در کلاسهای قرآن و مسجد می گذراند. همیشه از دوستان و اقوام می خواست که حجاب را الگوی خود قرار دهند و تبعیت از حضرت زهرا کنند. خیلی منظم در نماز های جماعت و جمعه شرکت می کرد. ارادت خاصی به ائمه داشت. خیلی عالی قرآن می خواند و تفسیر می کرد.

در انجام واجبات و ترک گناه و محرمات سعی و تلاش زیادی می کرد و در حد امکان مستحبات را انجام می داد. به حضرت زهرا و امام حسین ارادت داشت.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــــ

 

 

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه ابتدایی منوچهری روستای گرجی محله شهرستان بهشهر

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

مدرسه ی شهدای گرجی محله روستای گرجی محله شهرستان بهشهر

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان شهید ودودی رستمکلا شهرستان بهشهر رشته ی علوم انسانی (سال اول نظری)

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل : ــــــــــــــ

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

29/7/65 اعزام به سربازی شد.

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

پدرش می گوید : علاقه ی خاصی به مادر داشت و همواره پدر و اقوام خود را دوست داشت. کمک به خانواده را به همه چیز ترجیح می داد. رفتارش با من و مادرش دقیق و با محبت و احترام بود. به خواهران و برادرانش علاقه مند بود. فردی خوش اخلاق و خوش برخورد بود، به حق الناس اهمیت می داد، روابط اش با دوستان و همرزمان اش خیلی صمیمی بود.

ث) شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی : ــــــــــــــ

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند : ــــــــــــــ

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

ایشان در کلیه ی راهپیمایی های قبل انقلاب شرکت می کرد و همیشه حامی انقلاب بود.

همرزم اش - عباس تقی پور - می گوید : بیش ترین فعالیت او در جنبه ی فرهنگی بود و  به جلسات مدرسه که بیش تر در مورد راهپیمایی بود توجه داشت و در شعر و مقاله گویی هم ماهر بود.

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

همرزم اش - تقی تقی پور - می گوید : در بسیج حضور فعال داشت و دیگران را هم تشویق به شرکت در این نهاد می کرد. جوانان را امر و نهی می کرد و خود به اتفاق جوانان محل در پایگاه محل حضور گسترده ای داشت.

پدرش می گوید : ایشان بعد از انقلاب در راهپیمایی ها شرکت داشت و به سپاه و بسیج علاقه مند بود و فعالیت انقلابی خود را بیش تر از بسیج شروع کرد. شب ها برای نگهبانی بسیج می رفت. یک ماه آموزش نظامی بسیج را در منجیل گذراند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

29/7/65 وارد سپاه شد.

8/5/62 با عضویت بسیجی به مریوان اعزام شد تا تاریخ 5/10/62 با مسئولیت: آر پی جی زن

13/12/62 با عضویت بسیجی به منطقه اعزام شد تا تاریخ 1/4/63 مسئولیت: مسئول دسته

27/12/63 با عضویت بسیجی به منطقه جنگی اعزام شد تا تاریخ 18/3/64 مسئولیت: تیربارچی

6/1/65 با عضویت بسیجی به منطقه ی جنگی اعزام شد تا تاریخ 20/3/65 مسئولیت: دوشکاچی

29/7/65 با عضویت مشمول از بهشهر اعزام شد تا تاریخ 4/4/66.

در عملیات های کربلای 5، والفجر 4 و بدر حضور داشت.

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

آر پی جی زن، مسئول دسته، تیربارچی، دوشکاچی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

یک بار از ناحیه ی دست مجروح شد که در بیمارستان بستری شد.

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

در ماووت عراق در تاریخ 4/4/66 در عملیات نصر 4 به شهادت رسید.

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

چند روز بعد شهادت تشییع شد و در مسجد شهدای روستای گرجی محله شهرستان بهشهر دفن شد.

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید می گوید : در آخرین اعزام دوست نداشت دنبال اش بیرون برویم که مردم ما را ببینند که آب می ریزیم و خداحافظی می کنیم. می گفت: بیرون نیائید. تا دم در می رفتم می گفتم: خدا به همراهت، علی پشت و پناهت، پسر فدایت شوم رفتی دو تا خط نامه بنویس و تلفن بزن. الان آخرین نامه او را دارم و لای قرآن است.

قاسمعلی اسحاقی گرجی می گوید : در یکی از عملیات ها از غرب کشور در منطقه ماووت به همراه گردان امام حسین از لشکر 25 کربلا در عملیات شرکت کرد. گردان در موقعیتی قرار گرفته بود که زیر آتش سنگین تیربار دوشکا قرار داشت و پیش روی به سمت ارتفاعات که دشمن در آن قرار داشته میسر نبوده و می توان گفت سپاه اسلام برای مدتی زمین گیر شده بود. در این زمان شهید اصغری رو کرد به همرزمان و گفت شما در این حالت بمانید و من به تنهایی می روم تیربار دوشکای دشمن و اطراف آن را از کار می اندازم و شما پس از من شروع به پیشروی کنید. شهید اصغری به تنهایی به دل دشمن زد و به سمت دشمن جلو رفت و با گمراه کردن دشمن به سمت خود اسباب پیشروی را در آن موقعیت حساس آماده کرد و او با حمله خود به سمت دشمن موجب پیشروی نیروهای خودی از سمت دیگر شد که در این گیر و دار یکی از گلوله های دوشکا به او اصابت کرد و باعث شهادت ایشان شد.

 


وصیت نامه

*توصیه نامه شهید فرضعلی اصغری*

 

به شما عزیزان توصیه می کنم تابع ولایت فقیه باشید تا راه شهدا تداوم یابد.حق الناس را رعایت کنید تا مانع از استجابت دعایتان نشوید.پیرو راه شهدا باشید و خون آن ها را پایمال نکنید.در راه پیمایی ها و تظاهرات شرکت کنید.به والدین خود احترام بگذارید تا سعادتمند شوید.از غیبت دوری کنید و با این کارتان شیطان را ناامید کنید.به روحانیت احترام بگذارید .در زندگی نظم و انضباط داشته باشید.در راه امام گام بردارید.به حلال و حرام اهمیت دهید.