نام پدر : احمد
تاریخ تولد :1343/10/03
تاریخ شهادت : 1361/05/12
محل شهادت : گیلان غرب

وصیت نامه

1 – خواهر و برادر گرامی ! راه امام را ادامه دهید ، از امام پیروی کنید و او را تنها نگذارید . از او حمایت کنید و از راه او جدا نشوید . امام را دوست بدارید . دشمنان او را دشمن خود بدانید زیرا هدف ما یکی است ، خط ما یکی است و دشمن ما یکی است .
2 – امت حزب الله و همیشه در صحنه ! ... از حزب جمهوری اسلامی که تنها حزب در خط امام است و تنها حزبی است که کاملا اسلامی است پشتیبانی کنید و در مورد لزوم یاریشان کنید .
3 – پدر و مادر گرامی ! .... خود را به سلاح آتشین الله اکبر و مشت گره کرده و مقاوم مسلّکنید و بر فرق ناپاک دشمنان فرود آورید ،  که با این سلاح است که اسلام به این جا رسیده و تا این اندازه به پیش آمده و پیش خواهد رفت .
4 – برادر و خواهر گرامی ! من به عنوان برادر کوچک از شما می خواهم که از ریختن اشک بر مزارم خودداری کنید . این تنها خواسته من را که بسیار بر آن تکیه می کنم ، تحملی سازید . چون من راه و هدف خود را شناختم و به هدفم رسیدم . اشک ریختن برکسی که تازه به ارزوی خود رسیده بر آن شخص ناگوار است .

وصیت نامه

اسکن وصيتنامه در قسمت تصاوير موجود مي باشد


زندگی نامه

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

حسین عزیزی امیری

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

2/10/1343 ـ روستای امیرکلا ـ بابل ـ شهید در ماه رمضان متولد شد. 

3- نام و شغل پدر :

احمد عزیزی ـ مغازه دار

4- نام و شغل مادر:

طاهره بیگم مرتضوی امیر  ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود: ــــــــــــــ

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی متولد شدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه نام فرد آموزش دهنده ):

شهید از 3 سالگی برای آموزش قرآن به مکتب خانه رفت.

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

دبستان شفاعت ـ بابل ـ روستای امیرکلا

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی امیرپازواری (شهدای کعبه) بابل ـ روستای امیرکلا

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان :

دبیرستان میثم ـ رشته اقتصاد ـ بابل

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ـــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع دوم دبیرستان تحصیل کرد سپس به جبهه رفت .

 

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام نداد

2- یگان اعزام کننده : ــــــــــــ

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی : ــــــــــــــ

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :  

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

محصل

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ـــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ـــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) ، رهبر انقلاب ، شهیدان بهشتی ، مطهری ، باهنر و دستغیب بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی :

شهید در راهپیمایی و تظاهرات شرکت می کرد .

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ـــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :

در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

2/4/61 ـ بابل ـ سپاه ـ گیلانغرب

3- مجموع مدت حضور در جبهه :

40 روز

4- مسئولیت در جبهه :

تخریبچی

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن : ـــــــــــــ

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد : ــــــــــ

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

گیلانغرب ـ 12/5/61 ـ انفجار مین

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

16/5/61 ـ گلزارشهدای آرامگاه  شایستگان ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

مادر شهید : شهید از هر لحاظی لایق و شایسته و امانتدار بود . با وجود این که بعضی وقت ها به مغازه پدرش می رفت تا به او کمک کند اما هنگام ناهار یا شام به خانه می آمد . هیچوقت بدون اجازه پدرش برای رفع گرسنگی از مغازه چیزی بر نمی داشت به خانه می آمد و چیزی می خورد . شهید همیشه به واجبات عمل می کرد و از محرمات دوری می کرد . شب جمعه اول ماه رمضان  سال 61 از پادگان آموزشی چالوس برگشته بود  با این که ساعت 11 شب بود  حمام رفت و شام خورد به جای استراحت کردن شروع کرد به خواندن دعای کمیل. فکر می کنم شاید خداوند  آن شب برگه ی شهادتش را امضا کرد و به من این لیاقت را داد تا فردای قیامت شرمنده حضرت زهرا نباشم.

خواهر شهید : شهید بسیار مهربان ، با محبت و با جاذبه بود و محبوبیت خاصی بین مردم داشت ، حق کسی را پایمال نمی کرد  و در نماز جماعت شرکت می کرد . به اهل بیت و ائمه ارادت داشت و همیشه مشغول راز و نیاز با خدا بود .

خواهر شهید: روزی که شهید تاریخ اعزامش مشخص شد یک دست لباس بسیجی را به منزل آورد. لباس گشاد و بلند بود  داد به من تا برایش درست کنم . همین طور که لباسش را می دوختم اشکم بی اختیار می ریخت . پدرم متوجه اشک هایم شد برگشت گفت : حسین جان ببین هنوز نرفته خواهرت دارد برایت اشک می ریزد . حسین با صراحت گفت : خواهر من گریه نکن وقتی شهید شدم  شما می شوید خواهر شهید و من در روز قیامت شفاعت شما را می کنم و من فهمیدم حسین مال این دنیا نیست .

 


زندگی نامه

اسکن زندگینامه درقسمت تصاویرموجودمی باشد