*وصیتنامه شهید جانبرار عزیزی قمی*

ولاتحسبن الذین قلتوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنان زنده و جاویدانند و نزد خدای خودشان روزی می گیرند.

انما الحیاه عقیده والجهاد، همانا زندگی عقیده و جهاد است.

آری اینک وقت جهاد است راه زندگی در بحران حوادث قد علم کردن دور از بندگیست در عشق سوختن سوی حق صف کشیدن و اسلام را زنده کردن اوج سوق گرفتن دور از بردگی روز شرافت است روز شهادت است امروز تابع بودن از ولی امر یعنی خمینی بت شکن پرچم دار اسلام که زنده کننده راه پیروزمندی حسین است من راهم را انتخاب کردم راه عدالت انسانیت بشریت در پرتو خدای ایزدی و اسلام که امام حسین(ع) 13 قرن پیش فریاد می زد هل من ناصر ینصرنی و اکنون با صدای بلند فریاد می زنم لبیک، لبیک، لبیک ای ملت ای برادر و ای خواهر و ای همسنگر بهوش باش بهوش زیرکانه وعاقلانه بی اندیش به سوی حق و به راه امام و به پیش رو که راه عدل و عدالت است و دور از منافقین و چپ و راست و آمریکا وشوروی ای آنکه هر دم می گوئی اهدنا الصراط المستقیم یعنی خدایا مرا به راه راست هدایت فرما پس راه راست که راه امام خمینی است پیش رو و تنها وصیتم این است که اما را تنها نگذارید.

پدرم و ای برادرانم و ای خواهرانم! برای من گریه نکنید و هرگز هم ناراحت نشوید اگر من رفتم امام را که دارید و به اوافتخار کنید که چنین رهبری داریم پدرم من رفتم برای من گریه مکن برای اینکه من در راه اسلام جانم را از دست دادم این افتخار تمام می شود و گریه کردن برای آنها دارد که از زن و بچه هایشان دست کشیدند پدرم نباید گریه بکنی و نباید ناراحت شوی باید خودت را قانع بکنی از اینکه من از علی اکبر بالاتر نیستم پدرم باید خوشحال شوی از اینکه من در راه اسلام جانم را از دست دادم یعنی در راه حق و حقیقت و یکتاپرستی (خداپرستی) و هیچ وقت به شما تسلیت نگویند به شما تبریک بگویند از اینکه چنین فرزندی بزرگ کردی که او را در راه اسلام هدیه کردید. به گفته امام خمینی ملتی که شهادت را سعادت می دانند آن ملت پیروز است چه بکشید و چه کشته شوید و خواهرانم زینب گونه در جلوی جنازه ام قدم بزنید و با مشت های گره کرده خودتان بر دهان یاوه گویان بزنید و نه اینکه گریه کنید و دشمن از گریه شما سو استفاده می کند وقتی که من شهید شدم مرا با لباسهای بسیج که بر تنم است دفن کنید و مرا در پائین محله یعنی در پشت سر شرکت دفنم کنید و همه غروب به سر قبر من بیائید و یک فاتحه (حمد سوره ای) هم بخوانید تا مرا یاد نکنید برای اینکه هرکس در غریبی باشد همینکه غروب شد به طرف پشت سر خودش (به طرف خانه اش) نگاهی می کند که ببیند کسی هست یا نه. و وصیت هم بر برادرهایم این است که بعد از من نگذارند پدرم گریه بکند و یا ناراحت شود.

ببین پدر کفن پوشم                                 لباس ارتشی بر سر دوشم

به سوی ارتش الله                         روان گشتم ای پدر

خداحافظ ای پدر                                    نمی بینم تو رادیگر

بدست چپ خود اسلحه گرفتم                   بدست راست قرآن گرفتم

خداحافظ ای پدر                                    نمی بینم تو را دیگر

خداحافظ، خداحافظ

پدرم و ای برادرهایم و ای خواهرهایم و دوستانم! مرا یاد کنید همه غروب بر سر قبر من بیایید یک حمد و سوره ای هم بخوانید برادرهایم و خواهرهایم وقتی که من شهید شده ام مرا آوردند بر سر قبر مادرم بروید و حمد و سوره ای هم برایش بخوانید و از طرف من به او (مادرم) سلام برسانید.

«فرم ثبت اطلاعات شهدای مازندران»

الف)تولد و کودکی :

1-نام و نام خانوادگی ، نام مستعار :

جانبرار عزیزی

2-تاریخ و محل تولد و اتفاق خاص در زمان تولد:

1342 ـ بابل ـ روستای قمی کلا

3- نام و شغل پدر :

باباعلی ـ کشاورز

4- نام و شغل مادر:

زبیده نصیرایی ـ خانه دار

5- تعداد فرزندان و فرزند چندم خانواده بود:

7 فرزند ـ شهید فرزند چهارم بودند .

6- وضعیت زندگی از نظر اقتصادی و اعتقادی :

شهید در خانواده مذهبی متولد شدند.

7- تحصیل متفرقه قبل یا حین دبستان(مکتب ،کلاس قرآن ،حوزه علمیه – نام فرد آموزش دهنده ):

ــــــــــــ

8- مهاجرت یا نقل مکان در دوران زندگی (اگر بود): ـــــــــــــ

ب)تحصیلات:

1- نام مدرسه و محل تحصیل در دوران دبستان :

مدرسه امام حسین(ع) ـ بابل ـ روستای نوشیروانکلا

2- نام مدرسه و محل تحصیل راهنمایی :

راهنمایی آیت الله مدرس ـ بابل ـ روستای نوشیروانکلا

3- نام مدرسه ، محل تحصیل و رشته ی تحصیلی دبیرستان : ــــــــــــــ

4- تحصیلات دانشگاهی ، رشته و نام دانشگاه : ــــــــــــــ

5- آیا در دوران تحصیل کار می کرد ؟،چه کاری و چه مدت : ــــــــــــ

6- سال، مقطع و علت ترک تحصیل :

شهید تا مقطع سوم راهنمایی تحصیل کرد و پس از آن نزد برادرش به مغازه شیشه بری رفت .

پ)سربازی :

1- خدمت سربازی :

انجام داد.

2- یگان اعزام کننده :

سپاه

3- سال اعزام و محل آموزش سربازی :

آموزش در چالوس (3ماه) بعد از آن به شهادت رسید .

ت ) ازدواج :

1-وضعیت تاهل :

مجرد

2- نام همسر و تاریخ ازدواج : ـــــــــــــــ

3- تعداد و نام فرزند یا فرزندان (اگر داشت ): ـــــــــــــــ

4- خلق و خو و رفتار با خانواده (زن و فرزند یا پدر و مادر ):

به پدر و مادر بسیار احترام می گذاشت.

ث)شغل شهید :

1- شغل رسمی و شغل فرعی :

شیشه بر 4سال

2- نام سازمان یا نهاد یا شرکت : ــــــــــــــ

3-زمان استخدام و مسئولیت شغلی: ــــــــــــــ

ج) فعالیت های انقلابی :

1- وقایع با افرادی که باعث تأثیر گذاری بر شهید شدند :

تحول فکری شهید از امام (ره) بود .

2- وقایعی که به تأثیر گذاری شهید بر فرد ، خانواده یا گروه اشاره دارد : ــــــــــــ

3- نوع و محدوده ی جغرافیایی فعالیت های انقلابی : ــــــــــــ

4- زمان آغاز حضور در پایگاه (چه سنی یا چه سالی ؟) و نوع فعالیت در پایگاه :

عضو بسیج بودند.

5- اگر در درگیری ها و زد و خوردهای انقلابی و حزبی در انقلاب و بعد از آن حضور داشت ، با بیان اتفاق آورده شود : ــــــــــــــ

ح) سوابق جبهه :

1- حضور در جبهه :  

 در جبهه حضور داشت.

2- تعداد تاریخ محل اعزام ها ، یگان اعزام کننده ، و منطقه یا مناطقی که اعزام شد :

چالوس ـ سپاه ـ آبادان

3- مجموع مدت حضور در جبهه : ــــــــــــــ

4- مسئولیت در جبهه :

آرپی جی زن

5- دفعات ، مکان و نحوه ی مجروح شدن :

1بار ـ آبادان ـ اصابت ترکش

6- عملیات یا مأموریتی که مجروح شد :

عملیات پدافندی

7- مکان ، زمان ، عملیات و نحوه ی شهادت :

آبادان ـ 21/5/60 ـ کاتیوشا

8- تاریخ تشییع و محل خاکسپاری :

22/5/60 ـ گلزار شهدای روستای قمی کلا ـ بابل

ی) خاطرات یا ویژگی های بارز شهید:

1- شامل 3 خاطره از شهید در مقاطع مختلف زندگی از تولد تا شهادت و در صورت نداشتن خاطره ، ویژگی های شهید ( توجه : حتما راوی خاطره یا ویژگی باید معلوم باشد .)

برادر شهید : شهید بسیار خوش رفتار ، خوش برخورد ، بسیار متواضع و فروتن و امانتدار بود . بسیار بچه فعال و کاری بود . به بدحجابی حساس بود و به واجبات و ترک محرمات اهمیت می داد . به نماز اول وقت و شرکت در نماز جماعت بسیار اهمیت می داد و به اهل بیت و ائمه ارادت خاصی داشت و در مراسم های مذهبی و عزاداری شرکت می کرد .

.